گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون توضیح برجام و چالش های تشریحی نگاشته شده، نویسنده معتقد است: روابط فی مابین اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا مدتی است رو به اختلاف و تیرگی گراییده است. در واقع این اختلافات با ورود ترامپ به کاخ سفید آغاز شد. بطوریکه گروهی بر این باور هستند که اختلافات میان متحدان قدیمی در هر دو سوی آتلانتیک از مرز سوژگی در معنای رسانه ای آن عبور کرده به یک شکاف ساختاری میان طرفین در عرصه نظام بین الملل بدل شده است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
با این حال باید تاکید داشت که اتحادیه اروپا از جمله طرف های موثر و تاثیرگذار جهانی و در زمره اعضای مهم مذاکره کننده گروه 1+5 در رابطه با موضوعات مذاکره هسته ای مختومه به برجام با جمهوری اسلامی می باشد و همواره از این دستاورد (برجام) به اصطلاح جهانی حمایت کرده و می کند و در چند ماهه اخیر با بالا گرفتن گمانه زنی های مبنی بر نقض و حتی لغو برجام از سوی آمریکایی ها بطور آشکار از این معاهده حمایت هایی را انجام داده است.
اما نکته اساسی و مهم در این باره با توجه به عملکرد حمایتی این اتحادیه از ماهیت برجام، نگاهی به موقعیت داخلی این اتحادیه و اختلافات درونی حتی خفیف و ضعیف میان کشورهای عضو این اتحادیه است. اختلافاتی که برکزیت و موضوع مذاکرات میان اتحادیه اروپا و سران بریتانیا مبنی بر چگونگی خروج این کشور از اتحادیه اروپا، سنبل آن است. از سوی دیگر تاکیداتی انتقاداتی حتی تهدیدی که از سوی اعضای تاثیرگذار این اتحادیه منطقه ای با شاخص ها و ویژگی های فرامنطقه ای مانند فرانسه با رهبری ماکرون وجود دارد که ماهیت وجودی این سازمان اروپایی را با چالش جدی مواجهه کرده است.
از سوی دیگر تعارضات منافع میان این اتحادیه با ایالات متحده آمریکا در رابطه با موضوعات نظامی – امنیتی و ... نمودی از تشدید اختلافات و متفاوت بودن نگاه های میان آنها میی باشد. تحریک نیروها و جریانات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی در اروپا توسط ترامپ در قالبب حمایت از آنها مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا و تلاش برای تبدیل این جریانات به چالشیی امنیتی برای اروپا (انتخابات در هلند و فرانسه و حمایت از طرفداران خروج از اتحادیه اروپا از سوی ترامپ)، خروج از معاهده پاریس، اختلافات بنیادین درباره تعهدات در ناتو و حتی رفتار تحقیر آمیز ترامپ نسبت به کشورهای اروپایی عاملی را موجب شده است که اروپاییان دریابند راه و مسیر آنها از آمریکا حداقل در مقطع زمانی فعلی جدا می باشد. بطوریکه انتقادات مرکل صدراعظم آلمان از ترامپ و سیاست های ایالات متحده آمریکا نمونه ای از این دریافت ها در اختلافات دیدگاهی، منشی، روشی، بینشی و عملی می باشد.
با این اوصاف دور از واقعیت نخواهد بود که بگوییم اگر برجام از سوی ترامپ لغو شود اتحادیه اروپا با توجه به وضعیت تیره شده روابط میان طرفین و شرایط داخلی این نهاد در درون جامعه اروپا که در سطور فوق ذکر شد به مانند گذشته محتملاً تنها به محکوم کردن این عمل انجام شده از سوی دولت و دیگر نهادهای مرتبط در این باره یعنی کنگره (پارلمان و سنا) بسنده خواهد کرد. چرا که حاضر به پرداخت هزینه های رویارویی مستقیم و آشکار با ایالات متحده آمریکا به خاطر ایران نخواهد بود؛ به عبارت دیگر با توجه به این که محیط سیاسی - امنیتی اروپا در ذیل تحولات ذکر شده در مدت اخیر دستخوش تغییراتی شده و خواهد شد و هر روز سوژه های جدیدی از نمایه های تعارض درونی و برونی که ماهیت و فلسفه وجودی این نهاد را با عناوینی چون ناکارآمدی و کهنگی و ... را با پیشامدهای چالشی مواجه می کند و مورد تهدید قرار می دهد انتظار از این نهاد برای مقابله با هرگونه تهدید مربوط به نص برجام در حمایت از ایران انتظاری بیهوده و عبث است چرا که در این اوضاع و شرایط موجود در اروپا باز اندیشی، بازیابی و احیا اتحادیه اروپا و دمیدن روح دوباره به این نهاد در ترتیب اولویت های آنها خواهد بود؛ بدان معنا که توجه به کانون و هسته قدرت و اقتدار نهاد اروپای واحد اساس عمل آنها خواهد بود نه پرداختن جوانب قدرت و اقتدار.
*دکتری علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com