گروه سیاسی ـ مصطفی مطهری*: اروپا و رفتارهای دستبهعصا گونه و محتاطانه آنها درباره آینده برجام تا چه مدت میخواهد ادامه پیدا کند؟ این سؤالی است که ذهن بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان را به خود مشغول ساخته است و هر یک از آنها در این عرصه با توجه به شواهد موجود به دنبال تحلیل و تشریح آن هستند.
به گزارش بولتن نیوز، واقعیت این است که اروپاییان ابتدا با این رویکرد به عرصه موضوع هستهای ایران پای نهادند که با بازیگری در عرصه مسائل فرا منطقهای بهعنوان یک بازیگر منطقهای با تمایلات فرا منطقهای به احیا جایگاه و افزایش نقش خود در عرصه معادلات جهانی بپردازند که باختم مذاکرات به سند بینالمللی برجام دراینباره نیز موفق شدند به آنچه هدفشان بود دست یابند. بااینحال تا پیش از فرمان خروج آمریکا از برجام به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور، مسائل مرتبط با برجام برای اروپا بهخوبی و با موفقیت پیش میرفت. خروج پیشبینیشده ترامپ از برجام تمام معادلات در این سند بینالمللی را برای اروپاییان به هم ریخت و بهنوعی آنها را در تنگنای انتخاب مبنی بر ادامه تعهداتشان در عمل به مستندات در برجام در قبال ایران از یکسو و همراه شدن با واشنگتن از سوی دیگر قرارداد.
اگرچه اروپا با توجه به منافعی که از قبال برجام داشته است سعی کرده است در قالب شعاری و تبلیغاتی از برجام و حیات آتی آن دفاع کند و به شکل محدود به تأمین حداقلی و اندک مطالبات ایران به خاطر متعهد ماندن به برجام بپردازد اما نباید فراموش کرد که روند مذکور به ضرر ایران انجامیده است. درواقع اتحادیه اروپا با انتخاب راهبرد راضی نگهداشتن همزمان واشنگتن و تهران بهعنوان دو طرف مورد منازعه در برجام به سمت تأمین منافع خود در طول زمان با فرصت سازیهای ویژه برای اروپا گام بردارد. نمونه این مورد را میتوان در رابطه با مناقشه مربوط با کانالهای مالی (FATF) بهوضوح دید؛ که اروپا با دستاویز قرار دادن آن، تعلل در موضوع اجرای تعهدات مندرج در برجام را پیشگرفته است.
بهواقع اروپا باسیاست یکی به در و یکی نعل درصدد است تا ضمن تأمین منافع خود از سوی دو طرف هم به خرید زمان و فرصت دراینباره دست یابد و هم تعهدات خود را در برجام با گذاره مشمولیت درگذر زمان را روزبهروز کمرنگتر کند.
بااینحال تلاشهای حداقلی در عرصه گفتگوها برای حفظ و صیانت از برجام بهعنوان یک تجربه بینالمللی برای اروپا اگرچه صورت گرفت و اکنون نیز در حال جریان است ولیکن نمیتواند تأمینکننده منافع ایران باشد. چراکه اساس و بنیاد تعهد ایران به تعهدات مندرج در برجام تأمین منافعی است که کشورهای امضاکننده در برجام بهویژه اروپا قول آن را دادهاند. بطوریکه تهران اگر با روند پیشگرفته شده مذکور از سوی اروپا و برخورد دوگانهای که از سوی آنها با رویکرد کژ دار و مریز در حال پیگیری است، به ادامه تعهدات یکجانبِ خود در برجام ادامه دهد مطمئناً متحمل زیان و خسارتهایی خواهد شد که بهتبع آن هزینههایی نیز به دنبال خواهد داشت.
کوتاهسخن اینکه با توجه به آنکه اروپا به آینده برجام و مناسبات پیرامون آنکه به ایران نیز مرتبط میشود بر اساس منافع عمل میکند انتظار برآورده سازی حداکثری و یا حتی حداقلی (اما ویژه و خاص) تهران از این نهاد اروپایی در نحوه اجرای تعهدات خود در این سند بینالمللی غیرعقلانی خواهد بود؛ چراکه همانطور که اساس و بنیاد عمل به تعهدات موجود برای اروپا در قبال ایران بر اساس منافعی است که از جانب برجام بهسوی اروپا سراریز میشود، باید توجه داشت که میزان حزم اندیشی آنها در عرصه خشنودسازی واشنگتن نیز بر اساس منافعی است که اروپا از اینسو بدان دست مییابد؛ و مطمئناً با توجه به وسعت دامنه منافع حاصلی و پیشبینیشده از روابط با واشنگتن برای اروپا نسبت به ایران، ترجیح حفظ و برآورده سازی خواسته و تقاضاهای واشنگتن بهمراتب مهمتر و منطقیتر خواهد بود. چراکه منفعت ایران برای حوزه یورو با برجام معنا مییابد و لاغیر؛ در صوتی که این مهم در رابطه با واشنگتن برای اروپا هم بهصورت گروهی قابلپیگیری است و هم بهصورت فردی در قالب دولت – ملتها که در امتداد نظم لیبرالی تعریف میگردند.
با این اوصاف در پاسخ به سؤال ابتدایی در این یادداشت باید اینگونه گفت که روند مذکور و اتخاذشده از سوی اروپا در قبال برجام نهتنها اتفاقی نیست بلکه انتخابی و تأمل شده نیز هست و با توجه به آنچه گفتهشده در آینده نیز ادامه خواهد یافت و احیاناً در صورت اجبار انتخاب میان تهران و واشنگتن از سوی اروپا، یا تلاش خواهد کرد تا ایران را برای هضم در نظم لیبرالی با خود همراه سازد و یا بدون هیچگونه اغماضی واشنگتن را بر خواهند گزید.
*دکترای علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com