گروه بینالملل: میثم ظهوریان در یادداشت پیش رو، شرایط سوریه از سال 2013 را تاکنون و دلایل شکست آل سعود و آمریکاییها را بررسی نموده و معتقد است: جنگهای امروز بیش از آنکه جنگ تجهیزات و امکانات و فنّاوری باشد، جنگ ارادهها است و مغلوب آن نیز طرفی است که ارادهاش با سرعت بالاتری در هم بشکند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
پرده اول: سال 2013 سازمان ملل اولین اجلاس مرتبط با سوریه را برگزار کرد. 60 کشور به اسم دوستان سوریه در این کنفرانس حضور داشتند و ایران با فشار آمریکا و متحدانش حتی جز این 60 کشور که قرار بود آینده سوریه را تعیین کنند، نبود. سال 2013 برداشت عمومی چه در جهان و چه بین بسیاری از سیاستمداران داخلی ایران این بود که دولت سوریه بهزودی سقوط خواهد کرد.
پرده دوم: معادلات صحنه نبرد در طول چند سال بهکلی تغییر کرده است. ترامپ اعلام میکند تمامی 2000 نیروی نظامی آمریکا در سوریه از این کشور خارج میشوند. نمایندگان کنگره آمریکا شدیداً به این تصمیم ترامپ حمله کردهاند. جمهوریخواهانی مانند لیندسی گراهام این تصمیم را یک فاجعه که سوریه را تقدیم ایران خواهد کرد خواندهاند. وزیر دفاع آمریکا استعفا میکند.
پرده سوم: سه کشور اجلاسی را برای تعیین آینده سوریه و شکلگیری شورای قانون اساسی تشکیل میدهند. ایران امروز یکی از این سه کشور است و یکی دیگر از این کشورها هم متحدی است که با هدایت ایران وارد صحنه سوریه شد. نه آمریکا و کشورهای غربی و نه سعودی و متحدان عربش که شکلدهنده گروه دوستان سوریه بودند امروز در بین کشورهای مؤثر در شکلدهی آینده سوریه نقشی ندارند.
حدود یک دهه درگیری در سوریه را میتوان تبلور وعده الهی الذین قالو ربناالله ثم استقامو تتنزل علیهم الملائکه دانست. سوریه صحنهای بود که اغلب ابرقدرتهای مادی دنیا ارادهای خاص در مورد سرنوشت آن داشتند ولی آنچه درنهایت بر آن حاکم شد اراده جبهه مقاومت با ابزارهای مادی بسیار کمتر بود.
سید حسن نصرالله در سالهای ابتدایی شدت یافتن درگیریها در سوریه و در شرایطی که برخی ازجمله در دستگاه سیاست خارجه جمهوری اسلامی حل مسئله را از کانال تعامل با غربیها در دستور کار قرار داده بودند گفت «سرنوشت سوریه در میدان جنگ مشخص خواهد شد و نه پشت میز مذاکره». این گزارهای است که امروز درستی آن بر تمام تحلیلگران مشخصشده است. البته مذاکره و گفتگو نیز در تعیین آینده سوریه نقش خواهد داشت، اما معادلات پشت میز مذاکره را نیز واقعیتهای میدانی صحنه نبرد از قبل تعیین کرده است.
جنگهای امروز بیش از آنکه جنگ تجهیزات و امکانات و فنّاوری باشد، جنگ ارادهها است و مغلوب آن نیز طرفی است که ارادهاش با سرعت بالاتری در هم بشکند. چه در ماجرای سوریه و چه در جنگ 33 روزه. چه در نبرد چندساله یمن حفظ اراده در سختترین شرایط توانست جبهه مقاومت را پیروز صحنه نبرد کند. پرونده هستهای هم مصداقی از شکست این جبهه براثر درهمشکسته شدن اراده در میانه نبرد است. تجربه نبرد بلندمدت سوریه چه برای بنیانگذاران غربگرای برجام و چه جریانات و شخصیتها و رسانههای اصولگرایی که در شکلگیری و تحمیل آن به کشور نقش داشتند و حتی در بحرانیترین شرایط این توافق شعار پاسداری از آن را سر دادند، میتواند درس بزرگی برای اصلاح نوع نگاه به معادلات جهانی داشته باشد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com