کد خبر: ۶۱۰۶۹۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
تنش ها به اوج خود رسید

صف میانجی گرها برای اقناع تهران به انجام مذاکره با واشنگتن

وضعیت متشنج و و متشابه به آشوب، به سبب تنش ایجادی از سوی واشنگتن با تهران، موجب شده است که موضوع مذاکره به یکی از مباحث جدی این روزهای محافل رسانه ای تبدیل شود.

صف میانجی گرها برای اقناع تهران به انجام مذاکره با واشنگتنگروه بین الملل: مصطفی مطهری*وضعیت متشنج و و متشابه به آشوب، به سبب تنش ایجادی از سوی واشنگتن با تهران، موجب شده است که موضوع مذاکره به یکی از مباحث جدی این روزهای محافل رسانه ای تبدیل شود. در واقع جنجال انجام مذاکره و یا عدم انجام مذاکره میان دو طرف ایرانی – آمریکایی موجب شده است تا بحث میانجی گری نیز به یک بخشی از این موضوع بحرانی تبدیل شود. بطوریکه در سطح منطقه ای و حتی فرا منطقه ای موضوع میانجی گری میان طرفین با یک نگاه ویژه ای دنبال می شود. یکی از موارد مهم در این باره که به میانجی گری در انجام مذاکره و حواشی پیرامون آن ربط پیدا می کند این است که مطرح شدن موضوع مذاکره با وساطت برای کشاندن تهران به پای میز مذاکره است؛ در واقع این مقامات و تصمیم گیرندگان در ایران هستند که پیشنهاد مذاکره که از سوی کاخ سفید مطرح می شود را رد می کنند. از این رو تلاش ها ی برا وساطت و میانجی گری از سوی چند کشور تاکنون مطرح شده است. اگر چه شایعات مبتنی بر انجام مذاکره در قالب توییت ها و انتشارات چند سطری به اصطلاح اخبار مذاکره مخفی میان تهران و واشنگتن از سوی مقاماتی از کویت و قطر و ... در این باره خبر ساز بوده است، اما آنچه در این باره مهم و حیاتی به نظر می رسد انتشار این اخبار کذب از سوی این افراد نیست بلکه میزان حساسیت و مهم بودن این واقعه یعنی مذاکره برای این کشورها است که توسط مقامات آنها در حال پردازش دروغین اخبار و اطلاعات هستند.

یکی از کشورهایی که در این مدت کوتاه، علاقه بالایی به انجام میانجی گری در رابطه با مذاکره میان تهران و واشنگتن نشان داده، کشورسطان نشین عمان است؛ سابقه دوستی دیرینه مسقط با تهران و دوری از هرگونه تنش میان آنها از سوی دو کشور از حیث تاریخی موجب شده است تا عمان همواره بدور از هرگونه هیاهوی دیپلماتیک در منطقه روابط خود را با تهران مدیریت کند. از این رو در سال های اخیر تلاش کرده است با ایفای نقش میانجی گری، حاملی برای رد و بدل کردن مکاتبات میان تهران و دیگر کشورهای طرف درگیر در منازعات میان طرفین باشد. این روزها نیز با توجه به نوع روابطی که میان مسقط و تهران بطور کلاسیک وجود دارد و با عنایت به میزان اعتمادی که در این روابط میان طرفین دیده می شود و نیز با استعانت به راهبرد تلاش برای قبولاندن عمان به عنوان یکی از ستون های منطقه برای حل و فصل مناقشات منطقه ای به دیگر کشورهای منطقه، آنها تلاش کرده و می کنند تا رضایت تهران را برای انجام مذاکرات به عنوان یک میانجی جلب کند.

صف میانجی گرها برای اقناع تهران به انجام مذاکره با واشنگتن

از دیگر کشورهای منطقه که با اعلام آمادگی برای انجام میانجی گری مذاکرات میان تهران و واشنگتن باید به آن اشاره کرد کشور و دولت عراق است. در واقع دولت عراق بر حسب ضرورت برای جلوگیری از آغاز هرگونه تنش میان تهران و واشنگتن، که آتش آن نیز دامن آنها را از حیث سیاسی – امنیتی – اقتصادی خواهد گرفت میانجی گری را در این باره به تهران پیشنهاد داده است. از سوی دیگر نیز دولت عراق که به تازگی از جنگ با تروریسم آزاد شده و به یک آرامش نسبی رسیده است تلاش دارد با پذیرش نقش های سیاسی از این قبیل خود را برای بازی و ایفای نقش در میدان های منطقه ای آماده سازد. از این رو این موقعیت رویدادی در سطح منطقه ای با انعکاس فرا منطقه ای می تواند یک فرصت مهم و طلایی برای آنها محسوب گردد.

