گروه اجتماعی: دو سه روز پیش بود که ایلان ماسک، با خرید بخشی از سهام توئیتر، نه تنها بزرگترین سهامدار آن شد بلکه به هیأت مدیره توئیتر نیز راه یافت. اولین کار او بعد از این اتفاق، نظرسنجی از مردم بود که آیا میخواهید قابلیت ویرایش به توئیتها اضافه شود یا نه؟ که اکثریت رای مثبت دادند. ایلان ماسک میدانست این خواسته، از خواستههای قدیمی کاربران توئیتر است که همیشه مورد بیتوجهی مدیریت این شبکه اجتماعی قرار گرفته بود. او با دست گذاشتن روی این قضیه، هم محبوبیت خود را افزایش داد هم کارآمدیاش را نیامده به رخ کشید. جالب اینجاست بعد از آن نظرسنجی، مدیریت توئیتر اعلام کرد در حال طی مقدمات لازم برای اضافه کردن قابلیت ویرایش به توئیتها هستیم و این ربطی به ایلان ماسک ندارد. (ما هم باور کردیم)
به گزارش بولتن نیوز، وقتی اخبار و مسائل این روزهای ایران را بررسی میکردم به خودم گفتم چقدر جای فردی مثل ایلان ماسک در تاثیرگذارترین سِمَتهای مدیریتی کشور خالیست. کسی که اولا درک درستی از خواستههای واقعی مردم داشته باشد. ثانیا راه حل تأمین و برطرف کردن ″سریع، واقعی و حداکثری″ این خواستهها را بداند. و ثالثا، قدرت اجرایی کردن آنچه در ذهن دارد را هم داشته باشد. اما حیف که مدیریت کشور در عمل، بعضاً درگیر تصورات و توهمات است و دقیقا آنجاهایی که مردم اذیت میشوند، تصمیماتی میگیرند و حرفهایی میزنند که نه تنها خروجیاش، منفعت حداکثری برای حداکثر مردم نیست، بلکه تولید خشم عمومیست.
برای مثال به بخشی از صبحتهای دیروز رییس جمهور توجه کنید:
قبلا خیلیها گفتند و نوشتند که آقا! این کار درست نیست. چون اساسا موضوع، بودن یا نبودن ارز ترجیحی نیست. موضوع، عدهای سواستفادهگر است که به هر بهانهای دنبال تیغ زدن جیب مردم هستند. اما وقتی درک واقعبینانه از خواسته مردم و شرایطی که در آن هستیم وجود ندارد، نهایتاً دولت تصمیمی میگیرد که خشم حداکثری در اکثریت جامعه ایجاد میشود.
این استوریِ یکی از فروشگاههای خُرد، در یکی از شهرهای این کشور است که به خوبی نشان میدهد برخلاف تصور دولت از عدم تزریق شُک به جامعه در صورت حذف ارز ترجیحی، از الان همان یک عده سواستفادهگر، منتظر اجرای کامل تصمیم اشتباه دولت هستند تا موج جدید گرانیها را راه بیاندازند.
و یا این اظهارات استاندار گیلان را ببینید:
و این افزایش قیمتها را:
مثال آخر هم همین ممنوعیت ورود خودروی خارجی به کشور است. توضیح بیکیفیت بودن و بسیار بسیار گران بودن خودروی داخلی، توضیح واضحات است. این خواسته واقعی و حق مردم است که واردات خودرو آزاد شود، آنهم با تعرفه صفر. تا هرکسی در انتخاب خودرو آزاد باشد و مجبور نباشد به بهای جانش، جیب مافیای خودرو در کشور را پُر کند. اما خروجی تصمیم حاکمیت در این رابطه چیست؟ ممنوعیت واردات خودرو. حالا هرجایی که این تصمیم را گرفته، حتماً تصمیم اشتباهی گرفته. اگر واردات خودرو خلاف قانون است، باید آن قانون را خم کرد. اگر واردات خودرو نیازمند مقدماتیست، زحمت بکشید مقدمات را فراهم کنید، بجای پاک کردن کل صورت مسئله.
آقای رئیس جمهور! در لوای سفر شما به کرج با مترو که مثلاً خیلی مردمی و ساده هستید، در لوای بازدیدهای بعضی مسئولینِ منصوب شما که مثلاً خیلی در جریان امور هستند، دهن مردم دارد سرویس میشود. چرا؟ چون ارتباطشان با عمق جامعه قطع است. چون درک درستی از شرایطی که مردم در آن زندگی میکنند ندارند. چون در غار خودشان زندگی کرده و برای غار خودشان تصمیم میگیرند. این میشود که کلان تصمیمات شما، به درد جامعه هدفِ آن تصمیم نمیخورد. این میشود که مردم چیز دیگر میخواهند و شما چیز دیگر متوجه میشوید. و حتما این دولت مقصر ایجاد چنین شرایطیست. چون یا منصوبین این دولت تصمیمات را میگیرند یا آن مدیرانی که باید تغییر میکردند و دولت در تغییر آنها، تعلل میکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com