گروه فرهنگ و هنر، در ادامۀ پروندۀ "ایرانگردی و آثار شهرهای باستانی ایران" که در معرفی شهرها و آثارباستانی شهرهای زیبای ایران زمین و به منظور آشنایی هرچه بیشتر با شهرهای باستانی کشورمان و ترغیب شما عزیزان به ایرانگردی و سفر به این شهرهای کمتر دیده شده، صورت گرفت، روز گذشته(در منزلگاه چهارم) مطلبی تحت عنوان "از آرامگاه کوروش و داریوش تا قلعهٔ اژدهاپیکر" را تقدیم نمودیم و به یاری تصاویر گوشه ای از زیبایی ها و دیدنی های تاریخی و باستانی استان فارس را معرفی نمودیم.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامۀ این مسیر امروز می خواهیم به شهر تاریخی و باستانی "فیروزآباد" برویم و برخی از آثار تاریخی زیبای این منطقۀ باستانی را معرفی نماییم.
فيروزآباد به مسافت قريب ١٢٠كيلومترى جنوب شيراز واقع گرديده آثار تاريخى بسيار مهمّى از اردشير بابكان نخستين شاهنشاه سلسلۀ ساسانى و فرزندش شاپور اوّل در نزديكى آن واقع است و از نظر اهميّت مي توان آثار تاريخى فيروزآباد را همطراز با تختجمشيد دانست؛ يعنى همانطور كه آثار تختجمشيد يادگارهاى عظيم منحصربه فرد هخامنشيان است، آثار فيروزآباد نيز نشانۀ عظمت و قدرت و هنردوستى سرسلسلۀ شاهنشاهان ساسانى به شمار مي رود، براى رفتن به فيروزآباد از راه پل فسا جادّۀ سمت راست را ادامه می دهند و چون به دوراهى ثانوى برسند باز هم راه جانب راست را دنبال می نمايند و از كاروانسراى كوار نيز راه به طرف راست به سوى فيروزآباد ادامه پيدا می كند.
نام اصلى و قديمى فيروزآباد«گور» است كه به فرمان اردشير بابكان آنرا ساختهأند و بنابر نوشتۀ آثار عجم فيروز جدّ انوشيروان در آن جا ابنيه افزود و امير عضد الدّولۀ ديلمى غالباً براى تفريح بدانجا می رفت و چون نام «گور» خوشآيندش بود لذا آنر ا به نام فيروزآباد خواندند.
بنا به گفتۀ ابواسحق استخرى شهرگور به وسيلۀ اردشير در سرزمينى ساخته شد كه آب راكد آن را فراگرفته بود، اين شهريار نذركرد كه يك شهر و يك آتشگده در محلّى كه بر دشمن خود پيروزگردد، بسازد و چون در سرزمين شهرگور بر دشمن پيروزى يافت نذر خويش را ادا نمود... داراى چهار دروازه است: در خاور باب مهر، در مغرب باب بهرام، در شمال باب هرمز، در جنوب باب اردشير.
شهر گور مانند بسيارى ديگر از شهرهاى عهد ساسانيان به شكل دايره بنا شده بود و در مركز دایرۀ مزبور منارۀ چهارضلعى كه محلّ آتش افروخته بود، قرار داشت كه هنوز برپاست و شرح آن خواهد آمد، در كتاب هاى استخرى و فارسنامۀ ابن بلخى و آثار عجم و آثار ايران و تأليفات ديگر دانشمندان ايرانى و بيگانه دربارۀ شهر گور و ابنيۀ فيروزآباد توضيحات مفصّل ذكرگرديده در كتاب شاهنامه هم اشاره به آتشگدۀ فيروزآباد و باغ ها و ساختمان ها و ميدان اطراف آن شده و طبعا نمی توان در اين راهنماى مختصر به شرح و تفصيل آن پرداخت بنابراين با توجّه به هدف اين كتاب تا حدّى كه مناسب باشد به معرّفى آثار تاريخى اين محلّ مهم باستانى می پردازد:
١ و ٢ -دو مجلس نقوش برجستۀ اردشير بابكان و پل عهد ساسانى در كنار رودخانۀ تنگاب
به مسافت قريب هيجده كيلومتر پيش از رسيدن به فيروزآباد(از جانب شيراز) در كوهستان كنار رودخانۀ تنگاب كه آب آن به فيروزآباد می رود يك مجلس نقش برجسته از اردشير بابكان درحالی كه حلقۀ شهريارى را از اهورامزدا می گيرد حجّارى گرديده است. پشت سر اردشير نقش برجستۀ چهارنفر از كسان و خاصان وى ديده می شود كه نفر اوّل آن ها طفلى بوده که به احتمال نزديك به يقين فرزند و وليعهدش شاپور اوّل است. ويرانههاى پلى كه طبق نبشتۀ پهلوى موجود توسّط "مهرنرسی" وزير معروف دوران ساسانى(كه ذكر او در شرح كاخ سروستان گذشت) بنا شده است. روبروى همين نقش واقع می باشد و به همين جهت هم بعضى محقّقين آن را مربوط بزمان اردشير اوّل و از بناهاى ابرسان وزير اين شهريار دانستهاند كه البتّه صحيح نيست، ارتفاع نقش برجستۀ مزبور بيش از سه متر و پهناى آن در حدود ۵ متر است، آثار موجود پل در تاريخ ١۵ دی ماه ١٣١٠ ذيل شمارۀ ٩٠ و نقش برجستۀ مزبور در تاريخ ١٢ اسفند ١٣١۵ ذيل شمارۀ ٢۶٨ به ثبت آثار ملّى رسيده است.
به مسافت قريب يك كيلومتر و نيمى بعد از اين نقش به جانب فيروزآباد بر بالاى كوهستان نزديك جادّه در همان قسمت يعنى جانب راست رودخانۀ تنگاب محوّطۀ كوچكى را مسطّح نموده نقش برجستۀ بزرگ ديگرى از اردشير بابكان را بر كوه كندهاند، اين نقش صدمه و خرابى بسيار ديده است و صحنۀ پيروزى اردشير را بر دشمنان وى نشان می دهد، اردشير سوار بر اسب بر دشمن خود تاخته او را با نيزه از پاى درآورده است. پشت سر او سوار ديگرى است كه تصوّر می رود ابرسان وزير اردشير باشد و پس از او سوارى ديده می شود كه مردى را در بغل گرفته ظاهرا به اسارت درآورده است. نقش برجستۀ بزرگ مزبور نيز در تاريخ ١٢ اسفندماه ١٣١۵ ذيل شمارۀ ٢۶٨ در فهرست آثار تاريخى ايران به ثبت رسيده است.
٣ - قلعه دختر
اثر تاريخى ديگرى كه پيش از رسيدن به فيروزآباد به مسافت قريب ۶ كيلومترى قصبۀ كنونى فيروزآباد جلبنظر می كند آثار قلعۀ معظمى از سنگ و گچ بر فراز كوه است كه در زمان شاپور اوّل آن را ساختهاند و مشتمل بر ابنيۀ تودرتو و مخزن آب كه در سنگ كوه ايجاد نمودهاند و احتياجات ديگر قلعه است كه براى دفاع از پايتخت شاهنشاه ساسانى درمحلّ مرتفع مشرف به جادّه احداث كردهاند و وضع ساختمان آن به خوبى و استحكام ابنيۀ اردشير بابكان نيست، اين اثر تاريخى در تاريخ ١٢ اسفندماه ١٣١۵ ذيل شمارۀ ٢۶٩ در فهرست آثار ملّى ايران ثبت گرديده است.
۴ -آثار شهر قديم فيروزآباد (يا گور قديم)
بيرون قصبۀ كنونى فيروزآباد در جانب شمالغربى آن محوّطۀ وسيعى است كه محيط آن در حدود يك فرسنگ بوده آثار حصار قديم آن پديدار و تمام محوّطه پوشيده از ابنيۀ سنگى و آجرى دوران ساسانيان است و از محلّ هاى مهمّ تاريخى بشمار می رود و شايستگى آن را دارد كه در فرصت مناسب با فراهم داشتن وسايل كار به كاوش علمى و خاكبردارى و مرمّت آثار آن پرداخته شود، نام كنونى اين ويرانهها "ده شهر" است و در نزديكى آنجا آبادى به نام "اردشير" وجود دارد.
مناره
به
شرحى كه گذشت درميان ويرانههاى مزبور منارۀ چهارضلعى بلندى سرپا مانده است كه آن را
از سنگ و گچ ساختهاند و قسمت پائين هر ضلع آن متجاوز از ١١ متر بوده بلندى آن قريب
به ٣٣ متر می رسد و به وسيلۀ پلّكان خارجى به بالاى آن می روند و هرقدر بالاتر می
رود طبعاً از بدنۀ مناره به ميزان پهناى پلّكان كاسته می شود اين منارۀ
جالب توجّه اثر تاريخى منحصربه فردى از آغاز دوران ساسانى به شمار می رود و با مختصر
بررسى دربارۀ آن می توان به خوبى دريافت كه سنّت احداث بناى مناره هم در ايران مربوط
بادوار پيش از اسلام است. به مسافت كمى از منارۀ مزبور بقعۀ امامزاده جعفر قراردارد
و دركنار اين بقعه قطعه ستونى از عهد هخامنشى باقى و شايستۀ بررسى و تجسّس علمى بيشتر
در محل می باشد.
آتشگده
به مسافت مختصرى از منارۀ مزبور ويرانههاى آتشگدۀ فيروزآباد باقى است كه از سنگ هاىتراش بزرگ ساخته شده بود و با امعان نظر در توضيحات مذكور در كتاب آثار ايران ٢ چنين معلوم می گردد كه ابتدا صفّۀ بزرگى به شكل مربّع مستطيل به درازاى ١٠ / ٨٢ متر و پهناى ١٠ / ۶۶ متر ساخته با تختهسنگهاى بزرگ منظّم آن را فرش كردهاند و در ميان اين صفّه سكوى مربّعى به بلندى ٨۶ / ٨ متر كه هرضلع آن ١٠ / ٢۶ متر بوده است، بنياد نهادهاند و بر بالاى اين سكّو چهارطاقى بزرگى ساخته بودند كه دهانۀ هريك از طاقهاى چهار جانب آن ١١ متر و كلفتى پايههاى آن 5 متر بوده است و بر فراز اين بنا گنبدى افراشته بدينوسيله چهارطاقى مجلّل و معظمى درميان صفّۀ بزرگ برپا نموده بودند كه نهتنها به واسطۀ بلندى آن و مشرف و مسلّط بودن بر تمام شهر و ابنيه امتياز خاصّى داشته است؛ بلكه از كليّۀ چارطاقهاى ديگر عهد ساسانى هم بزرگتر بوده است و منارۀ سابق الذّكر نيز داخل صفّۀ بزرگ قرار می گرفته است و براى مراسم نيايش و نهادن آتش افروخته در فضاى باز محوّطۀ وسيع و مجهّزى به شرح بالا با منارۀ مزبور در وسط پايتخت اردشير بابكان به وجود آورده بودند و اكنون فقط مناره بر پا مانده از بقيۀ ابنيۀ فوق چيزى باقى نيست و با خاكبردارى و تفحّص علمى بقاياى آنها را می توان در دل خاك جستجو نمود.
ويرانههاى شهر قديم فيروزآباد يا گور قديم ضمن نخستين فهرست آثار ملّى ذيل شمارۀ ١٧ در تاريخ ٢۴ شهريورماه ١٣١٠ به ثبت تاريخى رسيده، بناى منارۀ فوق و ويرانههاى آتشگدۀ مهمّ فيروزآباد نيز ذيل شمارۀ ٢٨٩ در تاريخ ٢٩ آذرماه ١٣١۶ در فهرست آثار ملّى ايران ثبت گرديده است.
۵ - كاخ اردشير بابكان
بيرون از ويرانههاى گور قديم و آثار فوق به مسافت قريب دو كيلومترى شمال آنها بناى معظم سنگى كه داراى 3 گنبد و ايوان ها و دهليزها و اطاق هاى متعدّد بوده برپاست و گچبری ها و تزئينات بالاى درهاى داخل بنا شبيه تزئينات بالاى آستانههاى سنگى تختجمشيد بوده می رساند كه اردشير بابكان در احداث كار خود به آثار كاخ هاى شاهنشاهان هخامنشى توجّه و ابراز علاقه می نموده است. بيرون كاخ هم چشمهسار و آب روان و بركه و درختان بر صفا و كيفيّت اين اثر تاريخى مهم مىافزايد. مرمّت و نظافت و تجديد ساختمان قسمت هاى فروريختۀ اين بناى معظم همانند اقداماتى كه در تختجمشيد و پاسارگاد و سروستان انجام گرفته است از آرزوهاى ديرين علاقهمندان به مفاخر ملّى بوده بايد انتظار روزى را داشت كه سطح اقدامات باستانشناسى فارس اقتضاى خاكبردارى صحيح اساسى و كاوش هاى علمى در فيروزآباد را بنمايد ضمناً كاخ اردشير هم به نحو شايسته مرمّت و اصلاح گردد.
كاخ اردشير بابكان ذيل شمارۀ ٨٩ در تاريخ ١۵ ديماه ١٣١٠ در فهرست آثار ملّى ايران به ثبت تاريخى رسيده است.
آن
چنان که مستحضرید، اهميّت آثار فيروزآباد بيش از آن است كه در اين مختصر معرّفى گردد.
لكن به تناسب گنجایش این مقال، به ذكر شرح اجمالى دربارۀ آن اكتفا نموده و اميدواریم
زودتر در اين جايگاه مهمّ تاريخى ايران اقدام به ايجاد مركزى مانند بنگاه علمى تختجمشيد
بشود و حقّ آثار مزبور چه از لحاظ خاكبردارى و كاوش علمى و چه از نظر مرمّت و صيانت
آثار و چه از نظر تهيّۀ كتاب هاى جامع و كافى ادا گردد.
بنابراين صحبت خود را در اين موضوع خاتمه داده به معرّفى آثار واقع در حولوحوش فيروزآباد خصوصاً نواحى واقع در جنوب آنكه قسمتى هم مربوط به شهرستانهاى بنادر خليجفارس است مىپردازیم:
۶ - قدمگاه و سم دلدل در كارزين
بلوك قير و كارزين در سمت جنوبشرقى فيروزآباد واقع گشته است، قير تقريباً در ۶۵ كيلومترى جنوبشرقى فيروزآباد و كارزين قريب ٢٠ كيلومترى جنوب قير قرار دارد. در بين گردنۀ گلومشگ و كارزين تخت سنگ مكعّبى وجود دارد كه هر جانب آن قريب به 4 متر است و بر يك طرف تختهسنگ مزبور نقش برجستۀ شخصى ديده می شود كه كمانى به دست دارد، اين تختهسنگ را در محل بنام قدمگاه می خوانند و اطّلاع از تاريخ نقش برجستۀ آن نيازمند به ملاحظۀ نقش مزبور از نزديك يا لااقل عكس آن می باشد. چند فرسخ پائينتر يعنى جانب جنوب تخت سنگ مزبور چند حفره بر سنگ نمودار است كه مردم به آن "سم دلدل" می گويند.
٧ - جادۀ عهد ساسانى بين فيروزآباد و خليجفارس
پروفسّور
واندنبرگ ضمن گزارش مربوط به مسافرتش در زمستان ١٣٣٨ می نويسد: «... توانستيم جادّهاى
از عهد ساسانى را كه مستقيماً از فيروزآباد به خليج فارس می رفت و از كنار سياه و دهرام
و مياندشت و دزگاه و جم به طرف بندر طاهرى امتداد مىيافت طى نمائيم.... اين راه به
طول ٢۵٠ كيلومتر بوده فقط به وسيلۀ قاطر می توان بدان رسيد. ... هنوز در برخى محل
هاى آن سنگفرش قديمى كه در صخرۀ كوهستان تراشيده شده است وجوددارد و از وسط كوهستان
ها گذشته درّههاى كنار سياه و دهرام و ميان دشت و جم را قطع ميكند... اين جادّه تا
قرن دهم(قرن چهارم هجرى) و تا هنگام سقوط بندرسيراف كه ويرانههاى آن نزديك بندر طاهرى
واقع است راه تجارتى بود. اهميّت اصلى اين جادّه براى تاريخ عهد ساسانى خصوصاً از نقطۀنظر
اقتصادى شايستۀ توجّه مخصوص است. زيرا به وسيلۀ آن ارتباط تجارت از راه دريا با داخل
كشور تأمين می گشت..."
٨ -مجموعۀ ابنيۀ آتشکدۀ بزرگ عهد ساسانى
طبق آن چه در گزارش یادشدۀ پروفسّور واندنبرگ اشاره شده است: "... درجلگۀ كنارسياه به مسافت قريب30كيلومترى جنوب فيروزآباد بقاياى ابنيهاى وجود دارد كه به نظر دانشمندان مزبور احتمالا ًبزرگترين مجموعۀ موجود ابنيۀ آتشگدههاست (شکل شمارۀ 15 ) و تاكنون هم از آن اطّلاع نداشتهأند طبق نوشتۀ دانشمند مزبور ديوار خارجى آتشکده كه هنوز آثار آن مشهود است به درازاى ٨۵ متر و پهناى ۴٠ متر می باشد. درون اين حصار هنوز ساختمان هاى آتشکده و چارطاق و منزل هاى مؤبدان و راهروهاى زيرزمينى به صورت نسبتاً خوبى باقى است، تمام ساختمان ها را از سنگهاى لاشه كه در محلّ مزبور فراهم می آيد با ملاطى از گچ ساختهاند، پائين تپّهاى كه اين مجموعۀ بنابر فراز آن قرار دارد محوّطۀ وسيعى ديده می شود كه از سنگ هاى پراكنده پوشيده است و بدون ترديد آثار ابنيۀ مختلف می باشد..."
