گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 49 سوره قلم پرداخته شده و در آن آمده است:
لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ
سوره قلم (68) آیه 49
ترجمه
اگر نه این بود که نعمتی از پروردگارش بدو رسید قطعا در حالی که سزاوار ملامت بود به کرانه بی حفاظی افکنده میشد.
معانی لغات
«نُبِذَ»
ماده «نبذ» در اصل به معنای پرتاب کردن و انداختن است (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص380) و برخی توضیح داده اند که نه هر انداختنی، بلکه انداختنی که ناشی از کماعتنایی (مفردات ألفاظ القرآن، ص788) یا ناشی از احساس بینیازی باشد (الفروق فی اللغة، ص294؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص24): چنانکه در آیاتی مانند «لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ، همزة/4؛ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ، آل عمران/187؛ فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ، قصص/40) این معنا وضوح دارد.
«انْتَبَذَ» (انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا، مریم/16؛ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا، مریم/22) را هم به معنای جدایی و عزلت گزیدن دانستهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص788) گویی کسی که عزلت میگزیند خود را [از مردم به] دور میاندازد. (قاموس قرآن، ج7، ص10)
این ماده در قرآن کریم تنها 12 بار استعمال شده و تنها به صورت فعل، و در همین دو صیغه ثلاثی مجرد و وزن «افتعال» به کار رفته است.
«مَذْمُومٌ»
ماده «ذمم» در اصل به معنای ملامت شدید؛ و نقطه مقابل «حمد» (سپاس و ستایش) است؛ «مذموم»، اسم مفعول، و به معنای کسی است که مورد مذمت واقع شده، یا سزاوار مذمت است.
«ذمّة» و «ذمام» به معنای عهد و تعهد است (لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً: درباره شما نه خويشاوندى را مراعات مىكنند و نه تعهّدى را؛ توبه/8) از این جهت که شخص در صورت عدم پایبندی بدان شایسته مذمت میباشد. (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص346؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص331؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص331)
این ماده در قرآن کریم جمعا 5 بار، و تنها به صورت دو کلمه «ذمِة» و «مذموم» به کار رفته است.
حدیث
1) امیرالمومنین ع در فرازی از خطبهای فرمودند: ای مردم! شما را سفارش میکنم به تقوای الهی؛ و بسیار سپاس و ستایش گفتن او به پاس عطاها كه به شما بخشيده و نعمتها كه ارزانىتان فرموده، و خیراتی که از وى به شما رسيده. چه نعمتها كه شما را بدان مخصوص نمود، و شما را با رحمتی تدارک فرمود؛ زشتی تان بر او آشكار بود و بر شما پوشيد، و خود را در معرض گرفتن و مواخذه کردنش قرار دادید، و شما را مهلت بخشيد. نهج البلاغه، خطبه188
2) از امام صادق ع روایت شده است: یک شب رسول الله ص در خانه امسلمه بود. نیمه شب وی متوجه شد که پیامبر ص در بستر نیست، برای یافتن وی از جایش بلند شد و ایشان را در گوشهای از خانه یافت در حالی که ایستاده بود و دستانش را بلند کرده بود و میگریست و میگفت: «خدایا، امور شایستهای که به من عطا فرمودی را هرگز از من جدا مکن! خدایا چشم بر هم زدنی مرا به خودم وامگذار! خدایا مرا در معرض سرزنش دشمن و حسودان قرار مده! خدایا مرا به هیچ بدیای که از آن نجاتم دادی برمگردان!»
امسلمه به جای خود برگشت و چنان گریست که پیامبر ص متوجه گریه او شد و فرمود: امسلمه! چرا چنین گریه میکنی؟
گفت: یا رسول الله! چرا گریه نکنم در حالی که تو که چنان جایگاهی نزد خداوند داری که «خداوند بخشید آنچه از دنباله کار تو بود و آنچه بعدا میفرستی» (فتح/2)، از او میخواهی که تو را در معرض شماتت دشمن و حسود قرار ندهد و به هیچ بدیای که از آن نجاتت داده برنگرداند و امور شایستهای که به تومن عطا فرموده را هرگز از تو نگیرد و چشم بر هم زدنی تو را به خودت وامگذارد! فرمود: امسلمه! و چه چیزی میتواند مرا ایمن گرداند در حالی که خداوند یونس بن متی را چشم برهم زدنی به خودش واگذاشت و بر سر او آن آمد که آمد. تفسير القمي، ج2، ص75
تدبر
1️⃣ اگر نعمت خدا شامل حال انسان نشود، حتی اگر پیامبر خدا باشی و 33 سال به دستور او مشغول دعوت مردم بوده باشی، باز ممکن است وضعیتی پیدا کنی که سزاوار مذمت شوی! بیهوده نیست که از مهمترین دعاهای حتی پیامبر ص این بوده که «خدایا لحظهای مرا به خودم وامگذار!»
2️⃣ گاه بیصبری از جانب یک نفر [اگر با عنایت خدا جبران نشود] وی را سزاوار ملامت و آوارگی در بیابان بیآب و علف میکند (اقتباس از تفسیر نور، ج10، ص190)
3️⃣ جواب «لو...»، «افکنده شدن در حالی که سزاوار ملامت است» میباشد نه صرفِ «افکنده شدن».
شبهه و پاسخ
از شبهاتی که از قدیم مطرح بوده این است که چرا در حالی که در آیه دیگری صریحا از «افکنده شدن یونس در عراء» [= سرزمینی که گیاه و پوششی در برابر گرما و سرما ندارد] سخن به میان آمده (فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقيم؛ صافات/145)، در این آیه این مطلب را مشروط کرد به اینکه «اگر نعمتی از جانب خدا بدو نمیرسید» (که تلویحا منظورش این است که نعمتی رسید و برای همین چنین کاری با وی نشد)؟
آیا این دو آیه با هم متعارض نیستند؟
پاسخش این است که در آیه کنونی، بحث بر سر «افکنده شدن ملامتآمیز» است، نه مطلقِ افکنده شدن.
در واقع منظور این است که: اگر نه این بود که نعمتی از پروردگارش بدو رسید قطعا در حالی که سزاوار ملامت بود به عراء افکنده میشد؛ اما چون نعمتی از خدا شامل حال او شد، پس به عراء افکنده شد بدون اینکه سزاوار ملامت باشد. (الخرائج و الجرائح، ج3، ص1014؛ مجمعالبیان، ج10، ص512)
4️⃣ خداوند حضرت یونس را به خاطر اینکه قومش را رها کرد به شکم ماهی انداخت، اما چون نعمت خدا شامل حال او گردید، به هیچ عنوان مذموم نیست. و این شاهدی است که این اقدامش هیچ منافاتی با عصمت او ندارد.
جمله «او مذموم است» حتما نادرست است؛ یعنی او مذموم نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com