گروه فرهنگی ـ رضا سيف پور : شهيد آويني را بيشتر با ( روايت فتح ) اش مي شناسند. روايت فتح مجموعه مستند ارزشمندي است كه توانست تا هميشه ياد هشت سال دفاع مقدس را به شكلي ناب زنده نگه دارد وشايد اين آنقدر مهم بود كه توانست ديگر وجوه برجسته آويني را در لواي خود پنهان سازد و اينگونه امروز هرجا كه سخني از سيد الشهداي اهل قلم (1)به ميان مي آيد بي هيچ تاملي تنها همان است كه به ذهن مي آيد ؛ روايت فتح ! حال آنكه آويني بسيار بيشتر از اين ، گفت ونوشت و انديشيد .
خود او مي گويد : من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانهای
به دنیا آمده و بزرگ شدهام كه درهر سوراخش كه سر میكردی به یك خانواده دیگر نیز برمیخوردی......
تصور نكنید كه من با زندگی به سبك و سیاق متظاهران به روشنفكری نا آشنا هستم، خیر
من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم . من هم سالهای سال در یكی از دانشكدههای
هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش
داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی كه نمیدانستم
گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش
پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و كتاب «انسان تك ساختی» هربرت ماركوز را -بیآنكه
آن زمان خوانده باشماش- طوری دست گرفتهام كه دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان
بگویند:«عجب فلانی چه كتاب هایی میخواند، معلوم است كه خیلی میفهمد.»... اما بعد
خوشبختانه زندگی مرا به راهی كشانده است كه ناچارشدهام رودربایستی را نخست با
خودم و سپس با دیگران كنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم كه«تظاهر به دانایی» هرگز
جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه » حاصل
نمیآید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است كه هركس براستی طالبش باشد،
آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.(2)واينگونه بود كه آويني خود را
يافت وحاصل آن در انديشه وقلمي جاري شد كه امروز بيش از هر زمان ديگر جايش خاليست .
از آويني بسيار گفته اند ونوشته اند اما شايد بي دليل
نباشد كه همه نگاه ها ناگهان به ( روايت فتح ) ختم مي شود .شايد آويني را بهتر از
هر كجاي ديگر مي توان در مجموعه مستند روايت فتح ديد وشنيد اما اين مستند مگر چه
ويژگيهايي داشت كه توانست آويني را وروايتش را تا هميشه زنده نگه دارد؟ در اين
نوشتار به دنبال پاسخ به اين سوال هستيم از اينرو در اينجا به برخي از وجوه ممتاز
موجود در مجموعه ارزشمند مستند هاي روايت فتح و كارگردان آن ، آويني شهيد مي
پردازيم :
1- شناخت درست از ابزارهنر :
براي بيان درست هر مطلبي همواره انتخاب درست ابزاربيان آن
شرطي اساسي است .ابزاري كه به كمك آن بتوان به سليس ترين شكل سخن گفت و همينطور به
رسا ترين شكل آن سخن را به گوش مخاطب رساند وچه ابزاري مناسب تر از زبان هنر كه
آويني خود در آن سالها غور كرده بود وصاحب انديشه ونظر بود.
آويني هوشمندانه به سراغ دوربين رفت و از سينما براي بيان
حقايق ژرف پنهان در خاكريز هاي دفاع مقدس بهره جست حال آنكه قلمش نيز _كه در اينجا
هم همراه او بود – به خودي خود توان حضوري عميق در اين ميدان را داشت .اين نكته
خود بيانگر دو نكته است اولا شناخت دقيق آويني نسبت به قابليت ها وكاركردهاي هنر
هفتم به عنوان هنري كارآمد در ارتباط با مخاطب ودوم درك درست آويني از قابليت ها
وتوانايي هاي خود در اين حوزه . نتيجه كمار نيز تا كنون مويد اين دو نكته بوده است .
