گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون اهداف مقامات آمریکایی از سفر خاورمیانه و آسیای شرقی نگاشته شده، نویسنده معتقد است: «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در یک سفر رسمی و دوره به آسیای شرقی روز گذشته وارد سئول پایتخت کره جنوبی شد و در یک کنفرانس خبری مشترک با رئیسجمهور این کشور «مون جائه این» خواستار حضور کره شمالی پای میز مذاکره شد. هر چند ترامپ برنامه هستهای کره شمالی را «تهدیدی علیه کره جنوبی و تمام دنیا» خواند و تصریح کرد آمریکا حاضر است از «تمام قابلیتهای نظامی» خود علیه این کشور استفاده کند؛ اما ترامپ در ادامه کره شمالی را به حضور پای میز مذاکره دعوت کرد و با گفتن این موارد که «برای کره شمالی عقلانی است که پای میز مذاکره بیاید و توافقی انجام دهد چرا که این توافق برای مردم کره شمالی و مردم جهان خوب است».
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
در باب تحلیل این نوع کنش و واکنش های رسانه ای ترامپ درباره کره شمالی باید مدخل تحلیل ها را بر مدار نظریات سازمان یافته از استراتژی های ایالات متحده آمریکا در باب تهدیدات برای منافع و جایگاه آنها قرار داد.
در واقع اشارات تئوریک به مفاهیمی همچون استراتژی جنگ پیش دستانه (pre-emptive strike strategy) (تهدیدی آن چنان قریب الوقوع برق آسا باشد که چاره ای جز پیش دستی وجود نداشته باشد از این رو باید پیش دستی کرد و باید به آن سریع عمل کرد) و جنگ پیشگیرانه (Preventive attak strategy) (جنگی که تهدید وجود دارد، در عین این که قریب الوقوع نیست، اما اجتناب ناپذیر است)، حملات پیش نگرانه (منظورمنطق راهبردى مشترکى است که درهر دو حملات پیشدستانه و پیشگیرانه وجود دارد) و یا استراتژی اقدام (Strategy of Action) (راهبرد اقدام که جایگزین اصل بازدارندگی (Deterrence) در دوران دو قطبی شده است که در دوران بعد فروپاشی نظام دوقطبی دیگر مقابل دولتهای خودسر کارایی ندارد؛ از این رو ایالات متحده مجبور است در مقابل کسانی که می خواهند از سلاح های کشتارجمعی استفاده کنند، با استراتژی اقدام عمل کند) می تواند راهگشای مسیر در ارائه دلایل اظهارات تهاجمی ترامپ علیه پیونگ یانگ باشد.
نکته مهم در رابطه با موضوعات نظری بیان شده در سطور فوق بازشناسایی مفاهیم مذکور و واسازی نشانه ها و نکاتی در خور تامل در ارتباط با مفاهیمی چون پیشگیرانه و پیش دستانه است. شاخص هایی همچون عوامل زمان، غافلگیرانه و اطلاعات با فوریت های سیاستی – انگیزشی از جمله تفاوت های میان این دو رویکرد است که در راهبرد پیشگیرانه با حساسیت و شدت وسواسانه تری دنبال می شود که در آن میل به برخورد فیزیکی سریع با مخاطره وجود دارد و بیشتر به زمان اهمیت می دهد تا وارد ساختن ضربه نخست به طرف مقابل.
از این رو باید خاطر نشان کرد وضعیت چالشی بوجود آمده مرتبط با کره شمالی در زمره استراتژی برخورد از نوع پیشگیرانه است چرا که عصاره پیش دستی در حمله پیش دستانه در نزد استراتژیست های آمریکایی و اتاق های فکر واشنگتن بر این پایه است که باید از وقوع تهدید، قبل از آن که غیرقابل کنترل شود جلوگیری کرد. پس با این تفاسیر این اصل بدیهی است که نحوه مواجهه با کره شمالی از نوع نظامی آن، پیشگیرانه است؛ هر چند ایالات متحده آمریکا از تلاش خود برای انجام حمله پیشگیرانه علیه جمهوری دموکراتیک خلق کره پرده برداشته است اما باید این نکته را مورد توجه قرار داد که این این نوع برخورد با پیونگ یانگ از سوی آمریکا با توجه به توان هسته ای کره شمالی با محدودیت هایی برخوردار است. بطوریکه این محدودیت ها از یکسو توان مانور آمریکا در گستره وسیع را برای ساقط سازی پیونگ یانگ (کیم اتمی یا رد کوچک اتمی) کاهش و تحدید خواهد کرد و از سوی دیگر این تنش می تواند فضای معادلات در شبه جزیره کره را به نوعی به سود پیونگ یانگ تغییر دهد و پیش بینی های موجود از غلبه احتمالی واشنگتن بر پیونگ یانگ را با تشکیک و شبهاتی همراه سازد.
با این حال باید این نکته را هم از منظر دیگر تحلیلی از زوایه نگاه پیونگ یانگ مورد توجه قرار داد که کره شمالی با توجه به لفاظی های روز افزون و فضای تنش آلود بوجود آمده نه تنها به سمت تنش زدایی گام برنداشته است بلکه سمت و سوی تصمیم گیری ها و اهداف سیاسی و جهت گیری های سیاستی خود را بر مبنای تقویت بنیه نظامی (سلاح های نامتعارف یا هسته ای) قرار داده است و در جواب تهدیدات اعلامی از سوی مقامات آمریکایی، سیاست تهدید متقابل (آمریکا و پایگاه های منطقه ای این کشور و متحدان آن) را پیشه کرده است.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اگر این مسائل رعایت میشد مشکلات بین کشورها هم کمتر میشد