واگذاری و یا تفویض قدرت مانور بیشتر به سعودی از سوی ایالات متحده آمریکا بدان معنا است که این کشور (آمریکا) اولاً مراتب تقسیم بندی های سعودی از موضوع تروریسم و حامیان آن را علیرغم جبهه بندی های کذایی، مصنوعی و ساخته شده از سوی سعودی ها را پذیرفته است.
گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون نتایج سفر ترامپ به عربستان نگاشته شده، نویسنده معتقد است: بررسی سفر دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده آمریکا به عربستان سعودی حاوی نکات مهم تحلیلی و تشریحی از موضوع چگونگی روابط میان آنها و نوع مراودات میان طرفین در آینده می باشد. از این رو در این یادداشت ضمن توجه به واکاوی سفر مزبور، به موشکافی پیامدهای این سفر و کنکاش در نتایج گفتگوهای دوجانبه و چند جانبه برگزار شده در ریاض خواهیم پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:
در ابتدای ورود به موضوع مورد تحلیل در این یادداشت، ذکر یک نکته کلیدی و برجسته مهم به نظر می رسد چرا که ذکر این مطلب به نوعی چارچوب نظری بحث روشن خواهد کرد. مع الوصف نکته برجسته مورد اهمیت در این باره، اتخاذ رویکرد نوین در سیاست منطقه ای آمریکا در رابطه با منطقه خاورمیانه است؛ بطوریکه سیاست مذکور آزادی عمل بیشتر با اختیارات بمراتب بیشتری نسبت به گذشته به سعودی ها در منطقه داده است.
جمله فوق درباره اختیارات و وظایف تازه سعودی در منطقه حاوی معانی چندگانه ای است که پرداختن به آن به باز شدن زوایای نقش جدید عربستان در منطقه و جایگاه این کشور در برنامه های تازه منطقه ای آمریکا را روشن و مشخص خواهد کرد.
اول اینکه واگذاری و یا تفویض قدرت مانور بیشتر به سعودی از سوی ایالات متحده آمریکا بدان معنا است که این کشور (آمریکا) اولاً مراتب تقسیم بندی های سعودی از موضوع تروریسم و حامیان آن را علیرغم جبهه بندی های کذایی، مصنوعی و ساخته شده از سوی سعودی ها را پذیرفته است و از سوی دیگر نیز بدان معنا است که مقامات کاخ سفید پیوند و اتحادی فشرده تر و راهبردی تر با سعودی را در منطقه به دلایل متعددی نه تنها دنبال کرده بلکه مطالبه نیز می کنند.
دوم اینکه در طراحی نقش ویژه به سعودی از سوی آمریکا برای ایفای نقش های منطقه ای در جهت اجرای برنامه و سیاست های آمریکا نشان دهنده نیاز مبرم دو طرف آمریکایی – سعودی به یکدیگر برای رسیدن به آنچه است که اکنون در منطقه بدنبال آن هستند.
سوم اینکه سفر مذکور و به تبع آن نشست های سه گانه سعودی - آمریکای، خلیجی - آمریکایی، عربی و اسلامی - آمریکایی در ریاض و نتایج و بیانیه های بروندادی آنها و توافق نامه های امضا شده نظامی – امنیتی – تجاری میان طرفین سعودی و آمریکایی با اعداد و ارقام شگفت آور مربوط به آن به نوعی حاکی از خط بطلان کشیدن بر سخنان پیشین ترامپ درباره تروریسم جهادگرای اسلامی که مهد و محل بروز و تولد آن سعودی است، می باشد. از سوی دیگر وقایع رخدادی در ریاض و موافقت های به نوعی تمکینی ترامپ با خواست های مقامات سعودی بر این امر دلالت دارد که ترامپ نه تنها با دلجویی از سعودی ها درصدد ارتقا روابط میان واشنگتن – ریاض در دوران حضورش در کاخ سفید است بلکه می خواهد با بازتعریف نقش های جدید منطقه ای از طریق سعودی ها به نوعی در مناقشات منطقه ای کنونی در مورد سوریه و حتی موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی دست بالا را در مقام کسی که می خواهد این موضوع را در منطقه حل و فصل و سرانجام نهایی برساند، داشته باشد.
به هر حال با عنایت به آنچه بدان اشاره شد و با توجه به معادلات منطقه ای و نتایج نشست ها و توافق های میان سعودی ها و آمریکایی ها، باید این مهم را مورد تاکید قرار داد که دو طرف سعودی و آمریکایی علیرغم تاکید بر روابط نزدیکتر میان یکدیگر، با عنایت به تحولات توام با تنش و بی ثباتی ها موجود در منطقه خاورمیانه، بدنبال باج خواهی ها با بازدهی کوتاه مدت، میان مدت به تناوب مراتب و مراحل تدوینی در اولویت های سیاستی خود از یکدیگر می باشند.
*دکتری علوم سیاسی