به گزارش بولتن نیوز،هالیوود حتی عناصری از ژانر عمدتاً ژاپنی آثار سامورایی را پذیرفته است، با فیلمهای محبوبی مانند «بیل را بکش» و «ولورین» که ادای دینی به شیوه سامورایی دارند. در این سالها بازیهای ویدیویی نیز بر روی جنگجویان افسانهای متمرکز شدهاند که «Ghost of Tsushima» و «Trek to Yomi» نمونههای اخیر آنها هستند. در حالی که تولید فیلمهای سامورایی ممکن است در دهههای اخیر کند شده باشد، اما فیلمهای باکیفیت همچنان در این ژانر منتشر میشوند. اکنون ما در ویجیاتو قصد داریم ۱۰ تا از بهترین فیلم های سامورایی قرن بیست و یکم را به شما معرفی کنیم.
فیلم «سامورایی گرگومیش» با بازی هیرویوکی سانادا (که اخیراً به عنوان Scorpion در Mortal Kombat دیده شد)، داستان سیبی (ساندا) را روایت میکند، یک سامورایی رده پایین که زندگی فقیرانه اما آرامی را با دو دخترش دارد. او که بیوه شده است، به زودی با معشوق دوران کودکی خود دوباره ارتباط برقرار میکند، اما ریشههای سامورایی او و گذشته تاریکش تهدید بزرگی است که آنها را از هم دور میکند.
این فیلم سامورایی بیشتر یک درام و عاشقانه است تا یک فیلم اکشن مستقیم، سانادا به عنوان یک قهرمان صاحب اصول عالی است زیرا سعی میکند خانوادهاش را در زمانهای آشفتهای که آنها را احاطه کرده است، کنار هم نگه دارد. این فیلم در زمان اکران بسیار مورد تحسین قرار گرفت و نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد.
یک فیلم سامورایی انیمهای به نام «Sword of the Stranger» یا «شمشیر غریبه» به کارگردانی ماساهیرو آندو که داستان آن یک رونین سرگردان را دنبال میکند که با یک پسر جوان و سگش در حال عبور از مسیری است. رونین با اطلاع از اینکه بدخواهان پسر را تعقیب میکنند، موافقت میکند که از جان او محافظت کند و او را به معبدی بودایی هدایت کند که در آن وعده ایمنی داده شده است.
«شمشیر غریبه» با انیمیشنی زیبا، طناب آشنای شمشیرزن سرگردان را که مجبور به قهرمانی شده است، میگیرد و به دنیای بی حد و حصر یک قلمرو انیمیشن منتقل میکند. این اثر گزینه رسمی ژاپن برای بهترین انیمیشن بلند در هشتاد و یکمین دوره جوایز اسکار بود.
فیلم سامورایی محور «تیغه پنهان» به نوعی دنباله معنوی «سامورایی گرگومیش» است؛ این اثر سینمایی بر روی شخصیتهای مختلف تمرکز میکند اما موضوعاتی مشابه با نسخه قبلی خود را بررسی میکند. هنگامی که سامورایی طبقه پایین کاتاگیری (ماساتوشی ناگاسه) به دلیل رمز و ریشه ساموراییاش از زنی که دوستش دارد رانده میشود، او وظیفه دارد دوستش یاچیرو را که در حال برنامهریزی شورش است، بکشد.
فیلم «تیغه پنهان» همانند «سامورایی گرگومیش» نبردهای طولانی با شمشیر را برای کسب احساسات و داستان سرایی کنار میگذارد و به بررسی عملکرد درونی شخصیتهایش بیشتر از مهارت آنها با شمشیر میپردازد. برای هرکسی که فیلمهای عمیق و درونگرایانه سامورایی را دوست دارد، تیغه پنهان یک اثر تماشای ضروری برای مشاهده کردن است.
زاتویچی به نویسندگی و کارگردانی اسطوره سینمای ژاپن، تاکشی کیتانو، شمشیرزن نابینا، شخصیت معروف سامورایی از دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادی را دنبال میکند. کیتانو خودش نقش این شخصیت را بازی میکند که به دهکده کوچکی میرسد که توسط راهزنان زیر سلطه قرار گرفته است. زاتویچی که نخستین تجربه کیتانو در ژانر فیلمهای سامورایی است، در ردیف بهترین فیلمهایی که تا به حال ساخته، قرار میگیرد. زاتویچی پر از اشارت و ارجاع به فیلمهای قدیمی سامورایی، به خصوص فیلمهای آکیرا کوروساوا است.
زاتویچی با در نظر گرفتن چهره یک ماساژور فروتن، به روستاییان عذاب دیده میآموزد که از خود دفاع کنند، در حالی که مهارتهای مبارزه با شمشیر استادانه خود را برای دفاع از مظلومان به کار میگیرد. زاتویچی یک ادای احترام به شخصیت کلاسیک سامورایی است و جادوی فیلمهای سامورایی دیروز سینما را با دقت به تصویر میکشد.
وقتی مردی متوجه میشود که دیگر نمیتواند مخارج خانوادهاش را تامین کند، خود را به یک قبیله بدنام سامورایی متعهد میکند. درحالیکه دستمزد خوب است و خانوادهاش سیر میمانند، اعمالی که مرد مجبور به انجام آنها میشود خلاف ارزشهای اوست و همین او را به سمت مرز چالشی اخلاقش میکشاند. یکی دیگر از آن آثار سامورایی که افتخار و انتقام در آن حرف اول و آخر را میزند.
فیلم «وقتی آخرین شمشیر کشیده میشود» به کارگردانی یوجیرو تاکیتا، به دنبال بررسی این موضوع است که برای محافظت از کسانی که دوستشان دارند، خیر و خوبی تا کجا پیش خواهد رفت. فیلمی با طنین احساسی، وقتی آخرین شمشیر کشیده میشود، برای کسانی است که دوست دارند فیلمهای ساموراییشان اشک ریزان باشد. این فیلم بیشتر از نمایش شمشیربازی، داستان مردی است که مایل به انجام هرکاری برای خیر خانوادهاش است، حتی اگر این بدان معنا باشد که هرگز نمیتواند خانوادهاش را ببیند.
«هاراکیری» محصول سال ۱۹۶۲ میلادی به کارگردانی ماساکی کوبایاشی یکی از بهترین فیلمهای سامورایی در تمام دوران حضور سینما محسوب میشود و تأثیر قابل توجهی بر روی این ژانر به طور کلی داشته است. اما این بازسازی از استاد واقعی آثار سامورایی اکشن و خشن، تاکاشی میکه، یک داستان کلاسیک را برای مخاطب مدرن بهروزرسانی میکند و در عین حال به آنچه که داستان اصلی را بسیار جاودانه کرده است، وفادار میماند.
فیلم «هاراکیری: مرگ یک سامورایی» داستان یک سامورایی را روایت میکند که به ملک یک ارباب میرسد و از او میپرسد که آیا ممکن است در دارایی آن مرد خودکشی کند. از آنجا، داستان هر دو مرد فاش میشود زیرا مخاطب متوجه میشود که چه چیزی باعث شده این سامورایی انتحاری، زندگیاش در این مکان خاص به پایان برسد.
«شمشیرزن دورهگرد» که اقتباسی از مانگایی به همین نام است، شمشیرزن سرگردان کنشین هیمورا (تاکرو ساتو) را دنبال میکند که در ژاپن فئودال پرسه میزند تا به دنبال تاوان قتلهایی که در طول جنگ مرتکب شده است، باشد. او که اغلب برای کمک به نیازمندان در روستاها و شهرها توقف میکند، گروه کوچکی از پیروان را جمع دور خود جمع کرده و آنها برای پایان دادن به سلطنت کسانی که ضعیفان را شکار میکنند نقشه میکشند.
این فیلم در گیشه به موفقیت بزرگی دست یافت و مخاطبانی هم در ژاپن و هم در خارج از آن پیدا کرد. این موفقیت منجر به سه دنباله شد که کنشین و دوستانش را دنبال میکنند، در حالی که پیشدرآمدی نیز منتشر شد که تاریخچهی او را با جزئیات بیشتر بررسی میکند. بنابراین، Rurouni Kenshin را میتوان بهترین فرانچایز اکشن سینمای ژاپن در دهه اخیر خطاب کرد.
یک پیشنهاد سامورایی دیگر از تاکاشی میکه، و بازسازی دیگری، این بار از فیلم «13Assassins» در سال۱۹۶۳ میلادی به کارگردانی کودوئو ساکائه. داستان درباره دوازده سامورایی و یک شکارچی است که با هم گرد یک هدف میآیند تا یک ارباب قاتل را قبل از اینکه او به یک کرسی قدرت بالاتر برود، با نقشهای حساب شده نابود کنند. فیلم ۱۳ آدمکش که در شصت و هفتمین دورهی جشنواره ی ونیز به نمایش درآمد و با واکنشهای بسیار مثبت رو به رو شد، بازگشتی به دوران طلائی سامورائی است که با بزرگانی چون آکیرا کوروساوا و ماساکی کوبایاشی رقم خورده بود.
این فیلم به خوبی با آثار آکیرا کوروساوا مقایسه شده است و به راحتی میتوان بین این فیلم و هفت سامورایی کلاسیک او مرزی مشترک کشید. هر دو فیلم گروهی از ساموراییها را از طبقات مختلف نشان میدهند که برای یک هدف خاص گرد هم میآیند و در نتیجه صحنههای اکشن نفسگیر را رقم میزنند.
آخرین ورودی در سه گانه سامورایی یوجی یامادا، پس از سامورایی گرگ و میش و تیغه پنهان؛ مانند دو فیلم اول، «عشق و افتخار» داستان جدیدی را با بازیگران متفاوت روایت میکند. این فیلم یک سامورایی سطح پایین دیگر را دنبال میکند، این بار با محوریت یک طعم دهنده غذا برای یک ارباب فئودال.
در ادامه داستان هنگامی که تصادفی با غذای اشتباه تهیه شده او را نابینا میکند، رابطه سامورایی با همسرش تیره میشود. این رابطه اساس فیلم را تشکیل میدهد و یامادا عمیقاً در زندگی دو بازیگر اصلی خود فرو میرود و داستانی کاملاً انسانی را خلق میکند.
تنها ساخته غیرژاپنی این فهرست، «آخرین سامورایی»، سرباز آمریکایی ناتان آلگرن (تام کروز) را دنبال میکند که ژاپنیها او را استخدام میکنند تا سربازان خود را آموزش دهند تا با ساموراییها در شورشی آینده مبارزه کنند. در عوض، آلگرن خود را در کنار ساموراییها میبیند که روش فرهنگ در حال مرگ خود را به او آموزش میدهند.
کن واتانابه در نقش لرد کاتسوموتو، رهبر شورش که به آلگرن آموزش میدهد، فوقالعاده است، در حالی که کروز در نقشی بسیار دور از نقشهای معمولی و جاسوسان بینالمللی خود عالی است. این فیلم تماشایی به لطف صحنههای جذاب و لباسهای شیک و دوستداشتنی یکی از بهترین فیلم های تاریخی حماسی است که تماشای آن به ویژه برای هواداران فرهنگ ژاپن جذاب به نظر میرسد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com