گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون حمله راکتی به نزدیکی سفارت آمریکا در عراق نگاشته شده، نویسنده معتقد است: شب گذشته چند گلوله خمپاره و موشک به نزدیکی سفارت ایالات متحده آمریکا در منطقه بینالمللی سبز بغداد شلیک شد؛ ساعاتی بعد وزارت خارجه آمریکا ضمن تایید این حمله راکتی طی بیانیهای در واکنش به این حمله اعلام کرد «یک راکت با درجه پایین به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد اصابت کرده است؛ هیچ کس آسیب ندیده و خسارتی نیز به ساختمان سفارت و اماکن مربوط به آمریکا وارد نشده است»؛ در ادامه بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده است «اگر چه کسی آسیب ندیده است اما ما این حادثه را جدی تلقی میکنیم و همانطور که طی 2 هفته گذشته تاکید کردیم، آمریکا تهدیدات و حمله به هیچ یک از پرسنل و یا اماکن خود را تحمل نخواهد کرد و قاطع به آن پاسخ خواهد داد». در این بیانیه همچنین آمده است«اگر هر حملهای از سوی نیروها یا عناصر مورد حمایت ایران صورت بگیرد ما این کشور را مسئول آن تلقی خواهیم کرد و متقابلا پاسخ خواهیم داد».
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
حال پرسش اصلی اینجاست که چه گروه یا کسانی مسئول طراحی و اقدام به انجام این حمله بوده اند و چه سود و منفعتی از انجام این حمله خواهند برد؟ به عبارت دیگر اینکه بوجود آمدن وضعیت تقابل نظامی میان واشنگتن و تهران برای چه کسانی به مثابه یک برد و پیروزی است؟
در واقع با توجه به شرایطی موجود از تشدید تنش ها میان ایران و آمریکا در چند ماه اخیر از قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروریستی تا ورود ناوهای هواپیمابر آمریکا به آب های خلیج فارس با ادعای دفاع از منافع آمریکا در قبال حملات احتمالی ایران و نیروهای مورد حمایت آن در منطقه، می توان حملات خمپاره ای شب گذشته به منطقه سبز بین المللی در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد را در همین راستا تحلیل کرد. بطوریکه علیرغم اظهارات کاخ سفید و رییس جمهور ایالات متحده آمریکا که مدعی هستند هیچ برنامه ای برای نبرد نظامی با ایران ندارند برخی از دولت های منطقه تلاش دارند تا یک رویارویی نظامی میان واشنگتن با تهران را شکل دهند. از این رو تلاش ها برای متقاعد سازی واشنگتن از حوزه دیپلماسی به عرصه دیگری سوق پیدا کرده است. عرصه ای که با حملات تروریستی ضعیف به حوزه منافع آمریکا در منطقه نشانه گذاری شده است.
اگر چه هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفت است اما نشانه گرفتن نوک پیکان در همان آغاز رسانه ای شدن این حملات به سوی ایران و نیروهای همسو با ایران چه در حوزه تحلیل و چه از سوی وزرات خارجه آمریکا نشان دهنده زوایای پنهان این حمله و اهدافی است که در پس طراحی این حمله راکتی وجود داشته است. مفروض اصلی در این باره بر افروزی آتش از طرق مختلف از سوی دولت هایی است که در شرایط تنش آلود موجود از درگیر شدن ایران با یک وضعیت بحرانی سود فراوانی می برند.
از سوی دیگر نیر یک فرضیه دیگر در این باره وجود دارد که اگر چه قدرت ایجابی و قوام لازم را در عرصه تحلیلی دارا نیست اما نمی توان آن را نادیده گرفت؛ بطوریکه می توان این گونه ادعا کرد که این حمله راکتی با عدم تلفات و خسارات جانی، بخشی از پازل سیاست ایران هراسی واشنگتن و نئوکان ها در راستای تکمیل پروژه فشار بر تهران باشد که در چند ماهه گذشته آغاز شده است. با این حال این فرضیه مطروحی را نمی توان درست تلقی کرد چرا که در ساعات گذشته ترامپ رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز مدعی شد «که هیچ برنامه برای جنگ نظامی با ایران را ندارد و او کسی نیست که با ایران وارد جنگ شود. وی در ادامه گفت اگر من بخواهم با ایران وارد جنگ شوم آن جنگ اقتصادی خواهد بود».
بهر رو انجام حملات و تحرکاتی از این قبیل که می تواند آتش میان واشنگتن و تهران را شعله ور سازد مطمئناً کور و بی هدف نخواهد بود بلکه با مقاصد و اهدافی دنبال می شود؛ اهدافی که در ذیل بازیِ منتفعین از تنش میان تهران و واشنگتن قابل تحلیل است. بطوریکه باید میزان سود - منفعت حاصل شده در پشت طراحی این گونه قضایا را به عنوان سطح تحلیل در نظر گرفت.
*دکترای علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com