کد خبر: ۵۵۵۱۱۸
تاریخ انتشار:
یکی از ایرادات بنیادین مسئولین دولت، نفی تجربیات دولتمردان قبلی است؛

مسئله جنگ اقتصادی و اختراع مجدد چرخ

انسان‌ها به تجربه دریافته‌اند که به‌جای اختراع چرخ از نو، اضافه کردن و اصلاح و بهبود دانش گذشتگان مسیر بهتری را برای توسعه فراهم می‌کند.

مسئله جنگ اقتصادی و اختراع مجدد چرخگروه اقتصادی: میثم ظهوریان – استاد دانشگاه، در یادداشت پیش رو معتقد است دانش حاصل ازجنگ اقتصادی در سال 91 تجربیاتی را برای سیستم حکمرانی کشور ایجاد کرده است که با اصلاحاتی امروز نیز قابلیت بالایی برای اجرایی شدن دارند.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

 انباشت تجربه و استفاده از دانش و اطلاعات گذشتگان یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های انسان با سایر موجودات است که در طول تاریخ باعث پیشرفت تدریجی هر نسل از جامعه بشری نسبت به گذشتگان شده است. انسان‌ها به تجربه دریافته‌اند که به‌جای اختراع چرخ از نو، اضافه کردن و اصلاح و بهبود دانش گذشتگان مسیر بهتری را برای توسعه فراهم می‌کند.

 یکی از ایرادات بنیادینی که در کنش مسئولین دولت فعلی از ابتدای روی کار آمدن قابل‌مشاهده بود نفی کلیه تجربیات دولت پیش از خود و تلاش برای حذف هر آنچه به عنوان میراث آن دولت فرض می‌شود، بوده است. این مسئله به‌ویژه در بحران ارزی چند ماه اخیر اثرات فاجعه‌بار خود را بیشتر نشان می‌دهد.

 در مقاله نویسنده با عنوان «بحران ارزی و ناکارآمدی راه‌حل‌های بسیط» که 28 فرودین ماه در روزنامه قدس منتشر شد با ذکر دو تجربه شکست‌خورده قبلی اجرای سیاست تک‌نرخی کردن ارز (در زمان جنگ و سال 91) توضیح داده شد که راه‌حل تک‌نرخی کردن نرخ ارز آن‌هم به قیمتی بافاصله زیاد باقیمت بازار علاوه بر ضربه زدن به اقتصاد کشور، منشأ ایجاد رانت‌ها و ثروت‌های بادآورده در میان برخی طبقات اجتماعی خواهد شد و طبیعی است برخوردهای قضایی و امنیتی با تخلفات ناشی از این توزیع رانت نیز تنها موفق به کشف بخش اندکی از این تخلفات خواهند شد. این در حالی است که دانش حاصل ازجنگ اقتصادی در سال 91 تجربیاتی را برای سیستم حکمرانی کشور ایجاد کرده است که با اصلاحاتی امروز نیز قابلیت بالایی برای اجرایی شدن دارند.

 

مسئله جنگ اقتصادی و اختراع مجدد چرخ

 

 به‌عنوان‌مثال یکی از سیاست‌های مناسبی که در سال 91 و پس از مشخص شدن ناکارآمدی سیاست تک‌نرخی اتخاذ شد تقسیم کالاهای وارداتی به سه گروه بر اساس میزان ضروری بودن آن و تخصیص ارز به آن بر اساس سه نرخ مرجع (برای کالاهای ضروری)، مبادله‌ای (کالاهای گروه دوم ازلحاظ ضرورت) و آزاد (جهت کالاهای غیرضروری و مصرفی) بوده است. امروز هم با توجه به در دسترس بودن اطلاعات و شکل گروه‌بندی کالاها در دوره مذکور، دولت می‌تواند با اتخاذ همین سیاست از هدر رفت بیشتر منابع ارزی جلوگیری کند.

 این در حالی است که تخصیص ارز با نرخ دولتی برای کالاهای مصرفی لوکس و مسافرت‌های خارج از کشور در عمل موجب ایجاد مشوق در فضای عمومی برای این نوع از هزینه کرد شده است و نوعی یارانه برای مصارف طبقات متوسط به بالای جامعه تولید می‌کند. این در حالی است که حتی درصورتی‌که دولت تمایل به ارائه چنین یارانه‌ای داشت می‌توانست آن را به شکل مساوی میان کل خانوارها به عنوان مشوق سفرهای داخلی توزیع کند. کمیاب شدن برخی کالاهایی که در به آن‌ها ارز دولتی تخصیص‌یافته بود و همچنین سو استفاده برخی آژانس‌های مسافرتی در گرفتن ارز یارانه‌ای مسافران درازای رایگان کردن سفر خارجی برای آن‌ها تنها نمونه‌ای از آثار مخرب این سیاست در فضای اقتصادی کشور است.

 ریچارد نفیو یکی از طراحان آمریکایی تحریم‌های کشورمان در کتاب «هنر تحریم‌ها» که اخیراً نگاشته است توضیح می‌دهد که چگونه حتی در اوج شدت تحریم‌ها نیز کالاهای لوکس مصرفی مانند گوشی تلفن همراه اپل را از لیست تحریم‌ها حذف می‌کرده است تا ازیک‌طرف به جریان خروج ارز از کشور دامن بزند و از سوی دیگر احساس نابرابری و فقر را در کشور تشدید کند. این در حالی است هم‌اکنون نه‌تنها بسیاری از این کالاها از لیست واردات کشورمان حذف نشده‌اند که از طریق تخصیص ارز با نرخ مصوب دولتی خود دولت مشوق‌هایی را برای خروج ارز از کشور ایجاد کرده است. درواقع دولت از این طریق مهم‌ترین مزیت بالا رفتن قیمت ارز برای اقتصاد داخلی که بالا رفتن قدرت رقابت‌پذیری تولیدکنندگان داخلی در بازار است را از بین برده است.

  همچنین زیرساخت‌های شفافیتی مانند طرح شبنم (اختصاص کد یکتا به تک‌تک کالاهای کشور اعم از واردات و تولید داخل و ره‌گیری آن‌ها در شبکه توزیع تا مصرف‌کننده) و کارت سوخت که در دولت دهم و در بحبوحه جنگ اقتصادی بنیان گذاشته شد ازجمله اقدامات مؤثر دیگری بود که اگر به‌راحتی و با این فرض غلط که مذاکرات سیاسی کلیه مشکلات اقتصادی کشور را حل خواهد کرد، در دولت یازدهم کنار گذاشته نمی‌شد، امروز می‌توانست نقش مهمی در مقابله با بحران ارزی و فسادهای اقتصادی ناشی از آن داشته باشد.

 باید توجه داشت هرکدام از این تجربیات درازای هزینه‌های قابل‌توجهی برای ساختار حکمرانی کشور حاصل‌شده است و کنار گذاشتن و عدم توجه به آن به معنی لزوم تحمل مجدد همان هزینه‌های پیشین برای کسب مجدد آن تجربه است. هر یک از این راهکارها می‌تواند با نگاهی انتقادی و اصلاحاتی در شیوه‌های اجرایی نقش مهمی در مقابله با جنگ اقتصادی غرب داشته باشد.

 

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین