گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون موعظه های ترامپ در سازمان ملل نگاشته شده، نویسنده معتقد است: در واقع ترامپ از یکسو با رویه ی تقویت بنیه نظامی گری ارتش و وعده عظیم تر شدن ارتش آمریکا نسبت به گذشته، تلاش کرد که به ترسیم قدرت سرکوب گرانه آمریکا در سراسر گیتی با تبیین و تدوین قابلیت های کشورش در اتخاذ تصمیمات، در ذیل رویکردهای پیش دستانه و یا پیشگیرانه در ارتباط با مخاطرات و چالش های تهدیدی جهانی بپردازد و به نوعی هژمونی خود را به عنوان رییس جمهور تنها ابرقدرت جهانی به رخ دیگر اعضا و نمایندگان بکشاند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
روز گذشته وقتی دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور ایالات متحده آمریکا برای اولین بار در سازمان ملل سخنرانی کرد با سخنانش نه تنها کسی را شگفت زده نکرد بلکه بنا بر انتظار همگان از مسائل و چالش هایی سخن گفت که به نوعی به برند و برچسبِ شناسایی تبدیل شده است؛ نشانی که در مدت نزدیک به 9 ماه از سپری شدن دوران ریاست جمهوری اش همواره با آنها و از طریق آنها به مانور تبلیغاتی برای خود دست یازده است.
اما نکته مهم در باره سخنان روز گذشته ترامپ در اجلاس سالیانه عمومی سازمان ملل متحد این است که وی به طرز ناشیانه ای تلاش می کرد تا وضعیت داخلی و خارجی موجود در ایالات متحده آمریکا را بهم ربط دهد. در واقع ترامپ از یکسو با رویه ی تقویت بنیه نظامی گری ارتش و وعده عظیم تر شدن ارتش آمریکا نسبت به گذشته، تلاش کرد که به ترسیم قدرت سرکوب گرانه آمریکا در سراسر گیتی با تبیین و تدوین قابلیت های کشورش در اتخاذ تصمیمات، در ذیل رویکردهای پیش دستانه و یا پیشگیرانه در ارتباط با مخاطرات و چالش های تهدیدی جهانی بپردازد و به نوعی هژمونی خود را به عنوان رییس جمهور تنها ابرقدرت جهانی به رخ دیگر اعضا و نمایندگان بکشاند. از سوی دیگر نیز وی در حین بیان نقطه نظرات خود با اشاره به این موضوع که «ما در زمانی آکنده از نویدها و مخاطرات گردهم آمدهایم» تلاش داشت روند همراه سازی و همگام سازی های جهانی را از طریق بسط مبانی ایران فوبیا، کره فوبیا و یا در مقیاس کوچک تر و رقیق تر آن یعنی ونزوئلا فوبیا را با موفقیت انجام دهد. در واقع ترامپ با اشاره به حضور نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل در مجمع عمومی و سرکش و خودکامه خواندن چند کشور (کره شمالی و ایران و تاحدودی ونزوئلا) که تلاش دارند تا ارزشهای جهانی (آمریکایی) را با خطرناکترین تسلیحات، به چالش بکشند، درصدد بود خود را سوپرمن (superman) و ناجی جامعه جهانی نشان دهد که در مقام نماینده و یا خودِ خیر، تمام هم و غمش مبارزه و نبرد با شر و بدی های و نابودی آنها است. بطوریکه ادامه سخنان ترامپ در رابطه با اینکه «در آمریکا ما به دنبال تحمیل روش زندگی خودمان به هیچ کس نیستیم، بلکه میخواهیم کاری کنیم که [آن روش] برای همگان به عنوان یک الگو بدرخشد» گواه مطلب بیان شده فوق است.
اگرچه ترامپ در آغاز سخنرانی خود به دستاوردهای اقتصادی دولتش اشاره کرد اما نباید از این مهم غافل شد که تاکید بر وضعیت اقتصادی در کنار بطن و متن بودن رویکردهای سیاسی و تقویت بنیه نظامی آمریکا، از یکسو در جهت ارائه یک آمار در سطح جهانی برای نشان دادن مطلوبیت های موجود زندگی و استانداردهای رفاهی جامعه آمریکایی بود و از سوی دیگر نیز با اشاره به این نشانه های اقتصادی درصدد الگو سازی و مدل سازی برای دیگر کشورها با معیارهای آمریکایی تکاپو می کرد؛ بطوریکه از نظر ترامپ معرفی مسیرهای موفق اقتصادی آمریکا هم به منزله پیش زمینه و هم پس زمینه مطالبات جهانی ایالات متحده آمریکا هم در سطح نبرد و هم در تعامل با جهان قلمداد می گردد.
با این حال ترامپ با تاکید بر پیشبرد منافع ملی آمریکا در کنار منافع جهانی و همکاری و همزیستی مشترک جهانی، از کشورهای خوب و کشورهای بد سخن گفت؛ کشورهای بد یا رژیم های واپس گرا که موضوع اصلی سخنرانی ترامپ و مقدمه سازی های سیاسی و اقتصادی او بودند از نظر ترامپ عامل ناامنی، خشونت و ... معرفی شدند. با این وجود باید توجه داشت همسان سازی تهدیدات در سطح جهانی با هرآنچه که ترامپ به دنبال آن بوده و هست در طول سخنرانی وی و در سخنانش مستتر و قابل رصد کردن بود، هر چند که این رویه تقابلی ترامپ با ایران و کره شمالی مورد توجه دیگر قدرت های جهانی مانند اتحادیه اروپا قرار نگرفت.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
سران آمریکا از فرط رسوایی قانون ستیزیها و جنایتهای ضد بشری تاریخ خود که هم اکنون در حمایت از پلید ترین نژاد پرستان خون آشام جهان و دد منش ترین حاکمان خودکامه ی جلاد منطقه و در قلع و قمع بی رحمانه ی ملت ها تجسم عینی یافته اند ، مذبوحانه تلاش می کنند رسواییهای کثیف پاک نشدنی شرم آور خود را فرا افکنی کنند و روی جنایتهای ضد بشری ننگین همیشگی خویش سر پوش بگذارند.
این سران خود سر ضد بشر غافلند از این که دیگر در جهان و حتی در آمریکا نقطه ای نیست که زخم آثار و پیامدهای این رسواییها را حس نکرده و نچشیده باشد و نداند منبع اساسی این جنایتها همان سران جنایت پیشه آمریکا هستند که در هم دستی با سران صهیونیسم و ماسونیسم جهانی قصد دارند جهان را به نابودی بکشانند.
سازمانهای بین المللی که خود را به پاسداری از حقوق بین الملل و صلح و امنیت و نظم سالم جهانی متعهد ساخته اند موظف اند برای اثبات مشروعیت قانونی وجود و بقا و اعتبار خود پاسخگوی علت سکوت و مدارای خود در مقابل جنایتهای قلدران قانون ستیز استعمار گر جهانی باشند.
جهان که ده ها سال کشتار و ویرانگری و آواره سازی میلونها انسانهای بی گناه را در نتیجه ی ددمنشیها و جنگ افروزیهای افسار گسیخته ی ابر قلدران جهانی تحمل کرده نباید بیش از این تسلط و نفوذ و چنگ اندازی این قانون ستیزان جنگ افروز جنایت پیشه را بر تصمیم گیریهای این سازمانها بر بتابد و برای بقای این سازمانهای بی مصرف بی خاصیت قانون گریز که به تبعیض و معیارهای چند گانه ی شرم آور بی منطق خو گرفته و اسیر نفوذ آمریکا شده اند نباید به این سازمانها باج بدهد.