نكته : امروز كه ابزار سينما بخصوص با رنگ ولعاب هاليوودي
( به عبارت ديگر تفوق تكنيك وتكنولوژي ) مهمترين ابزار براي بيان مقاصد سياسي وايدئولوژيك
است چرا نبايد اهل هنر ما آن را بشناسند واز آن بهره بگيرند تا يك فيلم هاليوودي
مثل 300 يا آرگو همه را دستپاچه نكند ؟ آيا بهتر نيست آقاياني كه اين روزها فيلشان
ياد هندوستان كرده ودنبال فيلمفارسي ساختن رفته اند در كنار داعيه هاي تعهد وارزش
مداري خود اين نكته را ازآويني الگو بگيرند؟
2- درك درست ساختاردر برنامه سازي:
آويني توان خود وظرفيت مستند را براي بيان حقيقت جنگ به
خوبي شناخت وبه سراغ ساختار مستند رفت . اگر چه بايدچارلز اربن آمريكايي را نخستين
پيشتاز در ضبط فيلمهاي گزارشگونه جنگي ناميدكه توانست به ثبت رخدادهاي عمليات
آمريكا در فيليپين و رويدادهاي جنگ روسيه و ژاپن بپردازدواگرچه پس از آن نيز در
جنگهاي جهاني اول و دوم دوربينها به طور وسيع در جبهههاي متحدين و متفقين به
كار گرفته شد و دوران شكوفايي سينماي مستند جنگ از همان زمان مسير ترقي را پيمود
اما در ايران بايد اوايل مهر 1359 همزمان با شروع جنگ تحميلي را ايام تولد سينماي
مستند جنگي دانست كه آنهم با ( روايت فتح )
آويني به اوج خود رسيد وپايان يافت . گروه تلويزيوني جهاد
كه بعدها به عنوان گروه روايت فتح ناميده شد، پيشگامان تهيه فيلمهاي مستند جنگي
بودند كه در طول هشت سال به ثبت رخدادهاي جنگ پرداختند. (3)
همانطور كه گفتيم اگرچه شهيد آويني توانست با بهره گيري
درست از پتانسيل ساختار مستند در كنار قلم شاعرانه خود مجموعه اي بياد ماندني را رقم
بزند كه تا سالها بهترين روايتگر دفاع مقدس باشد اما اين بيش از هر چيزي به شناخت
درست كارگردان از سينما به عنوان ساختار و حقيقت دفاع مقدس به عنوان موضوع مربوط
مي شد واز اينرو تناسب دقيق ساختار ومضمون را در اينجا به خوبي مي توان يافت. او
قالب مستند را برگزيد چرا که معتقد بود مستند از قابليت بيشتري براي انتقال حقايق
برخوردار است و دخل و تصرف کمتري در آن صورت ميگيردبه همين خاطر براي مخاطب
باورپذيرتر است .
نكته : آويني را بايد يك برنامه ساز تلويزيوني دانست . با
اين اصل جاي اين سوال باقيست كه چرا سالهاست تلويزيون ما اينگونه به ساختار هاي فسيل
شده وبي مخاطب چسپيده ! درحالي كه عكس آويني در اطاق اكثر مديران وبرنامه سازان آن
بر ديوار نشسته وخاك مي خورد ودر هر يك از مراكز آن حداقل نام يك راهرو! يا
ساختمان به نام آن شهيد آراسته شده است ؟!.
3- شناخت دقيق موسيقي به عنوان ركني اساسي از مستند:
بي تعارف بگوييم بهتر است ؛ هنوز كه هنوز است ما درگير
تعريف موسيقي وحدود آن هستيم وبالاخره تكليف ما با اين هنر رفيع روشن نشده واز اين
بي تفاوتي وروزمرگي ما شبكه هاي مختلف ماهواره اي استفاده كرده وبراي مخاطبين جوان
ما ( آكادمي گوگوش ) مي سازند وآن ديگري ها جامعه ما را غرق در موسيقي هاي زير
زميني مي كنند و.... اما آويني فارق از اين قيل وقال ها موسيقي را به عنوان عضو
موثري از فرايند انتقال پيام شناخت وبا درك درستي از مفهوم موسيقي بهترين كاركرد
آن را در مستند هاي خود رقم زد .اين چيز ساده اي نيست .بسيار
مهم است كه يك هنرمند متعهد وانقلابي بتواند با پشتوانه دانش وآگاهي ، خود را از
باتلاق هاي ركود و انجماد اينگونه بيرون بكشد .
آويني ميگفت ؛ موسيقي در ذات انسان است. اگر انسان بتواند
به شيطان غلبه كند، هر كاري كه انجام ميدهد واقعي است. حالا اگر اين شيطان در نفس
تو رخنه كرده باشد، اگر بهترين هنرمند هم باشي، قطعاً موسيقياي كه ميسازي
شيطاني است..... الان مردم دوست دارند وقتي فيلمي پخش ميشود، پشت سرش هم كاست
موسيقياش به بازار بيايد. يك ملودي خوشگل و چهار تا ساز قشنگ ميزنند و بعد هم
وقتي فيلم را اكران كردند، ميگويند كاست فلان فيلم موجود است و يك بازار هم براي
آن درست ميشود. نگاه، نگاه اقتصادي است و نه آن نگاه حسي آويني. شما اگر نوار
موسيقي روايت فتح را بدون فليماش ميگذاشتي، يك دقيقه هم نميتوانستي آن را تحمل
كني. الان اگر تمام سينماي جنگ ايران را بگرديد، ممكن است پنج تا موسيقي حسي پيدا
كني، بقيه ديگر با دخالت مسائل اقتصادي و پولي بوده است براي اينكه كاست آن بيايد
بيرون. سيدياش بيايد بيرون. فلان جايزه را ببرد! الان بچه مسلمانهاي سينما هم
فيلم ميسازند ولي اينكه شما نماز بخوانيد و قبل از كارت وضو بگيري، علت بر اين نميشود
كه حتماً بتوانيد يك كار خوب و درست تحويل بدهيد! آويني انساني بود كه غير از
معنويت و ايمان، به بخش هنري خيلي تسلط داشت و توانسته بود دين و هنرش را طوري با
هم تركيب كند كه فلسفهاي از درونش متولد شود. آويني يكسره موسيقي گوش ميكرد الان
بچه مسلمانهاي ما حوزه موسيقي را اصلاً نميشناسند. شما به آنها بگو باخ يا
بتهون، انگار اسم منفورترين شخصيتها بر زبان آوردهاي، اصلاً با اينها مخالفند،
در صورتي كه آويني، همه اينها را گوش ميكرد و توانايي اين را داشت كه آن را سرند
كند.(4)
4- نگاهي نوع به موضوع جنگ :
آنچه آويني درباره آن مي ساخت جنگي بودتمام عيار كه لاجرم
خون ، خمپاره ،آتش وفغان همزاد هميشگي آن بود اما آنچه از دوربين آويني ثبت مي شد نوع
ديگري از جنگ بود . جنگي كه اگرچه ادامهی حیات معمول را برید، اما از منظری دیگر،
دروازهای به بهشت خاصان اولیای خویش بر ما گشود. تو گویی نبض دلیری و مرگآگاهی
است كه در سنج و دمام میتپد.(5) آنچه روايت فتح را تا ابد ماندگار كرد همين نوع
نگاه آويني در اين مجموعه مستند است .نگاهي بديع ولطيف خارج از رسم و رسوم رايج
وبا نگاهي به آينده .فراتر از زمان ودر عين حال بيانگر صادق رخدادهاي زمانه كه ركن
اصلي مستند است .آويني جنگ را فارق از ابزار جنگ مي ديد واين برخواسته از نگاه
انسان مدار او بود .آنچه در نگاه آويني از ميادين جنگ اصالت داشت انسان عاشق بود
از اينرو نگاه جديدي از پديده جنگ را در روايت فتح مي بينيم كه فراتر از بعد زمان
ومكان است آويني معتقد بود در جبهههاي نبرد حقايقي ماوراي اتفاقات نظامي رايج، در
جريان است واز اين رو تلاش مي كردذ تا با دوربين خود به ثبت آنها بپردازد او ميگفت:ما
در ساخت روايت فتح غالباً بر وجوه تمايز جبهههاي جنگ خود با ديگر جنگها و ابعاد
عرفاني جنگ تكيه داريم و معتقديم كه ريشه پيروزيهاي ما نيز در همينجاست. اين
مسأله در تدوين فيلمها تأثير ركني و بنيادي دارد. ما هرگز به ابزار جنگ و يا
ماشين جنگ در فيلمهاي خود اصالت نميدهيم. در تدوين فيلمها ما هر چه را كه ريشه
در غير ايمان داشته باشد حذف ميكنيم. شجاعتهاي حقيقتي را باقي ميگذاريم و
تهوّرهاي ماجراجويانه و ناشي از تكبر را حذف ميكنيم. در برابر ماشين جنگ و ابزار
جنگ به ايمان بچهها اصالت ميدهيم. (6)
5- متني فاخر متناسب با موضوع وهدف :
وقتي رهبر معظم انقلاب شهيد آويني را « سيد الشهداي اهل
قلم » مي نامند سواي معناي عام آن در حوزه انديشه وتناسب دقيق فرمايش ايشان با انديشمندي
اين شهيد كه در تمام آثار او مشهود است مي تواند بطور خاص تاكيدي باشد بر قلم روان
، سليس وفادار وشور آفرين آويني كه بطور كامل در مجموعه مستند هاي روايت فتح متجلي
است بخصوص هنگامي كه همجوار صداي محزون او مي گردد . بي شك يكي از رموز ماندگاري
روايت فتح همان متني است كه اگرچه بارها مورد استقبال ديگر نويسندگان قرارگرفت اما
هيچگاه آن زيبايي تكرار نشد .آويني با درك دقيق از
اجزاي ساختار مستند به خوبي به جايگاه زبان و متن در « مستند
اشراقي » خود آگاه بود وبه درستي از آن بهره جست .
6- تلاش براي بيان صادقانه حقيقت :
يكي از وجوه بارز مجموعه مستندهاي ( روايت فتح ) پرهيز
آويني از هرگونه غلو ، غير واقع نمايي ، شعار زدگي وتحريف واقعيت بود .آويني
آگاهانه خود را از جريان رايج هنر به اصطلاح دفاع مقدس ! آن زمان جدا كرد .هنري كه
بيش از دفاع مقدس متعهد به پرده خواني هاي شاهنامه اي يا اغراق هاي ظالمانه مداحان
دست چندم ويا شايد سوپرمن هاي هاليوودي بود. آويني دفاع مقدس را در صحنه هاي جنگ
درك كرد ومعناي زمزمه هاي عاشقانه در پس خاكريز عمليات را با جان خود لمس نمود .او
توانست غبار ها را كنار بزند ومحتواي پنهان جبهه ها را نظاره كند ومهمتر از آن با
همان صداقت به تصوير بكشد .اينگونه بود كه روايت
فتح براي هميشه تاريخ وبراي تمام ملل وفرهنگهاي دنيا ساخته شد آنهم با نگاه اشراقي
مختص آويني برگرفته از روح لطيف معنويت . دقيقا
هم اينجاست كه آويني با درك درست از مفهوم دفاع مقدس وتفاوت بارز مستندش با مستند
هاي جنگي بيان مي كند : اگر اين جنگ از زمره جنگهايي بود که در قرون اخير در کره
زمين رخ داده من خود از اولين کساني بودم که از نظرگاهي مخالف با جنگ فيلم ميساختم
. (7)
سخن آخر :
آويني با روايت فتح خود روايتي تازه در سينماي مستند را
آغاز كرد كه عناصر اصلي آن بكارگيري درست تكنيك ، تناسب اجزا( شامل موضوع ، محتوا
، ساختار ، ريتم و... ) ، استفاده آگاهانه از موسيقي ومتن ، بيان درست وصادقانه ،
نگاه نو و تعهد نسبت به مخاطب بود . از آن پس اين روايت كه خود ان را بارها (شيوه
اشراقي) ناميد پيگيري وحتي تحليل نشد وما باز هم مثل هميشه دچار تحسين هاي افراطي
و نيز به! به ! گفتن هاي نا آگاهانه شديم واز مطالعه ونقد آثار او دور مانديم
.اكنون اما جادارد تا سينما گران ما وبخصوص مستند نگاران ما از نو اين آثار را
مطالعه نمايند ومهم تر از آن مسئولين فرهنگي ما در جهت تبديل آن به يك كالاي
فرهنگي قابل عرضه به خارج از مرزها تلاش كنند . بي گمان مجموعه روايت فتح آنچنان
ارزشمند هست كه توانسته نام خود وياد پديدآورنده خود را همچنان در اذهان زنده نگهدارد .
پي نوشت :
1- عنواني كه پس از شهادت از سوي رهبر معظم انقلاب به ايشان
اعطا شد
2- برگرفته از http://aviny.com – مرتضي
به روايت خودش
3- رضواني نيا ، صديقه –روايت فتح ، فتح روايت – ماهنامه
امتداد شماره 28 ارديبهشت87
4- گفتگو با رضا سلطان زاده آهنگساز روايت فتح – خبرگزاري
فارس
5- آويني ، مرتضي - متن روايت فتح - شهري
درآسمان ،قسمت ششم
6- برگرفته از http://aviny.com
7- همان - تفاوت
سينماي دفاع مقدس با سينماي جنگ3
والسلام
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تاریخ ایران
اگر از موضوع فراموش شده ترویج فرهنگ ایثار و شهادت عبور کنیم نوبت به رزمندگان جنگ میرسد. آنهایی که هشت سال جنگیدند و امروز در غبار زمان و سختیهای زندگی فراموش شدهاند.
(((( جانبازان همچنان به دنبال اثبات جانبازی ))))
بهتر است برای یک بار هم شده گروهی متخصص و کارشناس و دلسوز دور هم بنشینند و محاسبه کنند برای بازماندگان از جنگ چه اقداماتی انجام شده، وضعیت ترویج فرهنگ ایثار چیست؟ و سوال آخر اینکه ما بعد از شهدا چه کردیم.
http://mkhakpour9.persianblog.ir