گروه فرهنگی: مطالعات اصلی من در حوزه تخصصی جامعه شناسی علم است. آخرین رساله ام نیز"تولید علم:بین طبیعت و جامعه(۱۹۹۲)"است که نقدی مفصل بر موضعی است که اکنون بر جامعه شناسی علم مسلط است؛یعنی ساخت گرایی اجتماعی.ساخت گرایان براساس یک معرفت شناسی نسبیت گرایانه استدلال می کنند که هیچ حقیقتی وجود ندارد و به جای آن که طبیعت بر آن چه دانشمندان به عنوان حقیقت باور می کنند،موثر باشد،فرآیندهای اجتماعی موجود میان دانشمندان بر چگونگی تعریف طبیعت تاثیر می گذارد.
به گزارش بولتن نیوز، در خلال بررسی دقیق من در باره این که آیا علوم طبیعی به طور اجتماعی ساخته شده است،این پرسش از فکر من گذشت که آیا علوم طبیعی به طور اجتماعی ساخته شده بود؟معنی این سوال دقیقا این است که آن چه جامعه شناسان در باره رفتار بشر حقیقت می پندارند،تنها اندکی به شواهد جهان تجربی ارتباط دارد و در عوض،عمدتا حاصل ایدئولوژی،قدرت،نفوذ و دیگر فرآیندهای اجتماعی است.
به تدریج من به این باور رسیدم که اگرچه این دیدگاه،شرح دقیق از علوم طبیعی نبود،اما یک توصیف نسبتا دقیق از جامعه شناسی بود و معتقدم که مقالات این کتاب از این گونه نتیجه گیری حمایت بسیاری می کند....این کتاب از برخی جهات بسیار شخصی است،زیرا مقالاتی را در آن می خوانید که به نظرم نکات جالبی را در مورد مشکلات رشته جامعه شناسی فعلی مطرح می کنند...
اکنون اجازه بدهید به مقالات بحث انگیز این کتاب برگردیم.به جای این که خلاصه هر مقاله را جداگانه بیان کنم،اشاره ای خواهم داشت به موضوعات مشترک آنها.بنابراین از آن جا که بسیاری از مقالات به موضوعات متعددی پرداخته اند.هرگاه بحث ما به آن مقالات مربوط باشد،جداگانه به آنها اشاره خواهم کرد.شایع ترین موضوع این مقالات این است که جامعه شناسی بسیار ایدئولوژیک شده و لذا اعتبار خود را در بین مدیران دانشگاه،سیاست مداران و مردم از دست داده است.کار ما نه واقع نگری،که توجیه بخشی از هم نوایی های سیاسی عمدتا لیبرال یا چپ گرا خواهد بود...
به عقیده من،پایان جنگ سرد همزمان با اوج سیاسی شدن جامعه شناسی بود.هم چنین به نظرم علاقه به جامعه شناسی مبتنی بر تجربه احیا شده است.در گروه آموزشی خود من،حتی دانشجویان سیاسی "تندرو"شکایت داشتند که به اندازه کافی در روش های کمی پیشرفته آموزش ندیده اند تا از تکنیک های مد روز در پژوهش هایشان استفاده کنند.اگر ما می خواستیم حدی را که در آن ساخت اجتماعی جامعه شناسی کاهش پیدا کرده بود،بفهمیم،چه می توانستیم انجام دهیم؟
در وهله اول،باید اهمیت در بوته آزمون تجربی گذاشتن تفاسیر خودمان از رفتار انسانی را به هر دو گروه دانشجویان کارشناسی و تکمیلی گوشزد می کردیم... دوم این که باید نسبت به گذشته تاکید بیشتری بر مرحله طراحی در تحقیقات تجربی داشته باشیم... سوم این که باید سیاست عدم مداخله خود در انتخاب موضوعات پایان نامه دانشجویان تکمیلی را تغییر دهیم... چهارم این که باید در چگونگی انجام تحقیقات حرفه ای خود،دانشگاهی تر و روشن فکرتر باشیم...
(اهم عناوین مقالات کتاب عبارتند از:)
- چرا جامعه شناسی همانند علوم طبیعی پیشرفت نمی کند؟
- چرا علوم اجتماعی سریع الانکشاف و با اجماع بالا نخواهد شد؟
- پیشرفت و انباشت در علوم انسانی پس از دوران افول
- آیا جامعه شناسی قشربندی جنسیتی کوته نظرانه است؟
- وضعیت جامعه شناسی آمریکایی
- تحلیل سرزنش؛تبیین رفتار گروه های تحت حمایت
- جامعه شناسی؛یک لغو دعوت؟
- دوراهی های پیشرفت نظری.....
(نام کتاب:جامعه شناسی از چه معضلی رنج می برد؟/به کوشش:استیون کول/ مترجم:عبدالحسین کلانتری/تعداد صفحات:۵۱۴صفحه/سال انتشار چاپ دوم:۱۳۹۷/ناشر:ترجمان)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com