2) عَنْ ابْنِ بَابَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنِ عَبْدِ اللَّه عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ النَّخَعِيِّ عَنْ أَخِيهِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِمَا عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
كَانَ فِيمَا وَعَظَ بِهِ لُقْمَانُ ع ابْنِهِ أَنْ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنْ تَكُ فِي شَكٍّ مِنْ الْمَوْتِ فَارْفَعْ عَنْ نَفْسِكَ النَّوْمِ وَ لَنْ تَسْتَطِيعُ ذَلِكَ وَ إِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِنْ الْبَعْثَ فَادْفَعْ عَنْ نَفْسِكَ الِانْتِبَاهِ وَ لَنْ تَسْتَطِيعُ ذَلِكَ فَإِنَّكَ إِذَا فَكَّرْتَ عَلِمْتَ أَنْ نَفْسِكَ بِيَدِ غَيْرُكَ وَ إِنَّمَا النَّوْمِ بِمَنْزِلَةِ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا الْيَقَظَةِ بَعْدَ النَّوْمِ بِمَنْزِلَةِ الْبَعْثَ بَعْدَ الْمَوْت ...
قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص191
امام باقر ع فرمود:
از حمله نصایح لقمان به پسرش، این بود که:
فرزندم! اگر در مورد مرگ شک داری، خواب را از خودت بردار [که بتوانی اصلا نخوابی] در حالی که هرگز نخواهی توانست؛
و اگر در برانگیخته شدن شک داری، بیدار شدن را از خودت بردار [که بعد از خوب، بیدار نشوی] در حالی که این را هم نخواهی توانست؛
پس اگر بیندیشی، خواهی دانست که نفس تو در دست دیگری است، و خواب به منزله مرگ، و بیدار شدن به منزله برانگیخته شدن بعد از مرگ است ...
تدبر: «کفروا + أ + إنّ + لَـ »
همیشه پرسشهای انسان ریشه در حقیقتجویی ندارد؛ «گاهی» بالعکس است، چون میخواهد زیر بار حقیقت نرود، اهل پرسش و تحقیق میشود؟! «آیا واقعا؟ حتما؟»
کسی که منکر حقیقت میشود حقیقت «خود» را هم بیش از «خاک» نمیبیند؛ لذا «مردن» را صرفا «تبدیل شدن به خاک» میشمرد؛ افق نگاه و آرزوهایش کوچک میشود و امیدی به حیاتی برتر از این زندگیِ پر از رنج ندارد.