گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 72 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً
سوره احزاب (33) آیه 72
ترجمه
ما آن امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس ابا کردند از اینکه آن را بردارند [= برعهده گیرند] و از آن نگران شدند و انسان آن را برداشت؛ حقّاً که او ستمکار و نادان بود.
حدیث
1) زندیقی خدمت امیرالمومنین ع میرسد و سوالات و اشکالاتی را در مورد قرآن کریم مطرح میکند. از جمله اینکه میگوید: و چنین یافتم که میفرماید «ما آن امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس ابا کردند از اینکه آن را بردارند [= برعهده گیرند] و از آن نگران شدند و انسان آن را برداشت؛ حقّاً که او ستمکار و نادان بود» این امانت چیست و این انسان کیست؟ در حالی که از صفات خداوند عزیز علیم این نیست که امر را بر بندگانش مشتبه گرداند؟!
امیرالمومنین ع فرمودند: ... و اما امانتی که از آن یاد کردی؛ پس آن امانتی است که واجب و جایز نیست که جز در پیامبران و جانشینان ایشان باشد، چرا که خداوند آنان را بر آفریدههای خود امانتدار قرار دارد و حجتهای روز زمینش گرداند؛ پس سامری و هرکس که دور او جمع شد و هر کافری که در غیاب حضرت موسی ع وی را در گوسالهپرستی یاری کرد، این پستفطرتان، هیچگاه نتوانستند از عهده انتساب جایگاه حضرت موسی به خود و برداشتن آن امانتی را که تنها سزاوار کسانی بود که از هر رجس و پلیدیای پاکاند، برآیند؛ و تنها بار گناهش را برداشتند و نیز بار گناه هر کس از ظالمان و یارانشان که آن راه را پیمود؛ و به همین جهت است که پیامبر ص فرمود: هرکه سنت و شیوه حقی را رایج سازد برایش اجر آن و نیز اجر هرکس که تا روز قیامت بدان عمل کند خواهد بود [و نیز اگر سنت بدی را پایهریزی کند ...] و برای این سخن پیامبر ص شاهدی در کتاب خدا وجود دارد و آن این سخن خداوند عز و جل است که بعد از ذکر داستان کشته شدن هابیل توسط قابیل میفرماید «و از اين روى بر بنیاسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را - جز به قصاص، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است» (مائده/32) و «زنده کردن» در اینجا تاویلی در باطن دارد غیر از معنای ظاهریش؛ و آن همان هدایت کردن است زیرا هدایت حیات ابدی است و کسی را که خدا زنده بخواند هرگز نمیمیرد؛ بلکه تنها از سرای رنج و سختی به سرای راحتی و لطف الهی جابجا میشود.
الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص241 و 245 و 251
2) از امام صادق ع روایت شده است: اینکه خداوند میفرماید: «ما آن امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس ابا کردند از اینکه آن را بردارند [= برعهده گیرند] و از آن نگران شدند و انسان آن را برداشت؛ حقّاً که او ستمکار و نادان بود» منظور همان ولایت علی بن ابیطالب است.
بصائر الدرجات، ج1، ص76؛ الكافي، ج1، ص413
از امام رضا ع در مورد آیه «ما آن امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس ابا کردند از اینکه آن را بردارند [= برعهده گیرند]...» سوال شد فرمودند:امانت همان ولایت [= مقام امامت] است، پس هر کس بناحق آن را ادعا کند قطعا کفر ورزیده است.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص306؛ معاني الأخبار، ص110
و ابوبصیر هم درباره همین آیه از امام صادق ع سوال میکند. ایشان میفرمایند: امامت همان ولایت است و «انسان» همان ابوالشرور [پدر بدیها] منافق است.
معاني الأخبار، ص110
3) ابوبصیر میگوید از امام صادق ع پرسیدم: خارج شدن حضرت آدم ع از بهشت چگونه بود؟ فرمودند: هنگامی که حضرت آدم ع با حوا ازدواج کرد خداوند متعال به او وحی کرد: آدم! نعمتم بر خودت را به یاد داشته باش که همانا من تو را این گونه بیسابقه پدید آوردم و به مشیت خود تو را به صورت بشری سر و سامان دادم و از روحم در تو دمیدم و فرشتگانم را به سجده بر تو واداشتم و تو را بر دوش آنان سوار کردم و خطیب آنان ساختم و زبانت را به همه زبانها گویا کردم و همه اینها را مایه شرافت و افتخار تو قرار دادم؛ و این ابلیس لعین است که از درگاهم راندم و لعنتش کردم هنگامی که از سجده بر تو خدداری کرد و تو را برای کنیزم [= حواء] مایه کرامت قرار دادم و کنیزم را برای تو نعمتی قرار دادم که هیچ نعمتی گرامیتر از همسر شایسته نیست، که وقتی به او مینگری شاد میشوی؛ و هزار سال پیش از اینکه شما را بیافرینم سرای حیات [ادبی] را برایتان آفریدم، تا به عهد و امانت من در آن وارد شوید.
و خداوند متعال این امانت را بر آسمانها و زمین و همه فرشتگان عرضه کرده بود و آن این بود که در نیکوکاری همراهی و از بدی دوری کنند. آنان از قبول آن خودداری کردند و آن را بر آدم عرضه کرد و او پذیرفت و فرشتگان از جرات آدم بر قبول این امانت تعجب کردند و خداوند می فرماید «ما آن امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس ابا کردند از اینکه آن را بردارند [= برعهده گیرند] و از آن نگران شدند و انسان آن را برداشت؛ حقّاً که او ستمکار و نادان بود» و فاصله پذیرش امانت توسط آدم و عصیان کردن پروردگارش به اندازه فاصله بین ظهر و عصر بود...
البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص348 (تحفة الإخوان، ص67 «مخطوط»)
4) از نصیحتهای امیرالمومنین ع به اصحابش، بعد از اینکه بر رعایت نماز و زکات تاکید میکرد، این بود: سپس ادای امانت، که محروم و ناامید گردد کسی که اهل آن نباشد؛ همانا آن بر آسمانهای برافراشته و زمینهای گسترده و کوه های بلندبالا عرضه شد چيزى بلندتر و گستردهتر و بزرگتر از آنها نيست. اگر چيزى به خاطر بلندى يا پهنا يا نيرو و يا ارجمندى، امانت را نمىپذيرفت، آن سه بودند؛ ليكن از عقوبت ترسيدند و چيزى را دانستند که کسی که از آنان ناتوانتر بود – یعنی همان انسان – ندانست چرا که او بسیار ستمگر و نادان بود.
نهج البلاغة، خطبه199؛ الكافي، ج5، ص37
5) روایت شده است که هنگامی که وقت نماز میشد حضرت علی ع میلرزید و متزلزل میشد و رنگ به رنگ میشد. از ایشان سوال میشد: یا امیرالمومنین! چه شده است؟ میفرمود: وقت نماز شد؛ وقت ادای امانتی که بر آسمانها و زمین عرضه شد و ابا کردند که آن را برعهده گیرند و از آن بیمناک بودند.
عوالي اللئالي، ج1، ص324 مناقب آل أبي طالب، ج2، ص124
تدبر
1️⃣ آن امانت که آسمانها و زمین و کوهها بر دوش نکشیدند و انسان برداشت، چه بود؟
الف. «تکلیف» است [که ناشی از اختیار داشتن انسان میباشد.] (تفسير الصافي، ج4، ص206) به تعبیر دیگر، همان اذعان به ولایت الهی و تن دادن به استکمالی است که با ایمان و عمل صالح برای انسان حاصل میشود؛ و آسمانها و زمین و ... فاقد این استعداد و تواناییاند. (المیزان، ج16، ص350)
ب. مقام ولایت، حکومت و امامت است که از آنِ اولیای خاص الهی است و کسی نباید بناحق آن را بردارد و از آنِ خود بشمرد و دلیلش هم این آیه است که میفرماید «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» و کاملا ناظر به امامت میباشد و مقصود از حمل، برداشتن، غصب و تصرف نابجا در آن است. (تفسير القمي، ج2، ص198)
بویژه اگر توجه کنیم که مهمترین محور مباحث این سوره مساله نفاق بوده و مرز نفاق و ایمان هم در روایات، ولایت معرف گردیده است.
ج. همان خصلت امانتداری است. یعنی رعایت امانات مردم و وفای به عهدها که اولینش همان بود که حضرت آدم قابیل را بر فرزندان و اهلش امین دانست ولی قابیل خیانت کرد و هابیل را کشت. (سدی، ضحاک، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص584)
د. آنچه خداوند بدان دستور داده یا از آن نهی کرده (ابوالعالیه، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص584) و به تعبیر دیگر، احکام و واجباتی که خداوند بر بندگان واجب فرموده است (ابنعباس، مجاهد، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص584) مانند نماز.
ه. روحی است که خداوند در بشر به ودیعت نهاده است. (درخشان پرتوى از اصول كافى، ج4، ص117)
نکته تفسیری
مرحوم فیض کاشانی، بعد از اشارهای به برخی از این احادیث که امانت را به ولایت، امانتداری، نماز و ... تفسیر کردهاند توضیح میدهد که اصل این امانت همان تکلیف به عبودیت خاص خداوند از آن طریقی است که خود او تعیین کرده و تمامی این موارد بیان مصادیقی از آن اصل کلی میباشد. (تفسير الصافي، ج4، ص207-209)
2️⃣ معنای عرضه آن امانت بر آسمان و زمین و کوهها و خودداری کردن آنها چیست؟
الف. منظور عرضه به «اهلِ» آن است (شبیه آیه وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتي كُنَّا فيها (یوسف/82) که به معنای وَ سْئَل اهل الْقَرْيَةَ الَّتي میباشد). یعنی عرضه شد به آسمانیان (فرشتگان) و زمینیان و ساکنان کوهها؛ و این عرضه به معنای آن است که به آنها شناسانده شد که ضایع کردن این امانت چه گناه عظیمی دارد؛ و همگی خودداری کردند از اینکه بخواهند مرتکب تجری بر آن و برداشتن نابحق آن شوند؛ اما انسان بدون اعتنا به عقوبتی که در خیانت به آن خواهد دید جاهلانه و ستمگرانه آن را برداشت و در حق آن خیانت کرد. (جبائی، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص585؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص459-460)
ب. عرضه به معنای «در قبال چیزی قرار دادن» است؛ یعنی اگر این امانت در قبال آسمانها و ... قرار گیرد از آنها سنگینتر است که آنها توان تحمل آن را ندارند (ابومسلم، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص585)
ج. عرضه به معنای فرضی است؛ یعنی وضعیت به طوری است که به فرض اگر آسمانها و ... عاقل و دارای اختیار بودند و این امانت (اصول و فروع دین و وعده و وعید و ...) بر آنها عرضه میشد با همه بزرگی و شدت و قوتشان بر آنها سنگین میآمد و از ترس اینکه نتوانند حق آن را ادا کنند زیر بار قبول آن نمیرفتند و از پذیرش آن میترسیدند. (المسائل العكبرية (للمفید)، ص90؛ متشابه القرآن (لابن شهر آشوب)، ج1، ص30؛ مجمعالبیان، ج8، ص586)
د. اصلا عرضهای چه به معنای واقعی یا فرضی در کار نیست؛ بلکه این یک تعبیر ادبی است برای نشان دادن اهمیت و عظمت شأن امانت؛ شبیه آن که مثلا میگویند «فلانی دروغی گفته که کوهها هم تحمل شیندنش را ندارند» و در واقع مقصود از این تعبیرهمان دلایل توحید و ربوبیت الهی است که در آسمانها و ... قرار داده شده و آنها آن را آشکار میکنند اما انسان کافر آن را مخفی میکند. (المسائل العكبرية (للمفید)، ص89؛ أمالي المرتضى، ج2، ص309؛ مجمعالبیان، ج8، ص586)
ه. این امانت، تکلیف الهی است و منظور از عرضه به آسمانها و ... و خودداری کردن آنها، نگاه کردن به استعداد و ظرفیت آنها برای قبول این امر، و عدم توانایی آنها برای چنین مقصودی است. (تفسير الصافي، ج4، ص206)
3️⃣ مقصود از «حمل امانت» که سایر موجودات از آن خودداری کردند و انسان برداشت چیست؟
الف. توان تحمل و قبول آن امانت، و حق آن را درست ادا کردن. (مجمعالبیان، ج8، ص585)
ب. منظور تضییع آن [= تصرف نابجا و ناحق در آن] است؛ بویژه از این جهت که حمل امانت در مورد فرشتگان (اهل آسمان) در معنای مثبتش صدق میکند در حالی که در آیه گفته آسمانها هم حمل نکردند (ابوعلی جبائی؛ زجاج، حسن بصری، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص585؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص459-460)
4️⃣ انسان چه ظرفیت عظیمی دارد: حقیقتی بر او عرضه شده است که آسمانها و زمین و کوهها از برداشتن آن ترسیدند، اما انسان آن را برداشته است. واقعا عجیب است که:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
نکته تخصصی انسانشناسی
انسان از نفخه الهی برخوردار گردیده و به مقام تعلیم اسمائی مفتخر گردیده و از این رو مسجود فرشتگان قرار گرفته است. اما همین انسان وقتی خود را در افق تنگ دنیا و ماده ببیند خداوند در موردش میفرماید:
أ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها: آیا خلقت شما شدیدتر است یا آسنها که بنا کردهایم؟ (نازعات/27)
لخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاس: قطعا آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش مردم برگتر است. (غافر/57)
و چنین انسانی حق آن امانت عظیم الهی را اذعان نمیکند لذا اگر در میان حیوانات ظالم و جاهل پیدا میشود او در بدی نیز گوی سبقت را از هم ربوده و نهتنها از حیوانات گمراهتر (كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل؛ اعراف/179؛ فرقان/44)، بلکه دلش از سنگ هم سختتر شده (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً؛ بقره/74) و به ظلوم و جهول بودن متصف میگردد.
یک انسانشناسی جامع این است که توجه کند اگر چنین ظرفیتی در انسان هست همان طور که در خوبی تا قرب الهی پیش میرود و از فرشتگان برتر میگردد در شقاوت و فسادانیگزی و خونریزی هم به حدی از حیوانات پیشی میگیرد که تعجب فرشتگان را هم برمیانگیزد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com