کد خبر: ۵۱۰۴۷۲
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/

امیرالمومنین: هيهات كه به يارى شما تاريكى را از چهره عدالت بزدايم

امیرالمومنین ع یکبار درباره چرایی اینکه دنبال حکومت رفتند خطبه‌ای ایراد کردند و در فرازی از آن فرمودند: اى مردم رنگارنگ، با دلهاى پريشان و ناهماهنگ! تن‏هاشان عيان، عقل‌هاشان از آنان نهان، [= کسانی که فقط در حد امور حسی و ظاهری تحلیل می‌کنند] شما را به سوی حق می‌رانم در حالی که از آن مى ‏رميد چون بزغالگان از بانگ شير غرّان. هيهات كه به يارى شما تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجى را كه در حق راه يافته راست نمايم.

شخص تندخو و خشن را اطاعت نکنیدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 36 سوره قلم پرداخته شده و در آن آمده است:

ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

سوره قلم (68) آیه 36

ترجمه
شما را چه می‌شود؟! چگونه حکم می‌کنید؟!

حدیث
1) از امام باقر ع روایت شده است: همانا خداوند را بهشتی است که جز سه کس در آن وارد نشود: یکی از آنها کسی است که در مورد خودش به حق حکم کند.  الكافي، ج‏2، ص148

2) عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: امام صادق ع به من فرمود: تو را از دو خصلت برحذر می‌دارم، که به خاطر این دو خصلت است که هر که هلاک شدنی است هلاک شود: اینکه بر اساس نظر شخصی‌ات به مردم فتوا دهی [حکم دین را بر اساس نظر شخصی و بدون مستند صحیح به کتاب و سنت بیان کنی] و اینکه بر اساس چیزی که نمی‌دانی دینداری بورزی [= یعنی اموری را به عنوان حکم دین ملتزم شوی که واقعا نمی‌دانی آیا خدا و رسولش گفته‌اند یا خیر] الكافي، ج‏1، ص42

3) امیرالمومنین ع یکبار درباره چرایی اینکه دنبال حکومت رفتند خطبه‌ای ایراد کردند و در فرازی از آن فرمودند: اى مردم رنگارنگ، با دلهاى پريشان و ناهماهنگ! تن‏هاشان عيان، عقل‌هاشان از آنان نهان، [= کسانی که فقط در حد امور حسی و ظاهری تحلیل می‌کنند] شما را به سوی حق می‌رانم در حالی که از آن مى ‏رميد چون بزغالگان از بانگ شير غرّان. هيهات كه به يارى شما تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجى را كه در حق راه يافته راست نمايم.  نهج‌البلاغه، خطبه131 (ترجمه با اقتباس از ترجمه شهیدی)

تدبر

1️⃣ عده‌ای کفرورزیدن را چندان اقدام مهمی نمی‌شمرند و انتظار دارند علی‌رغم چنین جرم عظیمی، خداوند هیچ تفاوتی بین آنان که مسلمان و تسلیم حقیقت‌اند و آنان که مرتکب چنین جرمی شده‌اند نگذارد! خداوند در این آیه می‌پرسد: واقعا کسانی که چنین حکمی می‌کنند، دچار چه اختلالی شده‌اند که چنین حکم می‌کنند؟!

 نکته تخصصی انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی

بسیاری از اوقات، اشتباهات انسان در تحلیلها و قضاوت‌هایش، صرفاً یک مشکل ذهنی نیست، بلکه ریشه در اختلالی در وجود شخص دارد. کسی که وجودش را خالص سازد، واقعیت بدرستی در او منعکس می‌گردد؛ اما کسی که خود را در معرض هر گناه و ناپاکی‌ای قرار دهد، آیینه وجودش کدر می‌گردد؛ آنگاه گاه در مورد مسائل مختلف چنان اظهار نظر می‌کند که تعجب هر عاقلی را برمی‌انگیزاند.

ثمره اخلاقی اجتماعی

در مقام اصلاح اشتباهات خود و دیگران و پاسخگویی به شبهات، تنها و تنها نمی‌توان به پاسخ منطقی بسنده کرد. بسیاری از اوقات، این مشکلات اخلاقی است که وجود شخص را به گونه‌ای رقم زده، که تحلیلهای وی اساساً نامعقول و تعجب‌برانگیز می‌شود. بیهوده نیست که اسلام در مقام هدایت انسانها این اندازه بر تقوی (حفظ خود از گناهان و انحرافات اخلاقی) تاکید کرده است.

2️⃣ گاه اشتباه بودن سخنان چنان واضح است که هیچ استدلالی نمی‌توان آورد؛ صرفا باید مخاطب را به عقل خویش ارجاع داد و گفت: شما را چه شده؟ چگونه حکم می‌کنید؟!

3️⃣ به رسمیت شناختن عقل، به معنای به رسمیت شناختن هر سخنی که هر شخصی بر زبان راند، نیست! این آیه، با مخاطب قرار دادن عقل، در آنِ واحد، هم حکم عقل در وجود انسان را به رسمیت می‌شناسد (چون عقل خود شخص را مخاطب قرار داده و او را به خاطر این حکمی که کرده، مذمت می‌کند) و هم نشان می‌دهد که برخی از اظهارنظرهای اشخاص، - حتی اگر خود را خیلی عاقل بشمرند – حُکم و نظری است که اصلا ارزش اعتنا کردن ندارد و کاملا ناصواب است.

نکته تخصصی دین‌شناسی

در زمینه اینکه عقل چه اندازه در ساحت دین نقش ایفا می‌کند با یک افراط و تفریطی مواجهیم: عده‌ای راه تفریط پیموده، گمان می‌کنند که عقل صرفا به درد این می‌خورد که انسان را به در ورودی دین برساند؛ پس از آن انسان باید عقل خود را کنار بگذارد و هر مطلبی را حتی اگر صددرصد خلاف عقل باشد، بپذیرد؛ اگرچه در میان اهل سنت، اهل حدیث و وهابیون چنین موضعی داشته‌اند، اما کثرت احادیث اهل بیت ع درباره اهمیت جایگاه عقل در دین‌ورزی و همراه بودن عقل و وحی، نگذاشته است که چنین دیدگاهی در میان شیعه غلبه جدی پیدا کند؛ و ائمه اطهار ع نشان داده‌اند برداشت‌هایی از دین که کاملا خلاف عقل است، اساسا برداشت‌های صحیحی نبوده است.

در طرف مقابل، عده‌ای افراط کرده، می‌پندارند هر چه که به ذهن افراد رسید حکم عقل است و دین صرفا و صرفا باید تابع نظرات و دیدگاه‌های برون‌دینی باشد [نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت، عملا چنین مسیری را می‌پیمود؛ و در دوره‌ای عده‌ای از معتزله هم چنین باوری داشتند؛ و امروزه طرفداران نظریه «دین حداقلی» ویا کسانی که معتقدند تعالیم دینی تنها پس از قبول اکثریت اجازه اجرا دارند، بر این موضع هستند]. این آیه خط بطلانی بر این نظر می‌کشد و با ارجاع افراد به عقل خود، افراد را متوجه می‌سازد که برخی از اظهارنظرها واقعا ریشه در عقل ندارد؛ و لذا این گونه نیست که مطالب دین همواره باید به تصویب انسانها برسد تا اعتبار پیدا کند: مشرکان قریش در صدر اسلام در اکثریت بودند، اما این اکثریت هیچ اعتباری نزد خدا برای آنها نیاورد و از مذمت آنان جلوگیری نکرد!

منبع: بولتن نیوز
مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین