گروه اجتماعی: دکتر امیر امدادی، مخترع جوان و نخبهای از آمل، نامی آشنا در عرصه جهانی اختراعات است. او که موفق شده اختراعات متعددی در زمینههای الکترونیک و هوافضا به ثبت برساند، نه تنها نام خود را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسانده، بلکه به عنوان اولین ایرانی موفق به کسب مدال طلای گینس شده است. با این حال، داستان زندگی او تنها به موفقیتهای علمی محدود نمیشود؛ بلکه سرنوشتی پر از فراز و نشیب را روایت میکند که از ایران شروع شد و به امارات متحده عربی ختم شد. جایی که او به عنوان "پسر طلایی ایران" شناخته میشود، اما در وطنش با بیتوجهی و کملطفی مواجه شده است.
به گزارش بولتن نیوز ،امیر امدادی از همان دوران کودکی علاقهمند به علوم الکترونیک و فناوری بود. او با پشتکار و تلاش فراوان، توانست در سنین جوانی به موفقیتهای چشمگیری دست یابد. اختراعات او در زمینههای مختلف، از جمله سیستمهای پیشرفته الکترونیکی و فناوریهای هوافضا، توجه جهانیان را به خود جلب کرد. ثبت نام او در کتاب رکوردهای گینس به عنوان اولین ایرانی دارنده مدال طلای گینس، نقطه عطفی در زندگی حرفهای او بود. این موفقیت نه تنها برای او، بلکه برای ایران نیز افتخاری بزرگ محسوب میشد.
با وجود تمام این دستاوردها، دکتر امدادی در ایران با استقبالی که شایستهاش بود مواجه نشد. در مراسمی که برای تجلیل از او برگزار شد، به جای تقدیر و حمایت واقعی، با یک "پادَری" (نوعی زیرانداز ساده) از او تجلیل کردند. این اقدام نمادین، نه تنها نشاندهنده بیتوجهی به نخبگان در ایران بود، بلکه به نوعی توهین به شخصیتی محسوب میشد که توانسته بود نام ایران را در عرصه جهانی بدرخشاند. این رفتار ناخوشایند، سرآغاز تصمیم او برای ترک وطن بود.
دکتر امدادی پس از مهاجرت به امارات متحده عربی، با استقبالی گرم و پراحترام مواجه شد. حاکمان امارات که به حمایت از نخبگان و استعدادهای جهانی شهرت دارند، برای او فرش قرمز پهن کردند و از او به عنوان یکی از بزرگترین مخترعان جهان تقدیر کردند. این رفتار نه تنها نشاندهنده قدرشناسی از توانمندیهای او بود، بلکه تفاوت فاحش بین نگاه کشورهای پیشرفته به نخبگان و نگاه برخی کشورها به این قشر را آشکار کرد.
داستان دکتر امدادی تنها یک نمونه از سرنوشت نخبگان ایرانی است که به دلیل بیتوجهی و کملطفی مسئولان، مجبور به ترک وطن میشوند. در حالی که کشورهای دیگر با آغوش باز از این استعدادها استقبال میکنند، ایران همچنان درگیر مشکلات ساختاری است که مانع از رشد و ماندگاری نخبگان در کشور میشود. این مسئله نه تنها به ضرر ایران است، بلکه باعث از دست رفتن فرصتهای بزرگی برای پیشرفت علمی و فناوری کشور میشود.
داستان دکتر امیر امدادی به ما یادآوری میکند که نخبگان سرمایههای ارزشمند هر کشوری هستند و باید مورد حمایت و تقدیر قرار گیرند. اگر ایران میخواهد در عرصه جهانی به جایگاه واقعی خود دست یابد، باید نگرش خود را نسبت به نخبگان تغییر دهد و شرایطی فراهم کند که آنها بتوانند در وطن خود بمانند و به پیشرفت کشور کمک کنند. در غیر این صورت، شاهد خروج بیشتر استعدادها و از دست رفتن فرصتهای بزرگ خواهیم بود.
دکتر امیر امدادی امروز در امارات متحده عربی به عنوان یکی از بزرگترین مخترعان جهان شناخته میشود، اما داستان او همواره به ما یادآوری میکند که ایران میتوانست و میتواند مهد پرورش نخبگان باشد، اگر تنها قدر آنها را بدانیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
وقتی که استعمار در شبکه های مجازی و رسانه های خودش مشغول ایجاد روحیه خود تحقیری و یاس و نا امیدی و سرخوردگی برای ملت ایران هستند، دادن یک "پادری" به جوان نخبه ایرانی، قطعاً با برنامه ریزی همان شیطان ها و دشمنان این کشور صورت گرفته و توسط یک عده مدیر نالایق و نفهم اجرایی شده است!
جا دارد دادستان و مقامات امنیتی این کشور از خواب گران بیدار شوند و چشم هایشان را باز کنند و ببینند در کجاها چه سناریو هایی در حال انجام است. این کشور هر جایش نگاه میکنیم یک عده مشغول اجرای برنامه هایی هستند که حاصل آنها نابودی و خسارت برای کشور است.
اما در یه جایی؟ باشی اسیر؟
میلیون دلاری براشون صرفه جویی بکنی
بدون هیچ مزد و منّت و بدون هیچ توقع
پرداختی هاشون هم شبیه «استثمارگران»
بعد، گاهی به خاطر استفاده از «نور شمع»
گاهی همراه داشتن «چراغ قوه کوچولو»!
مراقبت بکنی تا که «چیزی» نبره اون لولو!
که می برد، نه، «می بردند»، در یه دورهمی
بعد مثل داعشی ها و بدتر از بوبکر بغدادی
بزنند دائم «پشت پا» که چرا اونو لو دادی
والله العظیم خیلی ادعاها اینجا حرف مفته
والله العظیم «پیگیری» دروغه، هرکی گفته
«کمپانی های خاص» اولین «داعِش صفت»
امیر امدادی، مملکت، هر شامگاه و بامدادی
برخی دنبال اینکه چجوری خزانه غنی کنند
با برده داری، تا لات بازی و خرج اَتینا کنند
امیر بیشتر از صدتا نامه به جاهایی زدیم
هزار، بلکه بیشتر تلنگر به پُر مُدعاها زدیم
امیر مثل «کَشک»، دریغ از یه اقدام عملی
امیر، «سیلی خوردن» میدونی یعنی چی؟
امیر، چوب تأدیب اله میدونی یعنی چی؟
امیر، اثر دعا، ناله، آه، میدونی یعنی چی؟
امیر، «خيلیها» دارند می خورند هر روزه
دودِ «نکبت پلشتی» هاست داره میسوزه
امیر، شعار و ادعا و دادار دودور زیاد شده
هرکی که دنبال کار سالم، دچار غمباد شده
خیلی چیزا و جاها در «تیول» آدم بَدا شده
https://img.abadis.ir/comments/words/%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C%D9%85/035083.webp
امیر، بویِ نکبت را حِس کردی و رفتی؟
کمپانی، هولدینگ، تراست، کارتل نفتی؟
امیر، تو سفر کردی به کشوری عربی
پس برو یاد بگیر چند جمله هم عربی
مثلاً عبارت : «آل سعود و آل صعود»
امیر، رفتی، پس برو پسر فی امان الله
بگو به رفقا، که خیلی بَد جور بزنه الله
بگو به رفقا، که خیلی بَد جور بزنه الله
که زده، داره میزنه، «غرور و کتمان»
نخبه شهدای این مملکت هستن
نخبه جانبازان این مملکت هستن
سرآمد تمام نخبه ها سردار دلها شهید سلیمانی است که بدون چشم داشت ۴۵ سال به مملکت خدمت کرد
اره درسته باید نخبه ها حفظ بشن
ولی نباید نون ونمک این مملکت بخوری و نمکدان بشکنی بخاطر مشتی مدیران بیسواد
درایران درس بخونی از تمام امکانات این مملکت استفاده کنی بخاطر یه بی مهری تمام این خدمات بندازی پشت سر
این نخبگی نیست