رسول خدا ص فرمودند: زيركترين زيركها، كسى است كه نفسش را محاسبه كند و براى آنچه بعد از مرگ است، عمل نمايد. و بدرستی که احمقترين احمقها كسى است كه از هواى نفسش پیروی کند و آرزوهاى پوچ از خدا بخواهد [یا: خداپرستیاش فقط بر اساس آرزوهایش باشد، نه بر اساس تعالیم الهی، که اشاره به آیه 78 سوره بقره باشد] ...
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام
دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث
تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای
ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد
کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 25 اردیبهشت به آیه 4 سوره حمد پرداخته شده و در آن آمده است:
مَلِكِ يَوْمِ الدِّین
سوره حمد (1) آیه 4
ترجمه:
[همان خدایی که] مالک و فرمانروای روز جزا [است].
حدیث:
1) قَالَ الْإِمَامُ ع (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) أَيْ قَادِرٌ عَلَى إِقَامَةِ يَوْمِ الدِّينِ، وَ هُوَ يَوْمُ الْحِسَابِ، قَادِرٌ عَلَى تَقْدِيمِهِ عَلَى وَقْتِهِ، وَ تَأْخِيرِهِ بَعْدَ وَقْتِهِ، وَ هُوَ الْمَالِكُ أَيْضاً فِي يَوْمِ الدِّينِ، فَهُوَ يَقْضِي بِالْحَقِّ، لَا يَمْلِكُ الْحُكْمَ وَ الْقَضَاءَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مَنْ يَظْلِمُ وَ يَجُورُ، كَمَا فِي الدُّنْيَا مَنْ يَمْلِكُ الْأَحْكَامَ.
قَالَ: وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «یَوْمِ الدِّينِ» هُوَ يَوْمُ الْحِسَابِ؛ وَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَكْيَسِ الْكَيِّسِينَ وَ أَحْمَقِ الْحَمْقَى قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ: أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ، وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ، وَ إِنَّ أَحْمَقَ الْحَمْقَى مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهَا، وَ تَمَنَّى عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانِيَّ....
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص38
امام حسن عسگری عليه السّلام در تفسیر «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» فرمود: یعنی او تواناست بر برپایی روز جزا، كه همان روز حساب است. تواناست كه آن را از زمانش جلو بيندازد و یا عقب بیندازد؛ و همچنین او در روز جزا «مالك و صاحب اختیار» نیز هست؛ پس او بهحق داورى كند. در آن روز این گونه نیست که کسی که خود اهل ظلم و جور است اختیاردار حکم و قضاوت شود؛ آن گونه که در دنیا چنین رخ میداد.
[امام عسگری در ادامه فرمود] و أميرالمؤمنين ع میفرمود «یوم الدین، همان روز حساب است»
و میفرمود «از رسول خدا ص شنيدم که فرمودند: آيا شما را به زيركترين زيركها و احمقترين احمقها خبر ندهم؟
گفتند: آرى! يا رسول اللَّه!
فرمودند: زيركترين زيركها، كسى است كه نفسش را محاسبه كند و براى آنچه بعد از مرگ است، عمل نمايد. و بدرستی که احمقترين احمقها كسى است كه از هواى نفسش پیروی کند و آرزوهاى پوچ از خدا بخواهد [یا: خداپرستیاش فقط بر اساس آرزوهایش باشد، نه بر اساس تعالیم الهی، که اشاره به آیه 78 سوره بقره باشد] ...
2) عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنِ الزُّهْرِيِّ قَالَ : قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي وَ كَانَ ع إِذَا قَرَأَ- مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ يُكَرِّرُهَا حَتَّى كَادَ أَنْ يَمُوتَ.
الكافي، ج2، ص602
زهرى گويد: حضرت على بن الحسين ع فرمود: «اگر همه مردم كه ما بين مشرق و مغرب هستند بميرند، اندکی نهراسم اگركه قرآن با من باشد. و آن حضرت این گونه بود كه هر گاه [در نماز] «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» را ميخواند آنقدر آن را تكرار ميكرد كه نزديك بود بميرد.
3) حَدَّثَنَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْأَسْتَرْآبَادِيُّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَيَّارٍ عَنْ أَبَوَيْهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:
قَسَمْتُ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَبْدِي فَنِصْفُهَا لِي وَ نِصْفُهَا لِعَبْدِي وَ لِعَبْدِي مَا سَأَلَ
إِذَا قَالَ الْعَبْدُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ بَدَأَ عَبْدِي بِاسْمِي وَ حَقٌّ عَلَيَّ أَنْ أُتَمِّمَ لَهُ أُمُورَهُ وَ أُبَارِكَ لَهُ فِي أَحْوَالِهِ
فَإِذَا قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ حَمِدَنِي عَبْدِي وَ عَلِمَ أَنَّ النِّعَمَ الَّتِي لَهُ مِنْ عِنْدِي وَ أَنَّ الْبَلَايَا الَّتِي إِنْ دُفِعَتْ عَنْهُ فَبِتَطَوُّلِي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي أُضِيفُ لَهُ إِلَى نِعَمِ الدُّنْيَا نِعَمَ الْآخِرَةِ وَ أَرْفَعُ عَنْهُ بَلَايَا الْآخِرَةِ كَمَا دَفَعْتُ عَنْهُ بَلَايَا الدُّنْيَا
فَإِذَا قَالَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ شَهِدَ لِي بِأَنِّي الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ أُشْهِدُكُمْ لَأُوَفِّرَنَّ مِنْ رَحْمَتِي حَظَّهُ وَ لَأُجْزِلَنَّ مِنْ عَطَائِي نَصِيبَهُ
فَإِذَا قَالَ مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أُشْهِدُكُمْ كَمَا اعْتَرَفَ أَنِّي أَنَا مَالِكُ يَوْمِ الدِّينِ لَأُسَهِّلَنَّ يَوْمَ الْحِسَابِ حِسَابَهُ وَ لَأَتَقَبَّلَنَّ حَسَنَاتِهِ وَ لَأَتَجَاوَزَنَّ عَنْ سَيِّئَاتِهِ
فَإِذَا قَالَ إِيَّاكَ نَعْبُدُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقَ عَبْدِي إِيَّايَ يَعْبُدُ أُشْهِدُكُمْ لَأُثِيبَنَّهُ عَلَى عِبَادَتِهِ ثَوَاباً يَغْبِطُهُ كُلُّ مَنْ خَالَفَهُ فِي عِبَادَتِهِ لِي
فَإِذَا قَالَ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِيَ اسْتَعَانَ وَ الْتَجَأَ أُشْهِدُكُمْ لَأُعِينَنَّهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ لَأُغِيثَنَّهُ فِي شَدَائِدِهِ وَ لَآخُذَنَّ بِيَدِهِ يَوْمَ نَوَائِبِهِ
فَإِذَا قَالَ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ إِلَى آخِرِ السُّورَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ هَذَا لِعَبْدِي وَ لِعَبْدِي مَا سَأَلَ قَدِ اسْتَجَبْتُ لِعَبْدِي وَ أَعْطَيْتُهُ مَا أَمَّلَ وَ آمَنْتُهُ مِمَّا مِنْهُ وَجِلَ.
الأمالي(للصدوق)، ص175
3) امام حسن عسگری ع از قول پدرانشان از رسول خدا ص نقل کردهاند که خداى تبارك و تعالى فرمايد:
فاتحة الكتاب را ميان خودم و بندگانم تقسیم كردم نيمى برای من است و نيمى برای بنده من؛ و برای بنده من است آنچه بخواهد [یعنی خواستههای بندهام در این سوره را اجابت میکنم]
هنگامى كه بنده گويد «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» خداوند جل جلاله فرمايد «بندهام به نام من آغاز كرد و بر من لازم است کارش را به پایان رسانم و احوالش را مبارك سازم.»
چون گويد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» خداوند جل جلاله فرمايد «بندهام مرا ستايش و سپس گفت و دانست هر نعمتى دارد از جانب من است و هر بلا از او دفع شود به احسان من است؛ شما گواه باشيد نعمتهای آخرت را به نعمتهای دنيايش افزودم و بلایاى آخرت را از او دور گردانيدم همان گونه که بلایاى دنيا را از او دفع کردم»
چون گويد «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» خداوند جل جلاله فرمايد «گواهى داد که من رحمان و رحيمم. شما گواه باشيد كه بهرهاش را از رحمتم فراوان کنم و عطایاى شايانم را به او ارزانی دارم.»
چون گويد «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» خداوند عز و جل فرمايد گواه باشيد كه همان گونه که اعتراف كرد که من صاحب اختیار روز جزايم، در روز حساب، حسابش را آسان كنم و حسناتش را بپذيرم و از بدیهايش درگذرم.»
چون گويد «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» خداوند عز و جل فرمايد «بندهام راست گفت، تنها مرا میپرستد. گواه باشيد كه بر عبادتش به او پاداشی دهم که هر كه با او در بندگیش نسبت به من مخالف میکرد، بر او رشك برد.»
چون گويد «وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» خداوند عز و جل فرمايد «از من كمك خواست و به من پناه برد. گواه باشيد كه او را در كارش كمك كنم، و در سختيها به فريادش رسم، و ایام گرفتارى دستش را بگيرم.»
چون گويد «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ تا آخر سوره» خداوند جل جلاله فرمايد: «اين [قسمتهای سوره] سهم بنده من است و بنده من هر چه خواهد از آن او است؛ براى بندهام اجابت كردم و آنچه آرزو داشت به او دادم و از آنچه نگران بود ایمنش ساختم.»
امالی صدوق، ص175
تدبر:
با اینکه خدا همیشه مالک و صاحب اختیار همه چیز است؛ چرا میگوییم «صاحب اختیار روز جزا»؟ چون در آن روز اینکه مالکیت حقیقی فقط از آن خدا بوده، برای همه آشکار میشود. وقتی «صاحب اختیار» مطلق روز جزا خداست، دیگر امکان ندارد حقی ناحق شود، یا کسی بدون اینکه لیاقت داشته باشد، برتری پیدا کند. پس اگر قیامتی هست – که هست – انسان آرام میشود؛ چون مالک و صاحب اختیارش خداست. پس خدا را شکر «الحمدلله ... مالک یوم الدین»
در تدبر جلسات 37 و 49 و 51 معلوم شد که: «جزای آخرت، باطنِ عملِ دنیاست». اکنون: اگر خدا صاحب اختیار آخرت است؛ پس باطن دنیا هم دست خداست؛ پس اگر چشم باطنبین ما باز شود میبینیم در همین دنیا هم امکان ندارد حقی ناحق شود، کسی بناحق به جایگاه یا ثروتی برسد و ...، و آب از آب تکان نخورد. اگر قیامتی هست، جای هیچ نگرانی نیست.
چرا برای اشاره به قیامت، تعبیر «الدین» (جزا) به کار برد؟ جزا مربوط به پایان مسابقه است؛ زمان تعیین نتیجه نهایی. یعنی خدا صاحب اختیار جایی است که سرانجام نهایی هرچیزی معلوم میشود. چون روز جزاست روز حساب هم است (حدیث 1 و 3). اگر کسی روزی حداقل پنجبار به خود متذکر شود که روز حسابی در کار است و اختیارش هم کاملا دست خدایی است که نمیتوان فریبش داد، چگونه زندگی خواهد کرد؟ (آیا در نماز حواسمان هست چه میگوییم؟)
کسی که سر دیگران کلاه میگذارد و از امکانات موجود سوءاستفاده میکند، و به مال و مقامی میرسد، آیا واقعا سود برده است؟ و آیا ما که چنین نکردیم ضرر کردیم؟ اگر روز جزایی نبود، یا اگر بود، مالکش غیر خدا بود، شاید. اما الان چطور؟
راستی چرا این تاسف خوردنها در جامعه ما زیاد شده؟ آیا کسی که جزا و حساب را جدی بگیرد و محاسبهگر و حاکم را خدا بداند، زیرک است یا کسی که اینها را ندیده بگیرد؟ (حدیث1) ما مرز زیرکی و حماقت را با چه مبنایی مشخص میکنیم؟
(الحمدلله ...الدین) خدا را شکر که در جایی که قرار است نهایت و سرانجام همه چیز معلوم شود، کارها همگی به دست خداست، نه این و آن. خیال انسان راحت میشود و انسان چقدر به آرامش میرسد. قطعا یکی از راههای رسیدن به مقام نفس مطمئنه (بحث دیروز)، جدی گرفتن روز جزاست.
کسی که «مالک یوم الدین» را جدی بگیرد، دیگر گویی در افق دنیا زندگی نمیکند؛ ولو که دیگران که حقیقت مرگ را نشناختهاند، اسم این را مرگ بگذارند. (حدیث2) برای همین است که رفتارها و اقدامات انبیاء و ائمه علیهمالسلام برای مردم زمانهشان قابل درک نبود. چون مردم بر اساس دنیا رفتار میکردند و آنها بر اساس عالمی دیگر. ما هم میتوانیم هر روز همین آیه را بارها تکرار کنیم.
به اوصافی که در سوره حمد پشت سر هم برای خدا آمد دقت کنید: الله، ربالعالمین، الرحمن، الرحیم، مالک یومالدین. یک دوره کامل «جهانشناسی و انسانشناسی توحیدی همراه با یک حس مثبت (حمد)» ارائه شده است:
حمد برای کسی است که: خداست؛ آفریدن و پرورش همه جهانها و جهانیان به دست اوست؛ همه چیز از رحمت او شروع شده است؛ خوبان در رحمت همیشگی او غرق میشوند و با کمک این رحمت به خدا برمیگردند؛ و نه فقط خوبان، بلکه همگان، سرانجام نهاییشان به دست اوست.