گروه اجتماعی: عقیل دغاقله پژوهشگر اجتماعی در یادداشت پیش رو بهنقد مصوبه عجیب شورای سنجش و پذیرش کشور پرداخته است که طبق آن از سال ۱۴۰۱، سنجش و پذیرش داوطلبان در آزمون کارشناسی ارشد فقط از بین دانشآموختگان دوره کارشناسی رشتههای «مرتبط» امکانپذیر خواهد بود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
علوم انسانی جدید منفک از حوزههای علمی دیگر نیست…امکان ندارد یکفصل از فیلسوفی چون ژیل دیلوز یا جامعه شناسی چون لاتور را فهمید بدون آنکه فیزیک را خوب فهمیده باشید و البته بیولوژی را و مهمتر از آن ریاضی را. ژیل دلوز، برای مثال، بر خلاف ارسطو، بنیان های فلسفه را دگرگون می کند و از مفهوم «منطق» کامل شیفت می کند تا مفاهیم پایه ای جدید فلسفه را بر اساس ریاضیات جدید برپا سازد. دگرگونی عظیمی که در آینده شاید جهان فلسفه را به دو دوران پیشا و پسا دلوز تقسیم کند. همچنین که فیزیک کوانتم در حال حاضر بسیاری از نظریه های جدید در حوزههای فلسفی و علوم اجتماعی را متاثر کرده و بنیان بسیاری از آنها را دگرگون خواهد ساخت.
اگر امروز کسی از من بپرسد که چگونه می تواند در رشته های علوم انسانی موفق شود، به او خواهم گفت که بدون تردید اول برود چهارسال ریاضی و بیولوژی و فیزیک بخواند و بعد در یک رشته انسانی ادامه دهد.
تصمیم به منع تغییر رشته در مقطع ارشد نهتنها نابخردانه است که نشان میدهد تصمیم گیران چه میزان از حوزههای علمی در جهان امروز بهویژه در حوزه علوم انسانی بیخبر هستند و قادر نیستند شبکه عنکبوتی که همه علوم را درهمتنیده است بفهمند. اینها به غیر از آن است که این مصوبه عاملیت جوانان برای یافتن سرمنزل مقصود را عامدانه و نابخردانه از بین می برد و استعدادهای فراوانی را تلف می کند.
برای اینکه متوجه شویم چرا در حوزه مدیریت کرونا و سیاست و اقتصاد این میزان نابخردانه عمل می شود، می توان همین یک مصوبه را واکاوی کرد. آن بلایا از دل همین نگاه های عاجزانه بیرون می آیند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چرا اینطور شد؟ چون اجازه داده بودیم شرط رشته کارشناسی حذف شود و با توجه به کاهش شدید شرکت کنندگان کنکور ارشد و افزایش شدید ظرفیتها، الان دارند دانشجو از رشته های غیر مرتبط حتی با درصدهای منفی قبول می شوند تا ظرفیت دانشگاه تکمیل شود!!
حالا آن دانشگاه که نمی تواند اینها به راحتی بیرون کند. چون به تعداد سهمیه اساتید اعلام ظرفیت کرده است و اگر اساتید این ظرفیت را هر طور شده حفظ نکنند نمی توانند در زمان مقرر به تعداد کافی دانشجوی ارشد فارغ التحصیل کنند تا مثلا بعد ارتقا بگیرند و تبدیل وضعیت کنند. نتیجه این وضعیت یک فاجعه علمی است.
حضراتی که دارند با این طرح عاقلانه مخالفت می کنند دردشان چیست و چه دشمنی با دانشگاه دارند؟ اگر واقعا کسی از رشته لیاسانس ناراضی است و می خواهد تغییر رشته بدهد راه باز است برود از اول کنکور سراسری کارشناسی بدهد و در هر رشته ای می خواهد تحصیل کند.
اما کارشناسی ارشد محل تحصیلات تکمیلی است و قرار نیست محل آموزش درسهای کارشناسی باشد. حداکثر یکی دو درس را بشود پیشنیاز برای دانشجو در ارشد تعریف کرد تا عقب ماندگی اندک خود را جبران کند اما آیا وقتی دانشجوی ارشد مهندسی الان حتی مساحت مستطیل را بلد نیست حساب کند و قانون دوم نیوتون را هم نمی شناسد و حتی امسال دیدم کار به جایی رسیده که دانشجوی ارشد فرق اعداد اعشاری و عدد منفی را نمی فهمد ( اگر ترس از بردن آبروی افراد نبود فیلمش را هم فضای مجازی خودم می گذاشتم تا همه بدانند چه بلایی سر آموزش تحصیلات تکمیلی آمده است).. باز هم می شود بگوییم بگذارید خودش را برساند و جبران کند؟
البته مافیای کنکور باید هم با این طرح عاقلانه مخالف باشد. چرا که اینکار بسیاری از مشتریان کلاسهای کنکور ارشد را کم می کند.