٩ -كاروانسراهاى عهد ساسانى
"... در 3 كيلومترى جنوب آتشکدۀ فوق الذّكر كاروانسرائى وجود دارد كه احتمالاً متعلّق به عهد ساسانى است. اين كاروانسرا نمونۀ واقعى جايگاه سكونت را در زمانهاى گذشتۀ مشرقزمين نشان می دهد و مشتمل بر صحن بزرگى است كه در اطراف آن اطاق ها واقع می باشد، اطاق ها به سبك عهدساسانى ساختهشده 3طرف آن ها بسته است و رو به صحن كاروانسرا باز می شود، نقشۀ كاروانسرا به صورت مربّعى است كه هرضلع آن ٣٢ متر بوده تنها يك در از جانب مشرق به بيرون دارد، هر اطاق به درازاى ٣٠ / ۵ متر و پهناى ۴٠ / ٣ متر و بلندى ٢ متر است..." آثار سه كاروانسراى ديگر نيز بر سر راه فيروزآباد به خليجفارس پديدار می باشد.
١٠ - جادۀ عهد ساسانى بين فيروزآباد و دارابگرد
جادّۀ ديگر عهد ساسانى بين فيروزآباد و دارابگرد هم ازجمله آثارى است كه ضمن تجسّسات علمى پروفسّور واندنبرگ در زمستان ١٣٣٨ كشف گرديد. پروفسّور واندنبرگ ضمن گزارش اختصاصى خود دراينباره چنين می نويسد: "جادّۀ ديگرى از عهد ساسانى از فيروزآباد بطرف فسا و دارابگرد ميرفت و از طريق ميمند و آسمانگرد ميگذشت و در آنجا پلى هم بر روى آب فسا (قرهآقاج يامند) واقع بود، در طول اين جادّه هنوز بقاياى ابنيۀ عهد ساسانى برپا است كه مناسب ميداند از بين آنها چارطاقيهاى كراته و زاغ را عنوان نمايد...".
يكى از چارطاقی هاى موردذكر پروفسّور واندنبرگ كه در طول راه عهد ساسانى بين فيروزآباد و دارابگرد قراردارد در گزارش آقاى عليمراد برزو جهت بنگاه علمى تختجمشيد به عنوان «يك چارطاق بزرگ بين صميكان و ميمند» نام برده شده است و توضيح آن را تحت عنوان آتشکدۀ صميكان مذكور می دارد.
١١ - آتشگدۀ صميكان
دركتاب آثار عجم نام اين محلّ سيمكان مرقوم رفته و چنين اشاره شده است كه می گويند در قديم كان سيم بوده است و به مسافت بيست و سه فرسنگى جنوب شيراز واقع می باشد. اكنون صميكان نام بخشى واقع در شمالغربى جهرم است كه از يكسو به شيراز و از طرف ديگر به فيروزآباد مربوط می گردد و مركز آن نيز به همين نام خوانده می شود.
مسافت صميكان تا جهرم درحدود ۶٠ كيلومتر و تا شيراز حدود ١۴٠ كيلومتر و تا فيروزآباد نيز بالغ بر ۶٠ كيلومتر می باشد، بين صميكان و فيروزآباد قصبۀ میمند قرار دارد كه مسافت آن تا هريك از دو محلّ نامبرده در حدود ٣٠ كيلومتر می شود.
طبق گزارش آقاى عليمراد برزو كه قبلاً بدان اشاره نمودیم، چهارطاقى بزرگى از عهد ساسانى بين صميكان و ميمند واقع گرديده است.
باتوجّه به آنچه ضمن شرح آثار تاريخى مكشوفه درنواحى جنوبى فارس و شهرستان هاى بنادرخليجفارس گذشت و شمّهاى از آن را ضمن توضيحات مربوط به آثار تاريخى لارستان ذكرنموديم و يك قسمت هم در فصل مربوط به فيروزآباد مذكور گرديد، می توان گفت كه اساساً به علّت نبودن شرائط مساعد جهت تحقيقات علمى در ادوار گذشته بسيارى از امكنۀ تاريخى فارس از نظر دانشمندان و باستانشناسان مكتوم مانده بود و اين موضوع در استان هاى ديگر ايران نيز كموبيش صدق می نمايد بنابراين ازجملۀ وظائف آيندۀ باستانشناسى ايران همانطور كه توجّه به آن هم شده است، انجام مسافرت هاى تحقيقى و شناساندن وضع آثار باستانى مختلف ناشناس مانده در سرزمين وسيع و تاريخى ايران می باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com