ژاپن دیگر کشوری است که مدعی میانجی گری میان تهران و واشنگتن می باشد. در واقع این ابراز تمایل به میانجی گری ژاپن بعد از سفر «ترامپ» به توکیو و در پی دیدار وی با نخست وزیر این کشور یعنی «شینزو آبه» به طور جدی مطرح شد. از آنجا که ژاپن به نوعی در گیر مذاکرات پیونگ یانگ و واشنگتن است و با به بن بست رسیدن این مذاکرات، دغدغه هایی برای آینده منطقه ای خود دارد تلاش دارد با ایفای نقش جدی در مناقشه میان تهران و واشنگتن، بسترهای مجدد دور دوم مذاکرات میان کره شمالی با ایالات متحده آمریکا را فراهم کند. از سوی دیگر نیز ویژگی های صنعتی و اقتصادی ژاپن و نیاز مبرم این کشور به نفت خام برای استمرار بی وقفه چرخه تولید و جلوگیری از تهدیدات در بازار این سوخت و انجام معاملات آسان تر و ارزان تر در عرصه خرید نفت و دستیابی سریع تر و بدون هر گونه تهدیدی به آن، عزم توکیو را برای قانع سازی تهران برای انجام مذاکرات و میانجی گری در این باره را جدی تر کرده است. از منظر دیگر اینکه از آنجا که ژاپن سال هاست توانسته در عرصه اقتصادی به عنوان یک غول در اقتصاد جهانی فعالیت کند و جایگاه کنونی خود را به دیگران بقبولاند تلاش دارد در عرصه سیاسی نیز با نقش پذیری های ویژه به کنش گری در کنار دیگر بازیگران بین المللی بپردازد. بطوریکه که با ارائه با کیفیت و ویژه خود در حوزه سیاسی بر این برنامه گام برداشته اند تا عرصه سیاست و لوازم پیرامون آن را همپای اقتصاد در عرصه جهانی رشد و تعالی ببخشند.

بهر رو تفاوت چندانی در فعل انجام و عدم انجام مذاکره برای این کشورها که با میزانی از در نظر گرفتن منافع ملی کشورشان پا به عرصه میانجی گری گذارده اند، دیده نمی شود. بطوریکه هر آنچه در این مذاکره احتمالی بدست آید در وهله اول اولویت آنها نیست بلکه اولویت حیاتی آنها در این باره موفقیت در نقشی است که برای انجام آن وارد عمل شده اند یعنی کشاندن طرفین به پای میز مذاکره. اگر چه موفقیت و انجام توافقات مثبت بجای شکست مذاکراتی که اگر بالفعل شود می تواند برای واسطه یا میانجی گر یک تجربه عالی در سطح سیاسی محسوب شود اما با این وجود اولویت اولیه نتایج بدست آمده در این باره نیست بلکه موفقیت در اقناع سازی طرف ها برای انجام مذاکره (که در این مورد تهران است) و کشاندن آنها به عمل مذاکره هدف اصلی میانجی گر خواهد بود.

*دکترای علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
کوچکترین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۰
0
0
بسیاری از مسئولان فعلی در مجلس و دولت قبل از امضای برجام، تعلل در امضای آن را وارد نمودن خسارت های بی حد روزانه به کشور می‌دانستند و از آب خوردن تا تمام موضوعات را به آن گره زده بودند، حالا که گندش در آمده می‌گویند نه مهم نیست و از اولش هم قرار نبود برجام کاری کند! اصلا اگر برجام هم نباشد اتفاق مهمی نمی افتد اما همچنان اصرار دارند این قرار ننگین یه طرفه از ناحیه ایران، فقط ایران اجرا شود ! و این وسط زمان فقط و فقط به سود سخنان حکیمانه امام خامنه ایی بود که از اولش آخرش را می‌خواند و هم به مردم و هم به مسئولان بی فهم و... گوشزد می‌نمود و صد افسوس که...
اما اصل سئوال حقیر در چیز دیگریست، آمریکا در بعد نظامی که عملا پس زده و از اولش هم معلوم بود سخنان تهدید آمیز صهیونیستهای کاخ سفید نشین بیشتر به باد معده شبیه است که ایکاش اینطور نبود تا ما طمع شیرین سقط کردن نظامیان آمریکا را می چشیدیم بماند و بگذریم ، اما در جنگ اقتصادی آمریکای ورشکسته اقتصادی قریب به نابودی در بعد اقتصادی توسط خیانت و تبلیغات چه کسانی قدرتمند به نظر می‌آید؟! این جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران تمام زور آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران در چیست و توسط چه کسانی اجرایی می‌شود؟! مذاکره کنیم برای چه، برای اینکه دستور از خارج برسد که مدیران اقتصادی کشور سوء مدیریتشان را کنار بگذارند و گره های کوری را که خود زده اند را باز کنند؟! مذاکره کنیم که سیاسیون ما کمی صداقت داشته باشند و بجای فامیل بازی و حفظ منافع کثیف جناحی خود، دردی از مردم و کشور باز کنند؟! مذاکره کنیم تا دستور از لندن و واشنگتن برسد که بانک‌ها عوض بنگاه داری و ایجاد رانت و ویژه خواری، منابع مالی کشور در جهت رونق اقتصادی کشور و حمایت از تولید و کار و تلاش و شکوفایی در داخل صرف کنند؟! مذاکره کنیم برای چه، برای اینکه بعد از دو دروه دروغ و فریب و مهندسی آرای مردم برگ برنده برای بعضی ها وجود داشته باشد تا امثال تاجزاده بتوانند بوسیله آن از گذشته عبور کنند و آینده ننگین دیگری را با فریب و دروغی دیگری بزک کنند و با لشگر سلبریتیهای خودشان ملت را خام اراجیف خود کنند؟! مذاکره کنیم برای چه برای اینکه از لندن فرمان برسد که نگاه ها به درون و توانمندی های بی نظیر اقتصادی بالقوه و بالفعل در داخل کشور بشود؟! مذاکره برای چه؟ برای اینکه اسامی مانند اصلاح طلب و اصولگرا از فرهنگ سیاسی در داخل حذف شود تا برخیها نتوانند برای فریب مردم از این گروه به آن گروه جابجا شوند و این وسط انقلابی ها را ریشخند و له کنند؟!
در زمان دولت محرمانه ها که بیگانگان محرم بودند اما ملت ایران نا محرم و تمام قراردادهای اقتصادی در جهت شکوفای اقتصاد کشورهای متخاصم با ملت ایران مانند آمریکا و اروپا بسته شد اصل مذاکره چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین