به گزارش خبرگزاری بولتن نیوز به نقل از حوزه، در پی شنیدن زنگ خطر طلاق عاطفی در زندگیهای زناشویی، پرسشهایی اساسی ذهن بسیاری را درگیر کرده است: چرا زوجین به تدریج فاصله میگیرند و محبت و صمیمت را از دست میدهند؟ در این مصاحبه به بررسی علل بروز طلاق عاطفی و عواقب آن بر زندگی خانوادگی میپردازیم و به دنبال راهکارهایی برای بازسازی روابط آسیبدیده و احیای عشق و صمیمیت بین همسران هستیم.
متاسفانه امروزه پدیده طلاق به یکی از چالشهای جدی جامعه ما تبدیل شده است و اما در کنار آمار نگرانکننده طلاقهای رسمی، نوع دیگری از جدایی نیز در حال گسترش است که شاید کمتر به آن توجه میشود و آن طلاق عاطفی است؛ این وضعیت زمانی رخ میدهد که همسران زیر یک سقف زندگی میکنند، اما ارتباط عاطفی و صمیمیت بین آنها از بین رفته و روابطشان به سردی و بیتفاوتی میگراید.
طلاق عاطفی نه تنها سلامت روانی زن و مرد را به خطر میاندازد، بلکه میتواند تأثیرات مخربی بر فرزندان و سایر اعضای خانواده نیز داشته باشد. برای بررسی ابعاد مختلف این مسئله و ارائه راهکارهای مناسب، با حجت الاسلام محمد مهدی عباسی آغوی، مشاور و کارشناس مسائل خانواده به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن تقدیم شما خواهد شد.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار رسانه رسمی حوزه قرار دادید، لطفا بفرمایید طلاق عاطفی چیست و چه رفتارهایی نشان دهنده وجود آن در یک رابطه زناشویی است؟
طلاق در لغت به معنای رهایی است و در اصطلاح حقوقی، به جدایی زن و مرد از یکدیگر اطلاق میشود. این جدایی گاه به صورت حقوقی و رسمی، یعنی با طی شدن مراحل قانونی و شرعی، انجام میشود.
در مقابل، گاهی طلاق به شکل رسمی و قانونی رخ نمیدهد، اما از نظر عاطفی و احساسی، زن و مرد دچار جدایی و سردی میشوند و عملاً یکدیگر را تحمل میکنند، هرچند در ظاهر زندگی مشترک ادامه مییابد، اما در باطن، زمینههای فروپاشی آن فراهم آمده است.
طلاق عاطفی، پیشدرآمدی بر طلاق رسمی است و اغلب آمار آن، به مراتب بیش از طلاقهای ثبت شده است.
آمارهای نگرانکننده طلاقهای رسمی، بسیار هشداردهنده هستند و افزایش چشمگیر نسبت طلاق به ازدواج، در برخی مناطق به «سه به یک» رسیده است. این وضعیت بحرانی، ضرورت توجه جدی به عوامل مؤثر در فروپاشی خانوادهها را نشان میدهد.
* چطور می توان متوجه شد که زن و مرد دچار طلاق عاطفی شدهاند؟
برای شناسایی اینکه یک زن و مرد دچار طلاق عاطفی شدهاند، نشانههایی وجود دارد که میتوانند رفتاری، عاطفی یا شناختی باشند.
نشانههای شناختی:
زوجهایی که دچار طلاق عاطفی میشوند، غالباً یکدیگر را مناسب زندگی مشترک خود نمیدانند و از لحاظ شناختی بینشهای محدود و مرزی نسبت به هم دارند. آنها احساس میکنند که برای یکدیگر مناسب نیستند.
نشانههای عاطفی:
محبت و عشق بین آنها کاهش مییابد و روابط عاطفی و عاشقانه کمرنگ میشود. همچنین، حمایت عاطفی از یکدیگر در مواقع مشکلات به طور چشمگیری کاهش مییابد.
نشانههای رفتاری:
رفتارهای آزاردهنده نسبت به یکدیگر افزایش مییابد. در این شرایط، پرخاشگری و ناهماهنگیهای رفتاری در خانوادهها بیشتر میشود. به خصوص روابط جنسی تحت تأثیر قرار گرفته و معمولاً سرد و کمتر میشود.
مشکلات روانی:
در برخی موارد، طرفین ممکن است دچار افسردگی شوند و این افسردگی به نوبه خود میتواند منجر به بروز روابط خارج از خانواده گردد.
به طور کلی، این نشانهها میتوانند زنگ هشداری برای شناسایی طلاق عاطفی در یک رابطه باشد و نیازمند توجه و اقدام مناسب هستند.
درست است که زندگی مشترک پس از مدتی از هیجانات اولیه فاصله می گیرد، اما چرا این روند اغلب به سردی و بی تفاوتی تبدیل می شود؟
آمارها نشان میدهد که معمولاً طلاق عاطفی بعد از گذشت پنج سال از ازدواج آغاز میشود، هرچند برخی از همسران ممکن است این تجربه را در سال اول احساس کنند، اما به طور کلی، رضایت زناشویی معمولاً پس از پنج سال کاهش مییابد؛ عوامل مؤثر بر این کاهش رضایت زناشویی متنوع هستند و گذر زمان به تنهایی نمیتواند عامل اصلی باشد. این عوامل میتوانند به دو دسته پیش از ازدواج و پس از ازدواج تقسیم شوند.
عوامل پیش از ازدواج:
ازدواج اجباری:
در بسیاری از موارد، افراد ممکن است تحت فشار خانوادهها یا جامعه برای ازدواج قرار بگیرند و خود انتخاب نکرده باشند. به عنوان مثال، پدر و مادر ممکن است برای آنها همسر انتخاب کنند.
انتخاب نامناسب:
حتی اگر ازدواج اجباری نباشد، ممکن است افراد تصمیمگیریهای اشتباهی انجام دهند و با معیارهای نادرست اقدام به انتخاب همسر کنند. برخی افراد ممکن است به صورت احساسی و بدون بررسی دقیق شرایط، همسر خود را انتخاب کنند.
تب عشق ناپایدار:
در مواردی که زوجین بر اساس عشق دوران نوجوانی یا جوانی به یکدیگر پیوند میخورند، ممکن است پس از مدتی به سردی عاطفی دچار شوند. تحقیقات نشان داده است که در هند، افرادی که با شور و عشق زیاد وارد زندگی مشترک میشوند، بعد از پنج سال کاهش روابط زناشویی را تجربه میکنند.در مقابل، زن و مردهایی که ازدواج سنتی و با حضور خانوادهها داشتهاند و این ازدواج را بهطور عاقلانه انجام دادهاند، کمتر دچار سردی عاطفی شدهاند.
متأسفانه، در برخی موارد، دختر و پسری که بر اساس عشقی پیش از ازدواج زندگی مشترکشان را شروع میکنند، پس از مدتی با سردی عاطفی و طلاق عاطفی مواجه میشوند و احساسات اولیهشان به سرعت کاهش مییابد.
عوامل پس از ازدواج
شایان ذکر است که در مقابل، زن و مردهایی که بر اساس ازدواجهای سنتی و با مشورت خانواده و تفکر منطقی وارد ازدواج میشوند، کمتر دچار سردی عاطفی میشوند و روابط زناشویی بهتری را تجربه میکنند.
در نتیجه، توجه به شرایط پیش از ازدواج و معیارهای صحیح انتخاب همسر میتواند نقش مهمی در کاهش خطر طلاق عاطفی داشته باشد.
زن و مردهایی که ازدواج خود را در محضر خانواده و بهصورت سنتی و عاقلانه انجام دادهاند، کمتر دچار سردی عاطفی میشوند.
پس از ازدواج، عوامل مختلفی میتوانند به سردی عاطفی بین همسران منجر شوند؛ ممکن است که رابطه آنها بهدرستی شکل گرفته باشد، اما مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط مؤثر با همسرشان را نداشته باشند.
ضعف در مهارتهای ارتباطی، ناتوانی در حل اختلاف، عدم اجرای صحیح نقشهای زناشویی و قصور در انجام وظایف بهدرستی، همگی میتوانند مشکلاتی را ایجاد کنند.
علاوه بر این، عواملی مانند لجبازی، پافشاری بر عقاید خود و انتظارات بیش از حد نیز میتوانند به سردی عاطفی دامن بزنند.
برخی از عوامل نیز به همسران مربوط نمیشود و بیشتر ناشی از شرایط بیرونی است؛ عواملی مانند فقر و بیکاری، دخالتهای ناخواسته دیگر اعضای خانواده و ناباروری یکی از زوجین که خواهان فرزنددار شدن هستند، میتوانند تأثیرگذار باشند.
علاوه بر این، برخی صفات اخلاقی منفی مانند حسادت و تکبر نیز میتوانند روابط را تیره و سرد کنند، همچنین، نادیده گرفتن نیازهای همسر، بیتوجهی و بیمسئولیتی عواملی هستند که میتوانند به طلاق قانونی منجر شوند و این عوامل در طلاق عاطفی نیز تأثیرگذارند.
به دلیل برخی عوامل، ممکن است افراد زندگی را تحمل کنند و به سمت طلاق حقوقی نروند، یا حتی این تحمل منجر به طلاق شود. در هر صورت، عوامل مختلف فردی، اجتماعی و پیشینی و پسینی در طلاق عاطفی اثرگذارند.
زن و مردهایی که ازدواج خود را در محضر خانواده و بهصورت سنتی و عاقلانه انجام دادهاند، کمتر دچار سردی عاطفی میشوند.
پس از ازدواج، عوامل مختلفی میتوانند به سردی عاطفی بین زوجین منجر شوند؛ ممکن است که رابطه آنها بهدرستی شکل گرفته باشد، اما مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط مؤثر با همسرشان را نداشته باشند.
ضعف در مهارتهای ارتباطی، ناتوانی در حل اختلاف، عدم اجرای صحیح نقشهای زناشویی و قصور در انجام وظایف بهدرستی، همگی میتوانند مشکلاتی را ایجاد کنند.
علاوه بر این، عواملی مانند لجبازی، پافشاری بر عقاید خود و انتظارات بیش از حد نیز میتوانند به سردی عاطفی دامن بزنند.
برخی از عوامل نیز به همسران مربوط نمیشود و بیشتر ناشی از شرایط بیرونی است؛ عواملی مانند فقر و بیکاری، دخالتهای ناخواسته دیگر اعضای خانواده و ناباروری یکی از زوجین که خواهان فرزنددار شدن هستند، میتوانند تأثیرگذار باشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com