مسئولین شهر میگویند به پلاسکو نشینان در روزهای عافیت هشدار داده بودیم، سند هم دارند! پلیسراه هم میگوید آژیر خطر را روشن کرده بودیم و راه و چاه را نشان دادیم اما... چرا چاه را انتخاب کردیم؟!
گروه اقتصادی: در یادداشت پیش رو که محسن قائمی نسب آن را نگاشته، نگارنده معتقد است آتشبهجان آتشنشانانی انداختهایم که شعله عشق به خدمت داشتند! مسئولین شهر میگویند به پلاسکو نشینان در روزهای عافیت هشدار داده بودیم، سند هم دارند!
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:
قطار حوادث تلخ سال 95 از ایستگاه هفتخوان راهآهن سمنان آتش گرفت، در تهران آوار شد و در جاده فیروزکوه سقوط کرد! در اینگونه حوادث داغهای بر دل نشستهای هست که میماند برای سالهای سال! جوانمرگی آخرین برگ دفتر برخی میشود و آه و حسرت و افسوس برای برخی دیگر! نخوت باد دی و شوکت خار همدم همیشگی همسرانی میشود که قرارشان نبود یکی بیخبر برود و دیگری بی همسفر شود! یتیمی درد بیدرمان زمستانهای سرد میشود و چه زود باید شانههای نحیف پسرک زیر بار غم و محنت خانهبهدوشی خم شود! دخترک آرزوی دستان پرمهر پدر را در خواب پروانهها میبیند! ...و مادر سکوتی مانده در سینه نگاهی شعلهور در باد دارد! حالا سپیدی برف رخت سیاه شده بر تن عدهای و پلاسکو آوار بر سر عدهای دیگر! آتشبهجان آتشنشانانی انداختهایم که شعله عشق به خدمت داشتند! مسئولین شهر میگویند به پلاسکو نشینان در روزهای عافیت هشدار داده بودیم، سند هم دارند! پلیسراه هم میگوید آژیر خطر را روشن کرده بودیم و راه و چاه را نشان دادیم اما... چرا چاه را انتخاب کردیم؟! به خودمان رحم کنیم! به هشدارها توجه کنیم! ما مدعی تمدن و فرهنگ هفتهزارسالهایم!!