گروه میراث فرهنگی و هنرهای سنتی، هرسال با فرارسیدن بهار طبیعت و تعطیلات نوروز که پیش درآمدی است برای تعطیلات طولانی تر تابستان و زمان استراحت بچه مدرسه ای ها و خانواده ها و از این ها مهم تر با بهبود شرایط جوی و تلطیف آب و هوا در نیمۀ نخست سال، مسافرین کوله بارشان را بر دوش گذارده و به راه می افتند.
به گزارش بولتن نیوز، دراین راستا سفر می کنیم به جای جای شگفت انگیز ایران که شاید از نظرمان پنهان مانده باشند. باشد که با مطالعۀ این نوشته های توصیفی، شور سفر و از نزدیک تماشا کردن این گنجینه های وطن در ما زنده گشته و رهسپار منزلگاه های ناشناخته شویم.
شهر ری پیش از ادوار اسلامی
ضمن کاوش های علمی که به وسیلۀ هیئت علمی آمریکایی به ریاست دکتر اریک اشمیت در ری به عمل آمد، در دامنۀ جنوبی کوه چشمه علی و اراضی مشرف به باغ صفائیه، ظروف سفالی منقوش متعلق به حدود 6 هزار تا 4 هزار سال پیش کشف شد و معلوم شد که در مجاورت چشمۀ سار با نزهت و پر صفای چشمه علی مانند اغلب نواحی مستعد ایران در زمان های بسیار بسیار قدیم مردانی دارای صنعت و تمدن ادوار باستانی می زیسته اند و مثل ساکنین سایر نقاط باستانی ایران یادگارهایی از تمدن و صنعت خود با تهیۀ ظروف سفالی و نقوش روی آن ها از خود باقی گذارده اند.
بعد از این آثار تا دورۀ شهریاران ساسانی یادگار و شاهد موجودی که از مردم قدیم در ری باقی مانده باشد کشف نگردیده است و از عصر ساسانیان تپه هایی چند که بقایای ساختمان های مهم آن عصر را در دل خود نهفته دارد باقی مانده کم و بیش موردکاوش و تفحص نیز قرار گرفته است و یک بنای آجری عظیمی هم در فاصلۀ قریب 7کیلومتری مشرق قصبۀ فعلی شهر ری(حضرت عبدالعظیم) بر فراز تپه واقع بوده که هنوز قسمت هایی از دیوارهای سنگی و آجری آن با دهلیز ها و اتاق های متعدد باقی است و تپه ی مزبور نیز به مناسبت دو پایۀ بزرگ موجود از بنای قدیم به نام «تپه میل» خوانده می شود.
تپه های دیگری به نام تپۀ مرتضی کرد و تپۀ چال ترخان در چند کیلومتری جنوب غربی قصبۀ فعلی شهرری قرار دارد که بقایای کاخ های ساسانی است و ضمن حفاری های سابق الذکر گچ بری ها و نقوش برجسته و ستون های سترک با تزیینات گچ بری به دست آمده که نمونه های مهم تر آن ها در موزه ی ایران باستان زینت بخش غرفه ی ساسانی می باشد و در میان آن ها نقش بهرام و آزاده که بر شتر سوار هستند و در شکارگاه به صید آهوان مشغول بوده و بهرام سم و گوش آهویی را با پیکان به هم دوخته و آزاده چنگ می نوازد دیده می شود.
به طوری که خوانندگان محترم می دانند شاهکار بهرام در شکارگاه به شرح بالا و خونسردی آزاده که مانند تقریباً همۀ بانوان در قبال توقع تحسین و تشویق و آفرین مردان قیافه ی عادی و طبیعی و توام با خونسردی و بی علاقگی نشان داد و حس خودخواهی فطری شهریار را جریحه دار ساخت موضوع داستان های منظوم فراوانی شد که بعد ها شعرای متعدد مخصوصاً حکیم نظامی و امیرخسرو دهلوی آن را به طور تفصیل پروراندند و طبق این داستان ها دنبالۀ آن را به طرد آزاده از دستگاه سلطنتی و بازگشت او به خانۀ پدر و تمرین روزانه بغل نمودن گوسالۀ نوزاد تا وقتی که گاوی بزرگ شد و بالاخره برخورد تصادف بهرام در شکارگاه پس از چند سال به زنی که گاوی را از پلکان عمارت بالا می برد و شناختن آزاده و آشنایی مجددشان منتهی می گردد و اینک لوحۀ گچ بری عتیقۀ قسمت اول این داستان شیرین که ضمن حفاری در تپه چال ترخان ری به دست آمده و مربوط به زمان ساسانیان است و گواهی از قدمت و صحت داستان به شمار می رود بر دیوار غرفه ی ساسانی در موزه ی ایران باستان جلوه گری می کند.
از آثار دیگر عهد ساسانی که از بعضی دانشمندان نقل است که نقش برجسته ای از یکی از شهریاران آن سلسله در دامنۀ جنوبی کوه طبرک بوده است که در زمان فتحعلی شاه آن را محو کرده به جای آن تصویر فتحعلی شاه را در حین حمله به شیر حجاری نموده اند! و سرسرۀ معروف را برای بازی و سرخوردن و تفریح خانوادۀ سلطنتی و بهجت خاطر خاقان مذکور در مجاورت همین نقش احداث نموده اند و به همین مناسبت کوه طبرک را از طرف جنوب کوه سرسره می خوانند.
کوه طبرک همان کوهی ست که قلعۀ معروف طبرک ری بر بالا و در دامنۀ جنوبی آن قرار دارد و از سمت جنوب در جلگه به باروی وسیعی که اطراف محله ی مشهور محمدیه ی شهر ری را احاطه می کرده است منتهی می گردد(این محلۀ محمدیه با محلۀ محمدیۀ شهر تهران البته ارتباطی ندارد و نباید موجب اشتباه شود) و در شمال همین کوه، کارخانۀ سیمان قرار دارد که خشت ها و خاک رس بارو ها و قلعه ی طبرک را با سنگ کوه در آمیخته سیمان برای احتیاجات فعلی کشور تهیه می کنند! و به این ترتیب خواه نا خواه از قلعه ی طبرک تا چند سال دیگر نامی بیش نخواهد ماند.
علت این که در سطور بالا از شهرری در دورۀ ساسانی گفت و گو کردیم این است که در دورۀ آل بویه و سلجوقی هنگامی که شهر تاریخی مزبور به حد اعلای عظمت خود رسید یکی از سنن دیرین ایرانیان پیش از اسلام یعنی دفن اموات در کوهستان باقی و معمول مانده بود به این معنی که پیکر مردگان با رعایت دستور های آئین اسلام به جای این که در جلگه به خاک سپرده شود در دل کوه میان حفره ای که در سنگ به صورت قبر می کندند قرار می گرفت و بدین جهت کوهسار های کوچکی که به طور مجزا در جنوب طبرک قرار دارد-یعنی کوه مشرف به آبادی تقی آباد که اکنون محا کارخانه های آجر نسوز و مواد شیمیایی است و کوهسار مشرف به امین آباد و دنباله ی کوه طبرک که به کوه بی بی شهر بانو معروف است و بقعۀ بی بی شهربانو در آن قرار دارد- تماماً محل قبرستان ها ی شهر ری در عهد آل بویه و سلجوقی بوده است.
بنابر این تا پیش از حملۀ مغول و خرابی ری همانطور که شهر ری شهری آباد و پر جمعیت بود دامنه های کوهستان های شمال شرقی آن نیز برج های سنگی و آجری متعدد و زیبایی در بر داشت که بین آن ها مقابر شهریاران آل بویه و بزرگان و بزرگان دیگر ایران هم بود و آثار معروف به نقاره خانه در شمال کارخانه های آجر نسوز و مواد شیمیایی در زمرۀ همین مقابر بزرگان است که برجی دوازده ضلع در وسط تخت گاه وسیعی بوده شالودۀ آن فعلاً توسط ادارۀ کل باستان شناسی مرمت شده با همکاری اولیای کارخانه های نامبرده صیانت می شود.
