کد خبر: ۵۱۲۶۲۵
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/

امام صادق: تسلیم خداوند و رسولش باشید

از امام صادق ع روایت شده است: اگر عده‌ای خداوندی را که واحد است و شریک ندارد بپرستند و نماز به پا دارند و زکات بدهند و حج خانه خدا بجا آورند و ماه رمضان روزه بگیرند، سپس در مورد کاری که خداوند انجام داده یا کاری که پیامبر ص انجام داده بگویند: چرا برخلاف این کار را انجام نداد یا در دلشان نسبت به این مطلب کدورتی داشته باشند، به همین سبب مشرک خواهند.

شخص تندخو و خشن را اطاعت نکنیدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 41 سوره قلم پرداخته شده و در آن آمده است:

أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقينَ

سوره قلم (68) آیه 41

ترجمه
یا شریکانی دارند؟! پس شریکان‌شان را بیارند، اگر راستگو بوده‌اند!

حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است: اگر عده‌ای خداوندی را که واحد است و شریک ندارد بپرستند و نماز به پا دارند و زکات بدهند و حج خانه خدا بجا آورند و ماه رمضان روزه بگیرند، سپس در مورد کاری که خداوند انجام داده یا کاری که پیامبر ص انجام داده بگویند: چرا برخلاف این کار را انجام نداد یا در دلشان نسبت به این مطلب کدورتی داشته باشند، به همین سبب [یا: به همین اندازه] مشرک خواهند بود؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: «به پروردگارت سوگند ایمان نمی‌آورند مگر اینکه تو را در آنچه موردش اختلاف نظر دارند حَکَم قرار دهند سپس در خود حَرَجی نسبت بدانچه حکم کردی نیابند و کاملا تسلیم باشند» (نساء/65) سپس امام صادق ع ادامه دادند: پس بر شما باد به تسلیم بودن [حق و حقیقتی که در برابر خدا و رسول ارائه می‌دهند].   الكافي، ج‏2، ص398

2) از امام صادق ع روایت شده است: هر کس از شخصی در معصیت اطاعت کند، او را پرستیده است.   الكافي، ج‏2، ص398

3) از امام باقر ع روایت شده است: کسی که گوش[ جان] به سخنگویی بسپارد، او را پرستیده است: پس اگر آن سخنگو مطلبی را از جانب خداوند عز و جل ادا کند، خدا را پرستیده؛ و اگر آن سخنگو مطلبی را از جانب شیطان ادا کند، شیطان را پرستیده است.   الكافي، ج‏6، ص434

4) ابوبصیر می‌گوید از امام صادق ع درباره این آیه سوال کردم که می‌فرماید: «[یهودیان،] احبار [= علمای دین] و راهبانشان را به جای خدا به عنوان «رب» [= پروردگار] اتخاذ کردند.» (توبه/31) فرمودند: اما – به خدا سوگند – آنها را به پرستش خویش نخواندند، که اگر چنین می‌کردند آنها اجابتشان نمی‌کردند؛ ولیکن حرامی را حلال کردند و حلالی را حرام کردند، و از این جهت از جایی که متوجه نشدند آنها را پرستیدند.    الكافي، ج‏1، ص53

تدبر

1️⃣ عده‌ای انتظار دارند خداوند بین اینان که کفرورزیده‌اند با آنان که مسلمان و تسلیم حقیقت‌اند هیچ تفاوتی نگذارد! خداوند در آیات قبل گزینه‌هایی را که برای پذیرش یک ادعا معقول بود مطرح کرد (دلیل عقلی یا نقلی یا یک توافق قبلی) و نشان داد که ادعای اینان فاقد همه آن گزینه‌هاست. در اینجا گزینه نامعقولی را که احتمالا در ذهن برخی از آنان بوده، مطرح می‌کند و آن را به چالش می‌کشد: آنان مشرک بوده‌اند؛ پس شاید به آن شریکان دروغینی که برای خدا قرار داده‌اند، اعتماد کرده‌اند؛ که این شریکان بیایند و در روز قیامت اینان را هم‌رتبه مسلمانان حقیقی قرار دهند؟! خداوند به پیامبرش می فرماید: اگر راست می‌گویند این شریکانشان را بیاورند که آیا اصلا در همین دنیا کاری از دست آنها برمی‌آید، تا اینکه آنان بخواهند در قیامت روی شفاعت اینها حساب کنند؟! (اقتباس از المیزان، ج19، ص384)

نکته تفسیری

برخی مفسران در مورد مراد و منظور این آیه، نظرات دیگری را مطرح کرده‌اند، از جمله:

