گروه اقتصادی: این روزها نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری در حال مطرحشدن هستند. در بین این نامزدها، تخصصها و تجربههای مختلفی میبینیم: توسعه سیاسی، دور زدن تحریم، مذاکره بینالمللی، توسعه صنعتی، مبارزه با فساد، عملیات فریب، فنّاوریهای ارتباطی و غیره.
به گزارش بولتن نیوز، اما دکتر پویا ناظران از فعالان حوزه اقتصاد، معتقد است: چیزی که بین اینها دیده نمیشه «بینش اقتصادیه». در هشت سال گذشته، نه رئیسجمهور «بینش اقتصادی» داشت و نه معاون اولش و نتیجهاش شد دلار ۴۲۰۰، واردات گوسفند با هواپیما، ممنوعیت قطعه کردن مرغ و تشکیل کمیته رصد و پایش خرما!
لازم نیست رئیسجمهور یا معاون اولش دکترای اقتصاد داشته باشند یا بیست سال به پژوهش و تدریس اقتصاد پرداخته باشند؛ اما لازمه که «بینش اقتصادی» داشته باشند؛ یعنی چی؟
افزایش تولید به رفاه منجر میشه نه ارزونی
یک مصداق «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند ارزونی به رفاه منجر نمیشه، بلکه افزایش تولید به رفاه منجر میشه.
افزایش تولید، از یک طرف، از محل افزایش عرضه محصول به کاهش قیمت منجر میشه؛ از طرف دیگه، از محل افزایش تقاضا برای نیروی کار، به افزایش دستمزد منجر میشه؛ یعنی افزایش تولید نسبت دستمزد به قیمت کالا و خدمات رو افزایش میده تا کارمند و کارگر بتوانند مرفهتر زندگی کنند.
رئیسجمهوری که بینش اقتصادی نداشته باشه، فکر میکنه رفاه از قیمت ارزون بدست میاد، لذا برای مرغ و گوشت و خوراک دام و گندم و دلار و بنزین قیمت تعیین میکنه، منتها ارزونی دستوری به کاهش تولید منجر میشه و نتیجهاش میشه رکود و کسری بودجه و نهایتا فقر، تورم و گرسنگی!
برعکس، رئیسجمهوری که بینش اقتصادی داشته باشه مداخلات قیمتی رو حذف میکنه و ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت رو تعطیل میکنه تا سرمایه گذاری در تولید افزایش پیدا کنه.
سرمنشا تورم، کسری بودجه دولت و ناترازی وضعیت بانکهاست
مصداق دیگه «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند تورم بخاطر گرونفروشی و احتکار نیست. تورم کاهش ارزش پوله. تو کشور گوشت و دلار گرون نمیشه بلکه ریال کم ارزش میشه. ریشه کاهش ارزش ریال هم در ترازنامه بانک مرکزیه. بانک مرکزی هم دو تا مشتری داره: دولت و بانکها.
رئیسجمهوری که «بینش اقتصادی» داشته باشه میفهمه که سرمنشا تورم، کسری بودجه دولت و ناترازی وضعیت بانکهاست. لذا میفهمه پلمب کردن دکان کسبه و دستبند زدن به دست دلال ارز مسخره بازیه. همینطور میفهمه مادامی که سرمنشأ کسری بودجه یارانههای پنهان در قیمته، با افزایش مالیات، کسری بودجه جبران نمیشه، بلکه رکود تعمیق میشه و ثروت مردم به دست رانتخورها میافته.
شفافیت لازمه مقابله با فساد
مصداق دیگه «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند رانت خوری در اقتصاد ما یک فساد سیستمیه. سیستمی بودن فساد به این معنیه که با دستگیر کردن و دادگاهی کردن افراد، مشکل حل نمیشه. برای مقابله با فساد سیستمی، باید ساز و کارها اصلاح بشن.
یکی از لوازم مقابله با فساد سیستمی اینه که معلوم بشه دست هر مسوولی تو جیب کیه؛ مثلا اگه معلوم بود دست نمایندگان مجلس تو جیب چه کسانیه، حیا میکردند و دیگه قیر رایگان رو تصویب نمیکردند.
رئیسجمهوری که بینش اقتصادی داشته باشه، هم دنبال شفاف کردن عملکرد مالی نهادها میره و هم پیگیر شفاف کردن گردش مالی مسوولان منتخب و منتصب میشه.
حاد شدن وضع بیمار بخاطر سختی درمان نیست؛ بیمارستان کارایی ندارد
مشکلات اقتصادی کشور سادهاند. حلشون سیاستگذاری پیچیدهای لازم نداره. سر سوزنی بینش اقتصادی کافیه. اقتصاد ما مثل بیماریه که یک عفونت ساده داره، ولی به بیمارستانی مراجعه کرده که دکتر نداره، پرستارش آموزش ندیده، داروهاش فاسد شده و رئیس بیمارستان مسوولیت نمیپذیره. اینکه وضع بیمار حاد شده بخاطر سختی درمان نیست، بلکه بخاطر ناکارایی بیمارستانه.
با «بینش اقتصادی» درست، میشه اوضاع اقتصادی کشور رو خیلی بهبود داد.
مجموعه دولت به متخصصان مختلفی نیاز داره. هم به مذاکره کننده نیاز داره هم به دور زننده تحریم؛ هم به توسعه سیاسی نیاز داره هم به توسعه صنعتی و ...
اما کشوری که مشکل اصلیش تورم، بیکاری و رکوده، بیش از هر چیزی، به رئیسجمهور و معاون اولی نیاز داره که «بینش اقتصادی» داشته باشند. از سایر متخصصین میشه در سمتهای دیگه استفاده کرد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
حق با شماست