همچنین بقایای ساختمان های سنگی معظم کوهسار امین آباد که بر اثر کشف پارچه های ذی قیمت قرون اولیۀ اسلام معلوم شد، مدفن سلاطین آل بویه است و پارچه های مزبور در نتیجۀ بی خبری و بی اطلاعی خودمان و چپاول عتیقه شناسان خارجی با کمال سهولت از ایران خارج شد و شهرت زیادی راه انداخت. از همین مقابر است که آیین اسلام توام با سنن ایرانین قدیم در آن ها نمودار می باشد.
بقعۀ متبرک بی بی شهر بانو از کامل ترین و دلچسب ترین مظاهر این روح مخصوص ایرانی یعنی آمیختن معتقدات دین مقدس اسلام با اداب و سنن مخصوص ایرانی ست.
آثار تاریخی ادوار اسلامی شهر ری
شهر ری از دوران هخامنشی یکی از نقاط آباد و مهم ایران بوده است و در قرون اولیه ی اسلام نیز از معظم ترین مراکز آبادانی و سیسی ایران محسوب می شد و مدت ها بعد پایتخت سلسله ی آل بویه بوده و در عهد سلجوقیان نیز شهر معظم پرجمعیت و بسیار مهمی به شمار می رفته در مواقعی پایتخت ان سلسله نیز بوده است و بر اثر حمله ی مغول و سوانح دیگر به کلی ویران گردید بدین لحاظ ابنیه ی تاریخی آباد کنونی شهر ری عموماً مربوط به دوران مغول به بعد بوده یا بقایای ابنیه ی قدیمی تر است که به صورت ویران نگهداری می شود و یا ابنیه ی بیرون از شهر باستانی ری است که از ویرانی و آسیب تا حدی بر کنار مانده است.
1. تپۀ میل (کنار جادۀ ورامین)
2. زندان هارون (یا زندان خان)
در تاریخ یازده بهمن 1334 ذیل شمارۀ 408 در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
بنای منفرد و دور افتاده در سه کیلومتری شمال جاده ی خراسان و دوازده کیلومتری مشرق تهران در مجاورت دهکده ای به همین نام (زندان) واقع شده است. ساختمان آن تماماً از سنگ و گچ بوده فقط طاق های ضربی طبقه ی دوم با آجر احداث شده است. وضع ساختمان و ابعاد آجرها به خوبی می رساند که بنای مزبور متعلق به دوران آل بویه و سلجوقی (قرن 4و 5 هجری) است. در هر یک از دو بنا، چهر اتاق در چهر گوشه ی آن قرار دارد و در فواصل آن ها هم راهرو های عریض و محوطه ی مرکزی واقع می باشد. مدخل آن روزنه ای در انتهای جنوبی راهروی طبقه ی دوم بوده است که به وسیله ی نردبان یا طناب بدان داخل می شده اند و همانطور که از نام آن بر می آید این ساختمان را برای زندان ساخته بودند. در سال های اخیر تعمیرات اساسی به وسیله ی باستان شناسان در آن صورت گرفته است و در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
به مسافت قریب یک کیلومتر در شمال بنای مزبور در دنبالۀ درۀ کوچکی بنای منفرد دیگری وجود دارد که آن هم به نام زندان خوانده می شود و مانند بنای فوق تماماً از سنگ و گچ ساخته شده است مشتمل بر برج کوچک چهارگوش دوطبقه است که طبقه ی زیرین آن سلول تاریک انفرادی بوده از روزنۀ بالای طاق بدان داخل می شده اند و طبقۀ بالای آن هم احتمالاً محل مامور و مراقب زندانی نگون بخت به نظر می رسد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com