گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 33 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً
سوره احزاب (33) آیه 33
ترجمه
و در خانههایتان باوقار قرار گیرید و همچون خودآراییِ [= بیحجاب ظاهر شدن زنان در] جاهلیت نخستین، [با آرایش و بدون حجاب] عرض اندام نکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت ببَرَد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند.
شأن نزول
در نقلهای متعددی در کتب شیعه و سنی از امسلمه همسر پیامبر ص روایت شده است که: پیامبر ص در منزل من بود که فاطمه س و حسن ع و حسین بر ما وارد شدند. پیامبر احوال حضرت علی ع را پرسید و گفت کسی ایشان را خبر کند که او هم بیاید. وقتی او آمد همه را پیرامون خود جمع کرد و کساء [عبا]یی را که از غنایم خیبر در خانه بود برداشت و آن را روی همه کشید و فرمود: خدایا اینان اهل بیت مناند؛ هر پلیدیای را از آنان دور فرما و آنان را چنان که باید و شاید تطهیر فرما. من که آنجا بودم عرض کردم: پدرم و مادرم به فدایت، من چطور؟
فرمود تو بر خیر هستی [در نقل دیگر: تو از همسران من و از اهل بهشت هستی] و نفرمود که تو هم از اهل بیت هستی. و این آیه در همانجا نازل شد که « جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند.»
نزول این آیه در خانه امسلمه بدین صورت، از امامان شیعه، و نیز از بسیاری از صحابه دیگر مانند ابنعباس، سلمان، ابوسعید خدری، جابر بن عبدالله انصاری، انس بن مالک، سعد بن ابیوقاص، عبدالله بن جعفر، عایشه، ابوالحمراء و ... نیز در کتب شیعه و نسی روایت شده است. برخی از منابعی که بعضا دهها روایت در این زمینه را نقل کردهاند عبارتند از:
تفسير فرات الكوفي، ص110-11 و 331-340
فضائل أمير المؤمنين ع (ابنعقده)، ص210
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص646 و 685 و 761 و 909
تفسير القمي، ج2، ص193
الكافي، ج1، ص287
تفسير العياشي، ج1، ص250
الدر المنثور في تفسير المأثور، ج5، ص198-199
در کتب اهل سنت، حاکم حسکانی بیش از 120 صفحه از کتابش را به نقل روایات متعدد در این باره اختصاص داده است و محقق کتاب در پاورقی آن سندهای متعددی برای این احادیث در کتب متعدد اهل سنت برشمرده است. (شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج2، صفحات 18 تا 139) البته در برخی منابع اهل سنت معدود روایاتی نقل شده که این فراز از آیه در وصف زنان پیامبر ص است که در مقابل دهها روایتی که در همان کتابها از طرق متعدد نقل شده، جعلی بودن آنها کاملا واضح است. مثلا آلوسی در تفسیر روح المعاني، ج11، ص195 بعد از ذکر چندین روایت درباره اصحاب کساء تصریح میکند که «و أخبار إدخاله صلّى اللّه عليه و سلم عليا و فاطمة و ابنيهما رضي اللّه تعالى عنهم تحت الكساء، و قوله عليه الصلاة و السلام اللهم هؤلاء أهل بيتي و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أكثر من أن تحصی:
و روایاتی که میگوید پیامبر ص، علی ع و فاطمه س و دو فرزندانشان را تحت کساء وارد کردند و فرمودند «خدایا اینان اهل بیت من هستند» و برایشان دعا کردند و امسلمه را وارد نکردند، بیش از آن است که در شمارش آید» با این حال همین شخص، شروع بحث خود را با آن روایات جعلی قرار میدهد و در ادامه هم تقلای فراوانی میکند که بگوید این فراز از آیه شامل حال زنان پیامبر ص هم میشود!
حدیث
1) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است که درباره عبارت «و عرض اندام نکنید همچون خودآراییِ [زنان در] جاهلیت نخستین» فرمودند: یعنی جاهلیت دیگری هم در کار خواهد بود. تفسير القمي، ج2، ص193
2) از امام باقر ع روایت شده است: برای عقول بزرگان، چیزی دشوارتر و دسترسیناپذیرتردور از دسترستر از تفسیر قرآن نیست، همانا گاه آیهای نازل شده است که ابتدایش درباره چیزی است و میانهاش درباره چیزی و پایانش درباره چیزی؛ سپس فرمود « جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند» از ولادت جاهلیت. تفسير العياشي، ج1، ص17
3) سلمان روایت میکند که یکبار از پیامبر ص در مورد جانشین ایشان سوال کردم. حضرت فرمودند: سلمان! من تو را شاهد میگیرم که علی بن ابیطالب ع وصی و برادر و وارث و وزیر و جانشین من در خاندان من، و ولیّ و سرپرست هر مومنی بعد از من است؛ اوست که مرا بریالذمه میکند و بدهی مرا ادا مینماید و بر [تثبیت و دفاع از] سنت من مبارزه میکند.
سلمان! خداوند بر زمین نظری افکند و مرا برگزید. بار دیگر نظری افکند و برادرم علی ع را برگزید؛ و به من دستور داد و من سرور زنان بهشت را به همسری او درآوردم. بار دیگر نظری افکند و فاطمه و اوصیاء را برگزید: دو فرزندم حسن و حسین، و بقیه آنان از فرزندان حسین. آنان با قرآناند و قرآن با آنان است؛ نه از آنها جدا میشود و نه از او جدا میشوند مانند این دو – و دو انگشت سبابهاش را کنار هم قرار داد – تا اینکه در کنار حوض [کوثر] یکی پس از دیگری بر من وارد شوند. آنان شاهدان خداوند بر خلائقش و حجت او در زمینش هستند؛ کسی که آنان را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و کسی که آنان را عصیان کند خدا را عصیان نموده است. همگیشان هدایت شده و هدایتکنندهاند. و این آیه در مورد من و برادرم علی ع و دخترم فاطمه س و دو فرزندم و اوصیای پس از آنها، یکی پس از دیگری، یعنی فرزندانم و فرزندان برادرم، نازل شده است که «جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه «رجس»ی [= پلیدی] را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند.»
سلمان! می دانی رجس چیست؟ گفتم: نه! فرمود: همان «شک» است. آنها در هیچ چیزی که از نزد خداوند آمده است هیچگاه شک نمیکنند، در ولادت و طینتشان تا حضرت آدم ع پاک و طاهرند، پاکشده و معصوم از هر بدیای هستند. كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص909
4) از انس بن مالک روایت شده است: رسول الله ص شش ماه هنگامی که برای نماز صبح بیرون میآمد جلوی درب خانه فاطمه میرفت و میفرمود: نماز! ای اهل بیت! «جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه «رجس»ی [= پلیدی] را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند.» شواهد التنزيل، ج2، ص18
این اقدام پیامبر توسط ابوالحمراء (خادم پیامبر ص) ، ابوسعید خدری، و برخی دیگر از صحابه و نیز توسط امامان شیعه هم نقل شده است. مثلا نگاه کنید به تفسير القمي، ج2، ص67؛ تفسير فرات الكوفي، ص338-339؛ فضائل أمير المؤمنين عليه السلام، ص197 و 212.
5) از امام صادق ع در روایتی توضیح می دهند هنگامی که با ابوبکر بیعت کردند و کارش مستقر شد شخصی را فرستاد و کارگزار حضرت فاطمه س در فدک را بیرون کرد. حضرت زهرا س نزد ابوبکر آمد و اعتراض کرد. او شاهد خواست و ابتدا شهادت امایمن و حضرت علی ع را پذیرفت و نامه استرداد فدک را امضا کرد اما عمر آمد و آن نامه را پاره کرد و همراه با عایشه و حفصه شهادت دادند که ما از پیامبر ص شنیدیم که پیامبران ارثی نمیگذارد و آنچه از ایشان باقیمانده صدقه است و شهادت امایمن و حضرت علی ع را هم مردود دانست! حضرت فاطمه س به خانه برگشت و امیرالمومنین ع به مسجد رفت و با ابوبکر شروع به بحث کرد.
فرمود: ابوبکر! آیا کتاب خدا را میخوانی؟!
گفت: بله!
فرمود: به من بگو که این سخن خداوند متعال «جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند» در مورد چه کسی نازل شده است؟ درباره ما یا درباره غیر ما؟
گفت: درباره شماست.
فرمود: اگر دو شاهد شهادت دهند که [حضرت] فاطمه س مرتکب فحشاء شده چکار میکنی؟
گفت: حد بر او جاری میکنم، همان گونه که بر سایر مسلمانان جاری میکنم!
فرمود: پس نزد خداوند در زمره کافران هستی!
گفت: چرا؟
فرمود: چون شهادت خداوند به طهارت او را انکار کردی و شهادت مردم علیه او را پذیرفتی! همان گونه که الان هم حکم خدا و حکم رسولش را رد کردی که رسول الله فدک را برای او قرار داد و در زمان حیاتش هم در اختیار او بود آنگاه شهادت یک اعرابیای که هنوز آداب دینداری را نیاموخته میپذیری و فدک را از او میگیری و ادعا میکنی که جزء اموال عمومی مسلمانان است؟! در حالی که رسول الله ص فرموده بود: «دلیل و بینه بر عهده مدعی است و کسی که منکر است تنها کافی است که سوگند بخورد. [چون فدک در اختیار حضرت زهرا س بوده، کسانی که میگویند فدک مال او نیست باید دلیل و بینه بیاورند، نه حضرت زهرا س] ... تفسير القمي، ج2، ص156-157
تدبر
1️⃣ خداوند از زنان پیامبر ص میخواهد که باوقار در خانههایشان بمانند و همچون جاهلیت عرضاندام نکنند. در ادبیات اسلامی، حکم و تحلیل و رفتار جاهلیت درست نقطه مقابل حکم الهی و حق و حقیقت است (مثلا مائده/50 ، آلعمران/154 و ...). پس، اینکه «تبرج» (= ظاهر کردن زیبایهای زنانه در مقابل افراد غریبه و نامحرم) در ملأ عام را از نوع اقدامات جاهلیت معرفی میکند، نشان میدهد که – برخلاف شبههای که برخی از ناآگاهان یا مغرضان امروزه مطرح میکنند - حکم حجاب و پرهیز از نشان دادن زیباییهای زنانه، حکم اختصاصی زنان پیامبر ص نیست.
آیا این آیه دلالت بر ترجیح خانهنشینی برای زن دارد؟
ممکن است برخی بخواهند از تعبیر «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ» ضرورت خانهنشینی برای زنان پیامبر ص و به تبع آن، دست کم ترجیح خانهنشینی برای عموم زنان را نتیجه بگیرند.
اما تاریخ بخوبی نشان میدهد که چنین برداشتی نارواست: هیچ گزارش تاریخی نداریم که بعد از نزول این آیه، زنان پیامبر کلاً خانهنشین شده باشند یا کسی آنان را به خاطر بیرون رفتن از خانه مذمت کرده باشد. بلکه واضح است که مقصود از این تعبیر، اولا پرهیز از خودنمایی و جلوهگری، و ثانیا در خصوص زنان پیامبر ص، هشدار به پرهیز از سوءاستفاده از جایگاه اجتماعی خود و دستمایه اقدامات اجتماعی دیگران شدن است. کلمه تبرج بخوبی بر نکته اول دلالت دارد؛ و قضایای جنگ جمل و تطبیق اقدام عایشه بر آن از همان زمان [مثلا از ابنعباس نقل شده که خدا می دانست جنگ جمل رخ میدهد و لذا این آیه را نازل کرد؛ مناقب آل أبي طالب ع، ج3، ص148] و نیز ابراز ندامتهای مکرر عایشه تا آخر عمرش با استناد به این آیه، بخوبی بر نکته دوم دلالت دارد.
2️⃣ تعبیر «جاهلیت نخستین» بخوبی نشان میدهد که جاهلیت دیگری هم در کار خواهد بود. با توجه به اینکه در میان ویژگیهای مختلف، جاهلیت را به کلمه «تبرج» (= خودنمایی زنان در ملأ عام) اضافه کرد، شاید بتوان گفت مهمترین ویژگی ممیزه و شاخص دوران جاهلیت، همین تبرج زنان است. اگر این نتیجهگیری صحیح باشد، آنگاه چهبسا بتوان گفت که حق با امثال سید قطب است که دوره مدرنیته را دوره «جاهلیت مدرن» میدانند که بسیار لجامگسیختهتر از جاهلیت نخستین است (في ظلال القرآن، ج5، ص2860-2861)
3️⃣ تعبیر «جاهلیت نخستین» بخوبی نشان میدهد که جاهلیت دیگری هم در کار خواهد بود. این هشداری است به مسلمانان که حتی بعد از آمدن اسلام و قبول کردن آن، باز هم ممکن است عدهای از مسلمانان، [حتی در رده نزدیکان پیامبر ص] شیوه زندگی جاهلیت را در پیش گیرند! در واقع، مادام که تمامی اندیشههای، ارزشها، احساسات و تصمیمات ما بر پایه دین نباشد؛ ممکن است هنوز به شیوه جاهلیت زندگی میکنیم. در جاهلیت اول است که پیامبر ص و قرآن صریحا انکار میشد؛ اما جاهلیت ثانی ظاهرا اسلام را میپذیرد، ولی به مردم میآموزد که فارغ ازدین و آموزههای دینی هم «میتوان» – و بلکه «باید» زندگی کرد! (ایستاده در باد، ص269)
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چرا با منع نظرات انتقادی منطقی مستدل ناخواسته بر خلاف سنت الهی در طبیعت وانمود می کنید لباس عصمت آفرین است؟؟؟!!!
جلوگیری از نظرات انتقادی با بهانه ی لباس در تعارض با فرهنگ دینداری قرآنی است و متاسفانه زمینه ی کبر و عجب و خود بزرگ بینی را فراهم می سازد.