کد خبر: ۵۲۹۵۹۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/

ای کاش خدا را فرمان می‌بردیم

روزی که چهره‌هایشان در آتش دگرگون ‌شود، گویند ای کاش خدا را فرمان می‌بردیم و از رسولش اطاعت می‌نمودیم.

گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 66 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:

یوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یقُولُونَ یا لَیتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ  

سوره احزاب (33) آیه 66  

ترجمه

روزی که چهره‌هایشان در آتش دگرگون ‌شود، گویند ای کاش خدا را فرمان می‌بردیم و از رسولش اطاعت می‌نمودیم.

حدیث

1) از امام کاظم ع از پدرانشان روایت شده است که امام حسین ع فرمودند: یکبار ما با اصحاب رسول الله بعد از رحلت ایشان در مسجد النبی جمع بودیم و از فضایل ایشان سخن می‌گفتیم که یکی از علمای یهود از اهل شام که به تورات و انجیل و زبور و صحف ابراهیم و انبیاء مسلط بود بر ما وارد شد و سلام کرد و نزد ما نشست و اندگی درنگ کرد، سپس گفت: ای امت محمد! شما هیچ فضیلت و مرتبتی برای هیچ پیامبر و رسولی را نگذاشته‌اید مگر اینکه آن را برای حضرت محمد ص هم اعتقاد دارید؛ حالا اگر من از شما سوالی بپرسم حاضرید جواب دهید؟

امیرالمومنین ع فرمود ای برادر یهودی! هر چه دلت می‌خواهد بپرس که من به یاری خدا و به مشیت او به هرچه بپرسی پاسخ می‌دهم؛ و به خدا سوگند که خداوند عز و جل هیچ درجه و فضیلتی به هیچ نبیّ و رسولی نداد مگر اینکه همگی را برای حضرت محمد ص جمع کرد و چندین برابر او را بر همه انبیاء و رسولان برتری بخشید؛ و بارها می‌شد که رسول الله ص فضیلتی را در مورد خودش را نقل می‌فرمود و در پایانش می‌فرمود «و لا فَخرَ: واین از باب فخرفروشی نیست» و من امروز برایت از فضائل او مواردی را نقل کنم بدون اینکه بخواهم کسر شأنی برای احدی از پیامبران ایجاد کنم، مواردی که خداوند آن را مایه چشم روشنی مومنان قرار دهد؛ از باب شکری در برابر آنچه خداوند به حضرت محمد ص عطا فرمود و الان نیز بر آنها می افزاید. پس بدان این یهودی ...

[و حضرت وارد گفتگویی طولانی با وی شد. فرازی از این گفتگو گذشت. در ادامه آن فراز، حضرت فرمود: ]

و خداوند فضل و برتری او در دنیا و فضیلت وی در آخرت را بدانجا رساند که توصیف نتوان کرد، ولی در حدی که قلبت تحمل آن را داشته باشد و عقلت آن را پس نزند، و عالمانه دست به انکار نزنی، مواردی را به تو خبر می دهم.

فضل و برتری وی بدانجا رسید که اهل آتش فریاد می‌زنند و با صدای بلند بانگ پشیمانی سر می‌دهند که ای کاش او را در دنیا اجابت کرده بودیم و خداوند عز و جل فرمود: «روزی که چهره‌هایشان در آتش دگرگون ‌شود» پس «گویند ای کاش خدا را فرمان می‌بردیم و از رسولش اطاعت می‌نمودیم.»

إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏2، ص407

2) فتح بن یزید جرجانی حکایت می‌کند که یکبار در مسیر برگشت از خانه خدا به سمت خراسان با امام هادی ع همسفر شدم و او قصد عزیمت به سوی عراق را داشت. شنیدم که فرمود: کسی که تقوای الهی پیشه کند، در حفظ و وقایه نگهداشته می‌شود؛ و کسی که از خدا اطاعت کند مورد اطاعت واقع می‌گردد.

من از اینکه توانسته بودم به محضر ایشان برسم خیلی خوشحال شدم و سلام کردم و جوابم را داد و به من فرمود که بنشینم و شروع به صحبت کرد و فرمود: ای فتح! کسی که خالق را اطاعت کند برایش اهمیت ندارد که مخلوق از او عصبانی شود، اما کسی که خالق را به خشم آرد یقین داشته باشد که خالق او را به خشم و غضب مخلوق مبتلا سازد؛ و همانا خالق را نمی‌توان توصیف کرد جز آن گونه که خود توصیف فرموده، و چگونه می‌توان خالقی را وصف نمود که حواس از درک او، و وهم‌ها از رسیدن به او، و خطورات ذهنی از محدود کردن او، و دیدگان از احاطه به او عاجزند؛ أجلّ است از هر وصفی که وصف‌کنندگان گویند، و متعالی است از هر شرحی که شرح‌دهندگان بیان کنند ...

[و بعد از بیان توضیحاتی درباره برتری مطلق خداوند از هر وصف و بیانی، فرمودند]

و حتی چگونه می‌توان به کنه حضرت محمد ص رسید در حالی که خداوند جلیل اسم او را در کنار اسم خود آورد و در بخشش او را کنار خود گذاشت و پاداش اطاعت از خود را برای کسی که از او اطاعت کند مقرر داشت، چنانکه فرمود: «و به عيبجويى و انتقام برنخاستند مگر [بعد از] آنكه خدا و پيامبرش از فضل خود آنان را بى‏نياز گردانيده بودند» (توبه/47) و از قول کسانی که اطاعت او را ترک کرده، و در حال عذاب شدن بین طبقاتی از آتش و جامه‌هایی از قطران [= قیر مذاب] می‌باشند، فرمود «گویند ای کاش خدا را فرمان می‌بردیم و از رسولش اطاعت می‌نمودیم.» (احزاب/66)

و یا چگونه می‌توان کنه کسانی را وصف کرد که خداوند جلیل طاعت آنان را با طاعت رسولش قرین کرد، آنجا که فرمود: «از خدا اطاعت کنید، و از رسولش و اولی‌الامر از آنها فرمان برید» (نساء/59) و فرمود «اگر آن مطلب را به رسول یا به اولی‌الامر ارجاع می‌دادند ...» (نساء/83) و فرمود «و خداوند به شما دستور می‌دهد که امانات را اهلش برگردانید» (نساء/58) و فرمود «از اهل ذکر بپرسید اگر که نمی‌دانید» (نحل/43)

ای فتح! همان طور که خداوند جلیل – جل جلاله – و نیز رسول و خلیل [= دوست؛ اشاره به حضرت علی ع] و فرزندان [زهرای] بتول را نتوان توصیف کرد، مومنی هم که تسلیم امر ما باشد توصیف‌ناپذیر است؛ پس پیامبر ما برترین پیامبران است؛ و خلیل ما برترین أخلاء [دوستان]؛ و وصیش بزرگوارترین اوصیاء؛ اسم آن دو [محمد ص و علی ع] برترین اسماء؛ و کُنیه [= لقب] آن دو برترین و جلیل‌ترین کُنیه‌ها؛ اگر قرار بود [ما فرزندان زهرا س] جز با کُفر و همتای خود ننشینیم، با هیچکس همنشین نمی‌شدیم؛ و اگر قرار بود جز با کُفو و همتای خود ازدواج نکنیم، کسی به ازدواج ما در نمی‌آمد؛ متواضع‌ترین مردم، کسی است که بردباری‌اش از همه عظیم‌تر، و دستانش از همه [به بخشش] گشوده‌تر، و حمایت‌گری‌اش از همه بزرگمنشانه‌تر باشد؛ اوصیای آن دو [پیامبر و امیرالمومنین ع] علم آن دو را به ارث برده‌اند پس امور را به ایشان برگردان و تسلیم آنان باش تا خداوند تو را به مرگ اینان بمیراند و به حیات ایشان زنده گرداند، البته اگر دلت می‌خواهد [که به چنین جایگاهی برسی]، رَحِمَكَ اللَّهُ.

كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص386-387

اثبات الوصية، ص235-236

تدبر

1️⃣ این سوره با دستور به اطاعت نکردن از کافران و منافقان شروع شد و در اواسط سوره (آیه48) یکبار دیگر بر این دستور تاکید کرد.

اکنون در اواخر سوره، تاکید می‌کند که اگر ما چنان دستوری دادیم و نیز دستور دادیم از وحی (خدا و رسول) پیروی کنید (آیه3 و 36) به این جهت است که خود همین کافران نیز - و همچنین منافقان، که در حقیقت کافر (نساء/137-138) و همنشینان کافران در جهنم‌اند (مثلا نساء/140 ؛ توبه/68 )- در پایان کار در آتش جهنم زیر و رو می‌شوند و می‌فهمند مهمترین مشکلشان در زندگی دنیا همین بوده که خدا و رسولش را اطاعت نمی‌کردند.

2️⃣ «تقلب» به معنای زیر و رو شدن است؛ اما مقصود از «تقلب وجوه در آتش» عبارت است از:

الف. در اثر عذاب، از حالی به حال دیگر درآمدن؛ یعنی زرد و سیاه و پریشان و ... شدن. (مجمع‌البیان، ج8، ص583؛ المیزان، ج16، ص346)

ب. در جهات مختلف در معرض آتش قرار گرفتن، به طوری که همه جایش بسوزد، مانند گوشتی که برای کباب شدن کامل دائما آن را زیر و رو می‌کنند. (مجمع‌البیان، ج8، ص583؛ المیزان، ج16، ص346) و آنگاه

یا چون «وجه» اشرف اعضای انسان است، وقتی او این گونه حرارت می‌بیند نشان می‌دهد که به طریق اولی، کل وجود وی در معرض آتش قرار می‌گیرد؛ (البحر المحیط، ج‏8، ص507)

ویا چون با این تعبیر، به «عذاب شدن در همه جهات» اشاره کرده، نشان‌دهنده این است که همه هستی آنان در عذاب خواهد بود. (ایستاده در باد، ص517)

ج. سرنگون به آتش در افتادن (البحر المحیط، ج‏8، ص507)

د. بیان شدت دردناک و ناراحت‌کننده بودن عذاب جهنم (ایستاده در باد، ص517)

3️⃣ اگر به یاد داشته باشیم که عذاب‌های آخرت تجسم اعمال دنیوی افراد است؛ آنگاه این که وجوه آنها در عذاب زیر و رو می‌شود می‌خواهد بگوید:

الف. آنان امروز هم در همین حال از این رو به آن رو شدن‌اند؛ یعنی تلاش و کششی که آنها را دائما در این وضعیت باطلشان بیشتر فرو می‌برد. (ایستاده در باد، ص518)

ب. آنان انسان‌هایی یک رو [= رو راست] نبوده‌اند که ظاهر و باطنشان یکی باشد؛ بلکه افرادی دورو و بلکه چند رو بوده‌اند؛ و با مردم و با دین خدا با وجوه مختلف روبرو می‌شدند.

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز
مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۷
0
0
برای تحقق یافتن این آی کاش باید همگی دستها را به سوی آسمان ببریم و با تعهد به پایبندی به صداقت و جدیت در همه گونه رفتار و تعامل خویش با خداوند و بندگان او پیوسته دعا کنیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین