به گزارش بولتن نیوز، در این راستا سفر می کنیم به جای جای شگفت انگیز ایران که شاید از نظرمان پنهان مانده باشند. باشد که با مطالعۀ این نوشته های توصیفی، شور سفر و از نزدیک تماشا کردن این گنجینه های وطن در ما زنده گشته و رهسپار منزلگاه های ناشناخته شویم.
در ادامۀ این سفر سری زده ایم به استان قزوین، به تمدن مکشوف در خوروین در نزدیکی قزوین خواهیم پرداخت.
در سال 1327 در بازار عتیقۀ تهران با اشیا سفالی برخوردگردید که برای خبرگان و اهل فن آثاری جالب و ارزنده به شمار می رفتند. تحقیقات بازرسان اداره باستان شناسی سرانجام محل کشف آن ها را که در دهکدۀ خوروین بود، مشخص ساخت. از این رو در خرداد ماه 1328 حفاری کوتاه مدتی در طی 9 روز توسط آقایان مهندس حاکمی و راد در این ناحیه صورت پذیرفت. سپس در آذر سال 1333 آقای "واندنبرگ" رئیس هیأت حفاری علمی بلژیک نیز کاوش هایی به مدت 10روز به عمل آوردند. درسالهای اخير درنقاط ديگری ازاين دشت كاوشهائی به وسيلۀ استادان دانشگاه تهران انجام گرفته و اين طور به نظر می آيد كه دراين دشت نقاط پيش از تاريخی بی شماری وجود دارد كه می تواند موضوع كاوشهای دقيقی قرار گیرد.
موقعیت محل
بین کیلومتر 66 و 67 جادۀ آسفالت تهران-قزوین، در سمت راست، جادۀ خاکی ای قراردارد که به سوی شمال امتداد می یابد و از آبادی های: قلعه، چندار، شنده، خوروین، آجین دوجین و لیان می گذرد. ده "خوروین" و "آجین دوجین" در نزدیکی یکدیگر قرار دارند و هر دو جز ناحیۀ برغان می باشد که منطقۀ مزبور دنبالۀ دشت قزوین است و نا زمان قاجاریه جز نواحی وابسته به قزوین به شمار می رفته است.
رودخانه ی شاهرود که در شمال خوروین به موازات سلسله البرز در جریان است، خوروین و دهات اطراف آن را از طاقستان جدا می کند.
وجود نواحی سبز و آب و هوای مساعد، این منطقه را برای انجام فعالیت های کشاورزی و دامپروری مناسب گردانیده و به همین جهت گروهی از اقوام آریایی را به سوی خود جلب نموده است.
محلی که آثار خوروین در آن به دست آمده، عبارت است از تپه ایست به نام "گنج تپه" که در مغرب خوروین و در دامنۀ جنوبی البرز واقع است. نزدیک گنج تپه و در جانب جنوبی آن نیز تپۀ باستانی دیگری به نام "سیاه تپه" قرار دارد.
اولین حفاری
در اولین حفاری علمی(هیات ایرانی) سه محل تپه مورد بررسی قرارگرفت و تعداد 6 قبر نسبتاً سالم سنگ چین شده، کشف گردید. اشیای به دست آمده شباهت و یکسانی قابل توجهی را دارا بود.
حفاری هیات بلژیکی
در این حفاری سه گود در دامنۀ شرقی تپه ایجادگردید که عمق آن ها از یک تا دو متر تجاوز نمی نمود. در 3 گود مزبور روی هم رفته 14قبر کشف گردید. اجسادمکشوف در حفاری اول، عموماً به پهلوی راست یا چپ خوابانیده شده بودند. به شکلی که صورت آن ها به سمت آفتاب و دست ها اغلب به روی سینه ها و پاها کمی جمع بودند.
در حفاری دوم، جهت دفن اموات به طور متفاوتی بوده و قانون خاصی نداشتند، ولی آن ها را گاه به پهلوی راست یا چپ با پاهای جمع خوابانیده یودند.
پوشاک سنتی مردان استان قزوین
اشیاء سفالی مکشوفه
اشیای سفالی مکشوف در گنج تپه از نظر رنگ به 3 دسته تقسیم می شوند:
1.ظروف خاکستری سفالین مایل به سیاه: این ظروف قسمت عمده از ظرف های پیدا شده در حفاری را تشکیل می دهند. نقش های این ظروف به صورت شکاف ها یا خطوطی هستند که قبل از پختن بر روی ظرف ایجادشده اند. اغلب بعد از پخت نیز تزئیناتی به صورت هاشور و زیگزاگ بر گردن ظرف ها ایجاد می نمودند.
2. ظروف سفالین قرمز رنگ: این نوع سفال ها نیز با چرخ ساخته شده اند، ولی به اندازۀ ظرف های خاکستری مورد استعمال نداشته اند.
3.ظرف های سفالین معمولی: رنگشان زردمایل به قرمز است و برخلاف 2 نوع دیگر با دست ساخته شده اند.
شکل ظروف سفالی
ظرف های به دست آمده در این ناحیه را می توان در 22 شکل عمده طبقه بندی کرد که عبارتند از:
کوزه هایی که دهانۀ آن ها از یک لوله با نوک دراز تشکیل شده، ظروف قوری شکل، نعلبکی شکل، طشتکی شکل، صافی شکل(آبکش مانند)، فنجانی شکل، کاسه ها، حقه مانند، ساغری شکل، کروی شکل(دیگ مانند)، تنگ ها، خمره ها، قمقمه ای شکل، ظروف سه پایه، بشقاب ها، جام ها و شیشه ها، ظروف کروی شکل، ظروف مخصوص مراسم مذهبی، ظرف هایی به شکل حیوانات نظیر مرغابی، گاو، بزغاله.
اشیاء فلزی
اشیاء فلزی مکشوفه به
3 دسته تقسیم می شوند: سلاح ها، اثاثیۀ فلزی و زیورآلات و اشیای تجملی
1. سلاح ها
سلاح ها عبارتند از انواع خنجرها با تزئینات بر روی دسته و تیغه شان، سر نیزه ها، انواع سرهای پیکان، تبر ها.
2. اثاثیه فلزی
اثاثیۀ فلزی به دست آمده عبارتند از : ظرف نوک دراز فلزی پایه دار که به شیوۀ چکش کاری ساخته شده است، شامل چراغ های سه پایه، چنگال ها یا ملاقه، انبرهای برنزی، قلاب ها، ارّه های برنزی.
3. زیورآلات و اشیاء تجملی
جنس این اشیاء بیشتر از برنز و آهن، صدف، گل پخته، مروارید و استخوان است. عبارتند از تاج، گوشواره و انگشتر و گردنبند برنزی و سوزن و مجسمه های فلزی از حیوانات، صفحات زرین مدور، صورت خدایانی که با برنز ساخته شده اند.
البته جامهای طلا و اشيای قيمتی به دست نيامده زيرا اولأ پيش از اينكه هيأت كاوشگران ادارۀ كل باستانشناسی درآن به حفاری بپردازند؛ تقريباً تمام آن ناحيه مورد كاوش جويندگان گنج قرار گرفته بود. ثانيأ مردم این ناحیه نیز مانند مردم رودبار «كلاردشت» اين فلز قيمتی را دراختيار نداشتند.
مقایسۀ آثارمکشوف در خوروین با آثار به دست آمده در سایر نقاط
نتيجهای كه می توان از مطالعۀ اين شكلها گرفت اين است كه اين سفالهای ناچيز اهميت بيشتری از اشيای زرين دارد. در واقع اين نقوش از حيث سبكهنری و شباهت شكلها با نقوش ديگی كه روی ظروف مكشوف در ری و «تلبگون» و شوش و «تپهگيان» و به طوركلی درتمام نقاط فلات ايران پيدا شده همبستگی و خويشاوندی بدون ترديدی دارد.
مسئلۀ
مهم اين است آيا اين مردمی كه در تمام فلات ايران و حتی در شبهجزيرۀ آناتولی تا
دريای مديترانه در حدود هزارۀ پنجم پيش از ميلاد مسيح ازاين تمدن پيشرفته برخوردار
بودند، همگی از فرزندان يك انسان بودند كه در نقطهای از همين سرزمين برای نخستينبار
خلق شده و تدريجأ گسترش يافتهاند يا انسانهايی بودهاند كه جد اوليۀ آن ها در
نقطهای خارج از فلات ايران، مثلأ در آسيای مركزی يا استراليا يا افريقای جنوبی خلق
شده و سپس به آن نواحی كوچ كردهاند. يا اين كه چنين فرض كنيم كه در زمان معينی
هر يك از اين نقاط در نتيجۀ وجود شرايط مشخصی انسانهايی خلق شدهاند و بعدأ
با يكديگر تماس و رابطه پيدا كردهاند.
اين موضوع از حدود علم باستانشناسی خارج است، زيرا ما می دانيم كه در نقاطی مانند جنوب افريقا، در «ژوهانسبورگ» و در «پكن» و در چند نقطۀ ديگر از جهان جمجمههايی پيدا شده است كه بنا برتشخيص بزرگترين دانشمندان باستانشناس و زيستشناس بيش از 500 ميليون سال قدمت دارند.
اين
امر مسلم است كه تاكنون هرچه درقسمتهای مختلف فلات ايران پيدا شده حاكی از تمدنی
است كه از حدود 10هزار سال پيش ازميلاد مسيح تجاوز نمی كند و آثار مراحل اوليۀ
بسيار قديم زندگی بشر دراين نواحی هنوز به دست نيامده است. ولی اين مطلب دليلی براين
نيست كه اين مردم مراحل اوليۀ زندگي را در نقاط ديگری ازجهان گذرانده و فقط در
حدود 12هزار سال پيش وارد اين سرزمينها شدهاند. شايد علت اصلی اين امر اين است
كه ما هنوز نتوانستهايم به آثار مراحل اولیۀ زندگی اين مردم دست يابيم.
آن چه كه مسلم به نظر می رسد، اين است كه از رودسند تا درياي مديترانه در هزارۀ پنجم پيش ازميلاد مسيح مردمی زندگی می كردهاند كه دارای تمدن واحد و مشتركی بودهاند و در هرنقطه از فلات ايران و آسيای كوچك يا فلسطين و شام و غيره آثاری كشف می شود كه شامل همين خصوصيات است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com