آنچه در این صحنه به چشم میخورد تسلیم شدن امارات و نیروهای وابسته به آن به واقعیت غیرقابل انکار سیطره کمیتههای مردمی مرتبط با انصارالله بر بخش اعظم مناطق قابل سکونت یمن است. نیروهایی که حدیده را ترک کردند در هر جای دیگر هم که در برابر انصارالله یا کمیتههای مردمی یمن قرار بگیرند، موقعیتهای خود را تسلیم میکنند.
به گزارش
بولتن نیوز،آزادسازی استان استراتژیک «
الحدیده» که خارج از تصور ناظران و تحلیلگران بود بار دیگر این سؤال را مطرح کرد که چه زمانی حاکمان ریاض به این نتیجه میرسند که ادامه جنگ با مردم یمن فقط باعث افزایش دشواری برای رژیم متجاوز سعودی میشود. آزاد شدن حدیده، این عبارت که جبهه سعودی - اماراتی کاملاً از هم گسیخته و در مقابل مردم یمن توان عملیاتی خود را از دست داده است را به عبارت مشترک تحلیلگران صحنه یمن تبدیل کرد. درخصوص این موضوع نکات زیر قابل توجه میباشد:
1- استان ساحلی الحدیده که در منطقه عمومی «تهامه» واقع گردیده و مهمترین بندرگاه ماهیگیری یمن به حساب میآید، از سال 1395 به کانون عملیات سنگین مشترک سعودیها، اماراتیها، فرانسویها و آمریکاییها تبدیل گردید. در این بین ناوهای فرانسوی و آمریکایی و سعودی خط طولانی ساحل این استان را زیر آتش داشتند و بالاخره در طی دو سال توانستند همه ساحل این استان به عمق 10 تا 30 کیلومتر را به اشغال درآورند هر چند به دلیل اینکه نتوانستند بر این استان و مرکز آن شهر حدیده مسلط شوند، وضعیت مستقر و آرامی پیدا نکردند.
در این دوران نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن دست به عملیاتهای ضربتی علیه عوامل سعودی و اماراتی میزدند و از این رو ائتلاف سعودی ناگزیر پیشنهاد گریفتنس نماینده وقت دبیرکل سازمان ملل در امور یمن برای توافق با انصارالله را پذیرفتند و به «مذاکرات آذر ماه استکهلم» در سال 1397 ختم گردید. براساس این مذاکرات رژیم خاصی برای اداره این مناطق در نظر گرفته شد و در نتیجه آن انصارالله حق حمله به نیروهای مستقر نداشت و از آن طرف نیروهای مستقر هم نباید مانع بهرهبرداری انصارالله و ارتش یمن از سواحل حدیده میشدند. سعودیها هم متعهد شدند که حملات هوایی علیه استان حدیده را متوقف کنند اما هر چند از حجم عملیات هوایی سعودیها در این استان کاسته شد، ولی این تعهدات هیچگاه عملی نشد.
به موازات خلف وعده نیروهای مستقر وابسته به امارات که از جمله باید به مصادره کشتیهای حامل سوخت و کشتیهای حامل مواد غذایی از سوی امارات یا ائتلاف اشاره کرد، انصارالله گاه و بیگاه عملیاتهای محدودی را بهمنظور وادار کردن آنان به انجام تعهداتشان اجرا میکردند و این به طور موقت سبب تغییراتی در رفتار طرف اماراتی میشد کما اینکه همواره میشنیدیم که درصدی از کشتیهای حامل سوخت و مواد غذایی اجازه یافتهاند بارهای خود را در ساحل حدیده تخلیه کنند. از آنجا که این اواخر خلف وعده اماراتیها زیاد شده بود، عملیاتهای ضربتی یگانهای انصارالله هم افزایش پیدا کرد.
در هفته گذشته کمیتههای مردمی یمن وابسته به انصارالله، سه عملیات را در مناطق جنوبی و میانی سواحل حدیده به اجرا گذاشته، و موفق شدند حدود یک گردان از نیروهای اماراتی را به اسارت درآورند که این تعداد اسیر در نوع عملیاتهای یکی - دو سال اخیر در حدیده بیسابقه بود و لذا اماراتیها را به این نتیجه رساند که با توجه به پیروزی قریبالوقوع و نهایی نیروهای یمنی در استان مرکزی مأرب، انصارالله آزادسازی حدیده را در اولویت قرار داده و به آن مبادرت میکند و از آنجا که نیروهای مستقر در سواحل حدیده توانایی مقابله با ارتش و کمیتههای مردمی یمن را ندارند، شکست از انصارالله قطعی است. بدینرو، پس از سه رشته عملیات انصارالله به یکباره سواحل حدیده را ترک کرده و نیروهای خود را به سمت تعز بردند و انصارالله طی دو سه روز گذشته توانست بر بقیه الحدیده - به جز شهر الخوخه - مسلط شود.
2- اماراتیها برای آنکه ناتوانی خود در حفظ حدیده را بپوشانند، مدعی شدهاند این یک عقبنشینی را داوطلبانه و با هدف تقویت استحکامات خود در «تعز» و «عدن» صورت دادهاند. بعضی از مفسرین هم گمان کردهاند نیروهای نظامی یا شبهنظامی وابسته به امارات در حدیده برای تقویت خطوط دفاعی ائتلاف به مأرب منتقل میشوند و حال آنکه هیچکدام از اینها واقعیت ندارند. در تعز همین حالا انصارالله بر بخشهای حساس آن مسلط میباشد. بخش عمده کوههای شمالی استان استراتژیک تعز تحت سیطره نیروهای مقاومت میباشد و افزایش نیروهای وابسته به امارات در این استان به معنای قرار گرفتن آنان در دشتها و مناطق پست تعز است و به طور طبیعی تلفات آنان را بالا میبرد. اعزام این نیروها به مأرب هم منتفی است؛ چرا که اصولاً در مأرب نیروهای سودان، منصورهادی و تا حدی نیروهای حزب اصلاح مستقر هستند که با سعودی کار میکنند و با نیروهای وابسته به امارات - شورای اشغالی جنوب- در جنگ میباشند.
آنچه در این صحنه به چشم میخورد تسلیم شدن امارات و نیروهای وابسته به آن به واقعیت غیرقابل انکار سیطره کمیتههای مردمی مرتبط با انصارالله بر بخش اعظم مناطق قابل سکونت یمن است. نیروهایی که حدیده را ترک کردند در هر جای دیگر هم که در برابر انصارالله یا کمیتههای مردمی یمن قرار بگیرند، موقعیتهای خود را تسلیم میکنند. بنابراین میتوان گفت به احتمال زیاد به زودی شاهد یک سلسله گفتوگوهای صلح میان گروههایی که نمیخواهند با سعودی همکاری داشته باشند با صنعا خواهیم بود. که البته دایره این گفتوگوها به احتمال زیاد از نیروهای موسوم به شورای انتقالی جنوب فراتر خواهد رفت و حزب اخوانی «اصلاح» را هم دربر میگیرد. کما اینکه در همین مأرب، انصارالله توانست با مذاکره و با کمترین تلفات بر بخش اعظم این استان مسلط شده و آن را در آستانه آزادی کامل قرار دهد.
3- عقبنشینی نیروهای وابسته به امارات از مناطق حساس استان الحدیده، ادامه جنگ را برای انصارالله و مردم یمن آسان میکند چرا که برخلاف بقیه سواحل و مرزهای یمن، سواحل طولانی حدیده که به حدود 200 کیلومتر میرسد از رژیم حقوقی آذر ماه 1397 استکهلم تبعیت میکنند نه از رژیم حقوقی ناشی از قطعنامه 2216 که در فروردین 1394 صادر شده است. براساس توافق استکهلم که امضای نماینده دبیرکل سازمان ملل را هم پای آن دارد، نقل و انتقال کالا از دریا به داخل یمن از طریق سواحل و بنادر الحدیده آزاد است و کسی حق ممانعت از آن را ندارد. در حالی که قطعنامه 2216 هرگونه نقل و انتقال کالا از هوا، زمین و دریا به یمن را ممنوع کرده است. به عبارت دیگر توافق ۱۳۹۷ استکهلم، قطعنامه 2216 را تخفیف داده و مشمولیت آن را از بین برده است و حالا انصارالله جدای از اینکه با اتکا به قدرت نظامی خود میتواند کالاها را از دریای سرخ به داخل یمن منتقل گرداند، برای نقل و انتقال کالا از ظرفیت حقوقی توافق استکهلم هم میتواند به خوبی استفاده کند. پس یکی از پیامدهای تخلیه سواحل حدیده از نیروهای نظامی و شبهنظامی وابسته به امارات هم این است که محاصره یمن شکسته شده و حال دیگر بسته ماندن فرودگاهها و بقیه سواحل روی مردم یمن موضوعیت و کارایی خود را از دست داده است.
4- آنچه در این صحنه اتفاق افتاده تحقق وعده الهی به مجاهدان جان برکف بوده است. انصارالله به پیروزی قریبالوقوع در مأرب چشم دوخته بود و مظلومانه در برابر بمبارانهای پیاپی جنگندههای سعودی مقاومت میکرد و در همان حال تلاش گستردهای برای حفظ جان شهروندان به کار میبست و گمان نمیکرد اجر این مجاهدت و صبوری را در حدیده میگیرد. مأرب البته استان و شهر بسیار مهمی است. با توجه به اتصال به پایتخت و قرار داشتن در مجاورت پنج استان موقعیت استراتژیکی دارد و از نظر اقتصادی به مثابه قلب یمن میباشد و به همین جهت سعودی و عوامل آن همه تلاش خود را معطوف به حفظ این استان و به خصوص مرکز آن کردهاند. در عین حال باید گفت پیروزی در حدیده ارزش ویژهتری دارد. حدیده قلب منطقه «تهامه» به حساب میآید. این منطقه که شامل سه استان است، 419 کیلومتر ساحل دارد و میتوان گفت هماینک حدود 90 درصد این سواحل در دست انصارالله و کمیتههای مردمی یمن قرار گرفته و در واقع راه تجارت و تنفس اقتصادی یمنیها باز شده است. پیروزی در حدیده به طور قطع پیروزی در مأرب را برای انصارالله آسانتر کرده و بلکه پیروزی نهایی را برای یمنیها آمادهتر نموده است.
سعدالله زارعی