از عصر دیرینه سنگی،
مردمی در آذربایجان می زیستند که بعضی از آثارشان در جنوب شرقی آذربایجان
به دست آمده است. در میان این ایالت گودال بزرگی است که دریاچه ی ارومیه را
تشکیل داده است. بیشتر مهاجرانی که در طی قرن ها از شرق به غرب رفته اند،
از این ناحیه گذشته اند، به طوری که می توان آن ناحیه را چهار راهی برای
عبور ملل و مرکزی برای تجارت دانست.
مرحوم «اورل اشتین» درسال 1932
در ناحیۀ اشنویه در جنوب غربی دریاچۀ ارومیه چندین جای پیش از تاریخ یافت.
وی در «دینخینه»(دینخواه) در 8 کیلومتری جنوب شرقی «اشنویه» سفال منقوشی
متعلق به اواخر هزاره ی سوم و اوایل هزاره ی دوم پیش از میلاد به دست آورد
و به قبرهای اواخر هزاره ی دوم برخورد. در گرد حسن علی، سفال رنگین
عهد«کالکولیتیک» اواخر عصر حجر که استعمال مس هم معمول شد، پیداکرد که بعضی
ازآن آثار نظیرسفال طبقۀ5 «تپه گیان»نهاوند است. بالاخره در «حسنلو»
قبرهایی پیداکرد که پُر از سفال از نوع سفال های گورستان شمارۀ «ب» در سیلک
کاشان است.
تپه حسنلو حسنلو در ناحیۀ سلدوز در پنجاه
کیلومتری جنوب غربی ارومیه واقع است. ادارۀ کل باستان شناسی ایران در سال
1947 بر روی تپۀ حسنلو کاوش هایی به عمل آورد. قبرهای گورستان مکشوفه با
سنگ ساخته شده بود و روی آن ها یک تخته سنگ بزرگ قرار داشت. مردگان را
معمولاً به حالت چمباتمه به خاک سپرده بودند. این ناحیه در اوایل هزارۀ اول
پیش از میلاد مرکز حکومت کشور مقتدر«ماننا» بوده است.
صنعت حسنلو
شباهت زیادی به صنایع فلزی و سفالین خوردین(در راه تهران به قزوین بین
کیلومتر 66 و 67) دارد، ولی زیور آلات حسنلو از نظایرشان در خوروین پُربها
تر و بزرگ ترند، خصوصاً گوشواره هایی که به شکل خوشه انگورند. یکی از
خصوصیات قبرهای حسنلو قبری است که برای نخستین بار در ایران نمونه ای از
قربانی اسب را هنگام تدفین مرده نشان می دهد.
این سنت قربانی کردن
اسب ها هنگام به خاک سپردن مردگان، از سنت های ویژه ی سکایی است. از این
جهت بعضی از دانشمندان تصور می کنند سکاها در حدود قرن هشتم قبل از میلاد،
حتی در قرن نهم ق.م از گذرگاه قفقاز گذشته، وارد شمال غرب ایران شده
باشند. وجود تزیینات مربوط به زین و برگ اسب ها ارتباط مانناها با سکاها
تایید می کند.
از آثار معروف حسنلو جام زرینی است که در ویرانه ی
کاخی در قلۀ تپه ای پیدا شده است. این جام مربوط به تشریفات مذهبی بوده و
چند موضوع مذهبی و اساطیری بر روی آن نقش شده است. این جام متعلق به اواخر
هزارۀ دوم تا اوایل هزارۀ اول پیش از میلاد است و ظاهراً متعلق به یکی از
امرای ماننا بوده است. ظرف های فلزی نیز پیدا شده و جالب ترین آن ها
عبارتند از قوری های مفرغی نوک دار و یک مجسمۀ شیردکه بدن آن مفرغ و دم آن
از آهن است.
آقای رابرت دایسون R.H.Dyson که از سال 1956 از طرف
دانشگاه پنسیلوانیا در حسنلو مشغول حفاری است، عقیده دارد که تپۀ مزبور یکی
از دژهای مقدم کشور ماننا بوده است. نقش قرص بالدار که روی خورشید یا رب
النوع جام حسنلو سایه انداخته شبیه ذشعار خدایان مصری و آشوری است، و شکل
دو شیر بر روی جام شبیه رب النوع هیتی ها و هوری هاست. منظور از دیو سه سری
که بر ظروف طلایی حسنلو نقش شده است و بالاتنۀ زنی از ناحیۀشکم ظاهر می
سازد و پهلوانی با آن دیو در جنگ است و زنی که به نظر می آید بر قوچی سوار
است و حجاب از خود بر می گیرد، و عقابی که در حال پرواز انسانی را با خود
می برد و نقش های دیگر از این قبیل معلوم نیست.
گوی تپه گوی
تپه در دهستان برگشلو بخش حومۀ شهرستان ارومیه در 6کیلومتری جنوب شرقی
آن شهر واقع است. در اینجا آثاری از اقوام ماقبل تاریخ آذربایجان یافت شده
است.
کاوش عملی در این ناحیه از سال 1948 به سرپرستی آقای برتون
بران(Burton Brown) نمایندۀ موسسۀ باستان شناسی انگلیس در عراق آغاز شده
است. سابقاً هم در سال 1943 ضمن حفاری های تجارتی یک صفحه مفرغی با تصویر
گیلگمش در آن جا کشف شده بود. برتون بران معتقد است که تمام اشیاء متعلق به
قرن 8 پیش از میلاد است و رابطه ی هنری با آسیای صغیر را تایید می کند.
وی
هفت طبقۀ ممتاز برای تمدن قدیم آن تپه تعیین کرده است. وی معتقد است در
طبقۀپنجم آن تمدن چند بار آتشسوزی روی داده و مجدداً ساخته شده است و قبر
های آن مربوط به 2000 سال قبل میلاد است و در ان ها جمجمه های انسان های
نوع شمالی Nordic type دیده شده است.
برتون بران تصور می کند که
این قبور از نخستین آریا نژادهای بوده است که از راه آذربایجان به فلات
ایران وارد شده اند. در طبقۀ پنجم مردگان را در قبرها خوابانبده و روی قبر
ها تخته سنگ هایی قرار داده اند. سفال های این قبور بدون نقش و شبیه سفال
های طبقه ی دوم الیشر آسیای آسیای صغیر است.
آثار ماکو در
سال 1924م در ناحیۀ ماکو ظرفی به شکل یک اسب پیدا شد که پاهای آن شکسته
بود، این ظرف از گل پخته و به رنگ زرد مایل به قهوه بود و نقوش آن نیز به
رنگ زرد بود. روی گردن اسب تزیینات زین و برگ دیده می شد. بر روی دهانۀ آن
یک گل سه پر نقش شده بود. روی پشت گردن حیوان ظرفی قرار داده شده بود و
اطراف آن روپوش اسب به صورت نمدی با نقوش متعدد با نهایت دقت مجسم گردیده.
موضوع
نقش روپوش مجلس شکاری است که اسبی به دنبال گوزنی روان است و پرندگانی در
میان گل هایی که به صورت مصنوعی نقش شده در پروازند. این ظرف که از یک سو
به هنر هیتی و از سوی دیگر شبیه ظروف مکشوف در شوش است متعلق به هزارۀ دوم
پیش از میلاد است. یک شئ عجیب دیگر که در آذربایجان پیدا شده چیزی است شبیه
به کیف جدید بانوان که از سنگ سیاه است و دسته دارد و احتمالاً هنگام ادای
تشریفات مذهبی به دست می گرفته اند.
در یک طرف آن شئ عقابی دیده
می شود که بال هایش را باز کرده در میان سر و بال های او دو سر مار است و
در پشت آن نقشی شبیه به چارچوب که هشت بار تکرار شده است. این شی متعلق به
نیمه ی اول هزارۀ سوم قرن پیش از میلاد است.
3 شیوۀ معماری ایرانی در سرزمین آذربایجانسرزمین
آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد چرا که سه شیوۀ
معماری ایران (آذری، اصفهانی و پارسی) از آنجا سرچشمه و به سراسر کشور
رسیده است.
در شیوه پارسی، هنگامی که قوم آریایی کوه های آران را
پشت سر می گذاشتند تا به جنوب سرزمین ایران رهسپار و ماندگار شوند سر راه
خود ستاوند چوبین و شبستان و... آذربایجان را پسندیدند و چون ارمغانی، نخست
به سرزمین انشان و سپس به سرزمین پارس بردند. از آغاز شاهنشاهی ایران تا
پایان روزگار هخامنشیان(وحتی اندکی پس از آن) برای ساختن کاخ ها و کوشک ها
به کار گرفته می شد.
نامه ی سارگون سارگون دوم پس از
مرگ شلمنصر پنجم در سال 722 ق.م. بر تخت سلطنت امپراطوری آشور جلوس کرد. وی
که حکومت خود را در سایهی سنگین نامشروعیتی آغاز کرده بود از هیچ تلاشی
برای تثبیت خود، خاندان و امپراطوریاش فروگذار نمیکند. از بارزترین
نمودهای این تلاشها تهاجمات بیوقفۀ وی به سرزمینها و دولتهای همسایه
بود که معروفترین آنها لشکرکشی سال 714 ق.م. وی موسوم به لشکرکشی هشتم
سارگون است. وی گزارش این لشکرکشی را در نامهای خطاب به ایزد آشور ثبت
کرده و این نامه پرتفصیلترین و ادبیترین یادگار مکتوب سارگون به شمار
میرود. این نامه بر روی لوح گلین شکستهای در ابعاد 5/24X5/37 سانتیمتر
برای ما به یادگار مانده است و اکنون در موزۀ لوور نگهداری میشود.
غنای
اطلاعات موجود در این نامه پژوهشگران را به طرح طیف وسیعی از دیدگاهها و
فرضیات پیرامون جغرافیای تاریخی مناطق غرب وشمال غرب ایران، سرحدات
دولتهای باستانی و اسامی سرزمینهای کهن قادر ساخته است.
نظر به
حجم بسیار زیاد این دیدگاهها و فرضیات، ارایۀ فهرست کامل موضوعات آن ها به
هیچ وجه مقدور نیست. از مشهورترین مثالهای استناد به متن این نامه در
تطبیق اماکن باستانی با مناطق امروزی تطبیق شهر تبریز با ــ حداقل یکی از
ــ دژهای دوقلوی تاوری[تاروئی] و تارماكیسا و تطبیق شهر اسکو با قلعهی
اورارتویی مستحکم و عظیم اوشکایا و تطبیق کوه سهند با کوهستان اوائوش قابل
ذکر است.
سبک نگارش ادبی این نامه نیز از دیگر موضوعات بسیار جذابی
است که هم برخی پژوهشگران را در تفسیر مطالب آن به بیراهه برده و هم
توجهات بسیاری را به سوی خود معطوف داشته است