الف. آنان همفکران خود (کسانی که در این باور با آنها شریکند) را بیاورند؛

ب. آنان شاهدانی که بر صحت باور آنها شهادت دهند بیاورند؛ اما علامه طباطبایی این برداشت‌ها را مردود می‌دانند، در مورد اولی، از این جهت که گفتن چنین جمله‌ای در مقام احتجاج هیچ فایده‌ای ندارد؛ و در مورد دومی، علاوه بر اینکه شاهد لفظی‌ای برای این معنا وجود ندارد، حداکثر، همان مفادی می‌شود که در آیه قبل فرموده بود و صرفا یک مطلب تکراری خواهد بود. (المیزان، ج19، ص384)

2️⃣ خداوند که حق و حقیقت محض است، واحد است و شریکی ندارد؛ نه هم‌رتبه او کسی هست؛ و نه در انجام کارهای عالَم همکاری دارد. همه عالَم تنها و تنها در طول او و تحت مشیت اوست؛ و هر چیزی که در کنار او و هم‌عرض او بخواهد مطرح شود جز باطل نیست.

پس، هر کس، به هر سخن غیر حقی دل بدهد، یا کار ناشایسته‌ای (= گناهی را علی‌رغم دستور خدا) انجام دهد، یا چیزی را بدون استناد به خدا و صرفاً بر اساس سلیقه و دلخواه خود یا دیگران مجاز یا ممنوع بشمرد، یا حتی در ته دلش نسبت به حکم خدا و رسولش – که حق و حقیقت محض است – ناخرسند باشد، آنگاه، او مشرک است و به خداوند شرک ورزیده است؛ هرچند در ظاهر خود را مسلمان و موحد بشمرد!

پس، ای کسانی که به سخن غیر خدایی، رفتار غیر خدایی، ویا قانون غیرخدایی دل بسته‌ و اینها را شریک خداوند قرار داده‌اید! آنچه را که شریک خدا قرار داده، بیاورید و ببینید آیا در مقابل خداوند – یعنی در مقابل حق و حقیقت محض – واقعا جایی و حقانیتی برای آنها می‌ماند!

3️⃣ مشرکان کسانی بودند که خدا را قبول داشتند، اما در عرض او و مستقل از او، اعتقاد به تاثیرگذاری امور دیگری هم داشتند.

این آیه ما را به یک حکم واضح عقلی ارجاع می‌دهد: اگر کسی برای امری از امور عالم، تاثیری مستقل را باور دارد، باید بتواند «تاثیرگذار بودن او به طور مستقل» را نشان دهد، اگر راست می گوید!

تاملی با خویش

آیا ما ناخودآگاه برای بسیاری از امور پیرامون خود (از اشیای عینی مانند آب و آتش و ...؛ تا امور اعتباری مانند پول و ریاست و ...) تاثیر مستقل باور نداریم و روی آنها حساب ویژه‌ای باز نکرده‌ایم!
آیا انتظار داریم که در قیامت اینها به فریادمان برسند!

4️⃣ خداوند در آیات قبل گزینه‌هایی را که برای پذیرش یک ادعا معقول بود با خود آنها مستقیما مطرح کرد (دلیل عقلی یا نقلی یا یک توافق قبلی) و نشان داد که ادعای اینان فاقد همه آن گزینه‌هاست. اما در این ادعایشان دیگر آنها را مخاطب قرار نداد، بلکه از پیامبرش خواست این چالش را در برابر ادعایشان مطرح کند. چرا دیگر آنها را مخاطب قرار نداد؟

علاوه بر مواردی که در جلسه قبل بیان شد، می‌توان این موارد را هم برشمرد:

الف. روش‌های قبلی روش‌های معقول برای پذیرش یک باور بود، و چالش آنها این بود که فاقد آن بودند. اما این روش که برای خدا شریکی قائل شوند و بر اساس اعتماد به آن شریک بخواهند باورهای خود را سامان دهند به قدری نامعقول است که ارزش اینکه مستقیما با آنان سخن گفته شود ندارند. 

ب. شرک در منطق قرآن کریم ظلمی عظیم (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم‏؛ لقمان/13) است و تنها گناهی است که اگر شخص توبه نکند هیچ امیدی به بخشش آن نخواهد داشت و مشمول مغفرت عمومی خداوند قرار نخواهد گرفت (إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ؛ نساء/48 و 116). کسی که چنین ظلم و گناه عظیمی مرتکب می‌شود چنان توهینی در حق خداوند روا داشته که اصلا لیاقت ندارد که خداوند با او سخن بگوید.

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز
مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین