گروه سیاسی، این نخستین باری نیست که نوری زاد و هم قطارانش با نبش قبر گذشته شان، سعی در تلقین این باور بی اساس دارند که اگر آوینی امروز بود فلان می کرد و بهمان نه؛ ادعایی که چندی پیش نوری زاد، این شاگرد سال های پیش مکتب «روایت فتح» و منادی حقوق بشر امریکایی و معاند مسلم نظام اسلامیِ امروز، به بهانه سالگرد بیست و یکم شهیدآوینی بار دیگر و این بار درحاشیه یکی از نوشته های بیشماری که در "وبسایت رسمی محمد نوری زاد" منتشر می کند، بار دیگر مطرح نمود و نوشت: "... خیلی ها از من می پرسند اگر آوینی امروز بود کدام طرفی بود؟ می گویم: آوینی امروز اگر بود، یا منزوی بود یا زندانی یا مطرود یا اعدام شده یا مثل من برای خود قدمگاهی برساخته بود. و در کل: آوینی هر چه که بود با اینها نبود."
به گزارش بولتن نیوز، نوری زاد که با همکاری با هنرمندان متعهد و انقلابی گروه «روایت فتح» که به سرپرستی سیّدمرتضی آوینی تعدادی از برترین آثار سینمای جنگ جهان و نیز برخی از بهترین آثار سینمایی تاریخ سینمای کشورمان را تولید نموده و با همین مجموعه نیز برای خود شهرتی دست و پا کرده بود، اما از همان ابتدا وصله ناجوری بود در میان آن مردان بزرگ. در واقع همین پشت کردن به آرمان های آوینی و دیگر دوستان و هم قطاران دیروزش، خود به خوبی ثابت می کند و نشان می دهد که نوری زاد کیست!
محمد نوری زادِ جوان افراطی دیروز و پیرمرد افراطی امروز همان کسی است که نه دیروز توانایی تمیز دادن میان حق و باطل را در فضای جنگ تحمیلی داشت و نه امروز توانایی این را دارد که راست را از ناراست تشخیص داده و بتواند به سوالی که بنا بر ادعایش بارها از او پرسیده می شود، پاسخی منطقی و درخور بدهد.
نوری زاد حتی خودش چند خط بالاتر از ادعای بی اساسش در خصوص شهید آوینی و این امکان که اگر او امروز هم در میان ما می زیست، چه می کرد، درباره خودش(از قول مخالفانش البته) می نویسد: "این نوری زاد به این دلیل خودش را به آب و آتش می زند که برود آنطرف و از یک جایی پناهندگی بگیرد. همین ها به فرد دیگری گفته بودند: نوری زاد با این کارها دارد برای خودش مدرک دست و پا می کند. وگرنه مگر عاقلانه است یک نفر این همه بنویسد و منتشر کند؟ مگر این که بعداً بخواهد این نوشته ها را مدرک کند برای فلان سفارتخانه."
البته ما نمی خواهیم بر توهمات بی اساس نوری زاد که به دروغ آن را به مخالفانش نسبت می دهد، صحه بگذاریم و به نظر ما، نوری زاد اساساً آن چنان که خود و عده ای قلیل در داخل و کمی بیشتر در خارج می پندارند، موضوع جدی و مهمی نیست. همین جا برای جلوگیری از توهمات دوستان که احتمالاً ما را متناقض گو می خوانند و مدعی می شوند، اگر نوری زاد مهم نبود، پس برای چه این ها را راجع به او می نویسید و این حرف ها را می زنید و اساساً اگر او و حرف هایش بی اساس و بی اهمیت است، چرا به تفسیر و پاسخگویی به صحبت های بی اساس این انسان بی منطق و افراطی می پردازید، این توضیح ضروری را عرض کنم که دلیل تحریر این یادداشت مختصر، صرفاً عظمت شهید آوینی و ممانعت از توهین با ایشان است و نه به هیچ وجه یکی به دو کردن با محمد نوری زاد!
صحبت ما بر سر این است که واقعاً با سوالی که نوری زاد مدعی است از او می پرسند پاسخی درخور دهیم. به راستی آوینی اگر امروز با بود که بود و چه می کرد؟
به راستی آوینی اگر امروز با بود که بود و چه می کرد؟
برای پاسخ به این سوال و سوالاتی از این دست درخصوص افرادی همچون آوینی که مهمترین ویژگی شخصیتی شان، جنبه تالیف گری و خلاقیت شان است، ارجاع مستقیم به نوشته ها، آثار و اظهارنظرهای مستقیم شان در درجه اول و بررسی زندگینامه ای مواضع و اعتقادات سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و ... در گام بعدی و در نهایت گفت و گو با دوستان و بازماندگان آن ها به عنوان سومین و آخرین راه برای بازشناسی این چنین اشخاصی راهگشاست.
با این حساب با توجه به این که شهید آوینی در طول چنددهه فعالیّت فرهنگی و هنریاش، ده ها کتاب و مقاله و فیلمنامۀ مستند و داستانی مختلف را به نگارش درآورد و در زمینه های مختلف هنری از ادبیات گرفته تا سینما و عکاسی و هنرهای تجسمی آثاری ارزنده را در کارنامه دارد از آن جا که بنابر باور عمومی، او بیش از هرچیز، سینماگریست که به تولید آثار مستند می پرداخت، شهید آوینی نویسندۀ تعداد قابل توجهی نقد فیلم، مقالۀ فرهنگی هنری، اجتماعی، تاریخی و سیاسی نیز هست که چیزی درحدود 200 متن مختلف را شامل می شوند، می توان با بررسی این متون و آثار درخصوص این که اگر او امروز در میان ما بود، چه می گفت و در چه مسیری قلم می زند، به نتایجی قابل بحثی رسید. با این بررسی ها البته جوانب مختلف و گوناگونی قابل شناسایی خواهد بود اما اگر تنها بخواهیم در یک جمله آوینی امروز را تصور کنیم، باید اذعان کنیم که اگر امروز در میان ما بود، بی شک همچون همیشه اسلام و حقانیت را در پیشانی رفتار و گفتار و گردارش قرار می داد اتفاقاً برخلاف شاگرد ناخلفش، می توان گفت: هر چه بود، از نوری زاد و امثال نوری زاد حمایت نمی کرد.
اما شاید یکی از بهترین جاهایی که میشود آوینی واقعی را شناخت یا مسیر آوینی امروز را حدس زد، نامه مهمی است که ایشان به رهبر انقلاب نوشت. شهید آوینی در بخشی از آن نامه می نویسد: "ما با حضرتعالی بهعنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت كردهایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستادهایم؛ همانگونه كه پیش از این دربارهی امام امت(ره) بودهایم و بسیارند هنوز جوانانی كه عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری كه پیش از این داشتهاند."
آوینی بلافاصله ادامه می دهد: "خدا شاهد است كه این سخن از سر كمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است كه در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانههای ستبر خویش كشیدند. ما به جهاد فی سبیلالله عشق میورزیم و این امری است فراتر از یك انجام وظیفهی خشك و بیروح. این سخن یك فرد نیست؛ دست جماعتی عظیم است كه بهسوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت كند. بسیارند كسانی كه میدانند شمشیر زدن در ركاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است كه شمشیر زدن در ركاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده، كه مشتاق بذل جان هستند.
سرِ ما و فرمان شما!"
آقای نوری زاد، اگر مسلمان نیستید لااقل آزاده باشید!این که نوری زاد می پندارد آوینی هم اگر امروز در میان ما بود، همچون خودش با گمراهی به انتقاد بی اساس از نظام و توهین به مقدسات مردم می پرداخت، در حقیقت صرفاً به این باز می گردد که نوری زاد، به اشتباه آوینی را همچون خودش، فردی بی اصالت می پندارد و گمان می کند او نیز اگر امروز زنده بود، لزوماً همچون نوری زاد چرخشی 180 درجه ای در اعتقادش می داد.
در پایان اشاره به این مهم را ضروری می دانم که از آن جا که ما در کشوری با عیار آزادی بیان بالا زندگی می کنیم، مجبوریم صحبت های بی اساس نوری زاد و امثال او را تحمل کنیم. با این حال این آزادی به این معنا نیست که اجازه دهیم به شخصیت های ماندگار و بزرگی همچون آوینی هرچه می خواهند ببندند و آب هم از آب تکان نخورد. البته ما اهل بگیر و ببند و زد و خورد و توهین و توطئه نیستیم و پاسخ ما به نوری زاد همانی است که حسین بن علی(ع) به کافران و یزیدیان گفت: "
اگر مسلمان نیستید،لااقل آزاده باشید".
راستی کنفرانس برلین که یادته؟!!!
بشتر باید از آن ها که ترک کرده اند بپرسید کدام چرب و شیرین شمارا مجبور به ترک کرد؟
از رو هم که نمیرید
الله علیم و بصیر و خبیر است به اعمال و نیات انسان.
الله شاهد و ناظر و حاضر است بر انسان.
الله محیط و قریب است بر ما.
او رضایت نفس اماره و طاغوت وشیطان را بر تقوا و ولایت و رضایت الله ترجیح داده است .والله بر قلب و چشم وگوش او مهر کینه و دشمنی و نفاق زده است
اگر بخود نیاید ودر طغیان و عصیان ومجرمی بماند هم سعادت دنیا را از دست میدهدو هم رحمت اخروی الهی را.
هنوز فرصت تولدی دیگر موجود است
استغفارو توبه اللهی و دعای خیر در خلوت شب و جبران مافات در آشکارچاره کار است
الله الرحمن هدایتش کند ان شاءالله
2-برای زدن این حرفها فکر شده
3-عاقل است