گروه بین الملل-مصطفی مطهری*: تل آویو بحران قره باغ از زوایا و ابعاد مختلفی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. در واقع آنچه در تحلیل بحران قره باغ مبنا بوده است بررسی رویکرد دوطرف درگیر در این بحران و مناسبات میان آنها با متحدین خود بوده است.
به گزارش بولتن نیوز، اما این یادداشت تلاش دارد تا با مبنا قرار دادن بحران قره باغ به نقش رژیم اسرائیل در بازی دو طرفه میان باکو ایروان بپردازد. نکته ابتدایی اینکه که تل آویو تا قبل از آغازدرگیری ها در قره باغ، علاوه بر آنکه روبط خود را با باکو به سطح راهبردی رسانده بود، در مسیر تقویت روابط با ایروان نیز تلاش های خود را آغاز کرده بود. اگر چه روابط میان دو طرف در سطح کنسولگری و به بازگشایی مراکز فرهنگی و رایزنی های فرهنگی از سوی دو طرف محدود می شد اما نکته اینجاست که یخ روابط میان دو طرف یعنی تل آویو و ایروان در حال یخ شدن بود.
دوم اینکه، باید یادآور شد که باکو تامین کننده 40 درصد نفت رژیم اسرائیل و مشتری ثابت تسلیحات های صهیونیست ها(حدود ۶۰ درصد واردات محصولات امنیتی آذربایجان از اسرائیل تأمین میشود) است، اما این دو عامل تنها عوامل در کشاندن عرصه روابط میان آنها به سطح راهبردی نیست؛ در واقع مهمترین عامل در این عرصه همسایگی میان آذربایجان با ایران و طولانی بودن مرزهای همسایگی میان آنها با ایران است. به عبارت جامع تر با توجه به این ویژگی های جغرافیایی، باکو حکم گوش و چشم تل آویو در برابر ایران و خط مقدم اطلاعاتی تل آویو برای آسیب رسانی امنیتی – اطلاعاتی به ایران را دارد.
همه این موارد موجب شده است تا تل آویو از جانب آذربایجان با خیالی آسوده به میدان کنش گری ها منطقه ای وارد شود. از این رو در ذیل نزدیکی به ایروان با توجه به اهمیت آن برای تل آویو و نیز دشمنی تاریخی میان باکو و ایروان، راهبرد تل آویو در این باره، راضی نگه داشتن باکو از یکسو و تشویق ایروان به سوی خود بود. در واقع هدف اصلی تل آویو در این راستا، ادامه پروژه فشار بر ایران بود که از باکو آغاز شده بود. به عبارت بهتر حضور در ایروان نیز می توانست قابلیت هم افزایی در تنگنا قرار دادن ایران در نوار مرزی را برای تل آویو دو چندان کند. اگرچه تا حدودی نیز موفق بود اما بحران قره باغ موجب شد تا تل آویو دست به انتخاب بزند و میان باکو و ایروان یکی را انتخاب کند، که در نهایت باکو را انتخاب کرد.
واقعیت امر این است که صهیونیست ها در مسیر برقراری روابط با ایروان، از برگ تشویقی فروش اطلاعات نظامی باکو به ایروان استفاده کردند. بطوریکه با در اختیار قرار دادن اطلاعات پهبادهای باکو به ایروان که ساخت تل آویو بوده و باکو آنها را از تل آویو خریداری کرده است تلاش کردند تا ایروان را در مسیر روابط با خود و دشمنی با ایران تهییج کنند. همین امر موجب شد تا ایروان در دام تل آویو بیفتد. بطوریکه ایروان با اطلاعات بدست آمده در این باره، با جسارت بیشتری به سمت نبرد نظامی با آذربایجان در قره باغ گام برداشت که در نهایت نیز متحمل شکست شد.
بنابراین با توجه به نکات بیان شده باید گفت که صهیونیست ها از ابزار دشمنی برای حصول به اهداف خود استفاده می کنند؛ در واقع تل آویو با سیاست هدف وسیله را توجیه می کند به سمت پیاده سازی برنامه ها و اهداف خود گام بر می دارد. در یک زمان از طریق اظهار نکردن در ارتباط با موضوع نسل کشی ارامنه، وارد بازی راهبردی با باکو می شود و از سوی دیگر نیز با فروش اطلاعات نظامی باکو به ایروان، رویکرد تشویقی را برای ایجاد روابط نزدیک تر با ایروان را دنبال می کند. آشکار شدن این رویکرد تل آویو در قبال ایروان و باکو موجب شد تا ایروان در روابط خود با صهیونیست ها تجدید نظر کند و باکو نیز به سمت خرید نظامی با ترکیه و جایگزین سازی ادوات نظامی ترکی به جای آنها روی بیاورد.
*دکترای علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com