گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون برجام نگاشته شده، نویسنده معتقد است: مدتی است که استفاده و استعمال واژه ای به نام برجام موشکی در ادبیات سیاسی کشور مد و همه گیر شده است. درباره چرایی کاربردی از سر زبان افتادن واژه ای از این قبیل، کنکاش در مفهوم سازی و بار معنایی این مفاهیم از جمله نکاتی است که ذهن را بخودی خود به مشتغل می سازد. به عبارتی بار ارزشی و تحمیلی از این موضوع آن چنان زیاد و گران است که ارزش یابی از این مفهوم سازی ها برای هر فرد ایرانی را مهم جلوه می کند. بطوریکه پیوند و ارتباط صریح این مفهوم سازی مذکور را با منافع ملی و حتی منافع امنیتی و منطقه ای ایران را می تواند بوضوح دید.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
حامل ارزشی و عامل معنایی این مفهوم و ارتباط آن با منافع ملی و حیاتی ایران در عرصه های خرد (ملی)، میانی (منطقه ای) و کلان (بین المللی) با سوء تفاهمات از جنس ایجابی و یا سلبی بودن مفهوم برجام را برای بیننده، شنونده، خواننده و تحلیلگر را فراهم خواهد کرد.
در واقع اگر نگاهی تاریخی به مدد حافظه تاریخی خود ورای خوب یا بد بودن، راست یا چپ بودن فارغ ازغرض ورزی ها سیاسی با رویکرد فرا جناحی به برجام بیندازیم براحتی در خواهیم یافت که برجام بنا بر گفته ها، شواهد و اسناد موجود قابل دسترس همگان، از همان ابتدای انعقاد آن، موافقت نامه ای برابر، موفقیت آمیز، راهگشا با مضماینی همچون برد – برد برای طرفین از سوی منابع داخلی معرفی شد. اگر چه برجام در عرصه برنامه و فناوری هسته ای ایران صورت گرفت و تعهداتی برای طرفین حداقل در درون برجام و در متن برجام بوجود آورد اما نکته مهم در این باره ورای نگاه بین المللی بوجود آمده از موضوع توافقات شکل گرفته در این باره، تعریف و تمجید های گاه و بیگاه از این اتفاق بین المللی از سوی متولیان کشور (دولت) بود که در مقاطعی نه تنها رسا و غیر قابل نقد بود بلکه به مرز فریادهای گوش خراش نیز رسید.
اما مدتی است بعد از تهدیدات رسانه ای و تحریم های اعمالی ایالات متحده آمریکا برعلیه ایران و نیروهای نظامی ایران (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و اتفاقات تحریمی پیرامون آن، استفاده از کلید واژه برجام با پسوند موشکی آن متداول شده است. در واقع اگر چه در غیر قابل مذاکره بودن توان نظامی و موشکی ایران هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و همگان بر این اصل اجماعی، تاکیدی تمام و کمال دارند اما آنچه در این باره مهم می باشد استفاده و تکرار از واژه برجام در این باره می باشد. به عبارتی سیاست و رفتار یک بام و دوهوا در ایران روند تاملی - تشکیکی به برجام را بوجود آورده است؛ که اگر از لحاظ تناسب منفعتی و سودآوری ملی برجام از نوع هسته ای آن بنا بر ادعای دوسال کنونی نوعی برد برای ایران و منافع ایران بوده است چرا از تکرار این فرآیند و این سناریو در بخش دیگر ترس و واهمه وجود دارد؟ و سوال دیگر این که اگر برجام اورجینال نتوانسته است مطالبات را برآورده سازد چرا در این مدت آن را عالی و متعالی معرفی کرده اند؟ و اینکه عملکرد و درون مایه اصلی برجام مگر چیزی غیر سد راهی در جهت اعمال تحریم ها جدید بوده است و اگر این تحریم دوباره اعمال شوند چه فرقی میان برجام هسته ای صورت گرفته و رنگ و لاب داده شده با برجام تهدیدی – تحریمی از نوع موشکی آن برای ما وجود دارد؟ مگر در هر دو موضوع محور مذاکرات ایران و منافع ملی ایران و نظام سیاسی ایران در میان نبوده و نیست؟
اما موضوع اصلی و کلیدی مورد توجه در این یادداشت با توجه به نکات بیان شده که در این نوشتار مستتر بود و به آن اشاره شد روشن کردن تکلیف نحوه مواجهه در شکل کلان آن با برجام و گزاره ای به نام برجام خواه از نوع هسته و خواه ... می باشد که مفاهیم دوگانه انگارانه ای از خوب یا بد، تهدید یا تشویق، برد یا باخت را نشانه گذاری می کند.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com