سیرک رسانه ای هاشمی رفسنجانی همچنان جاری است

گروه سیاسی: هاشمی رفسنجانی در ماه های اخیر خبرساز شده است؛ اینکه تلاش می کند جریان ساز باشد، موضوعی است که ماهیتی هدف گذارانه دارد. نکته مهم در ارتباط با عملکرد این روزهای فائزه هاشمی به عنوان عضو فعال رسانه ای خاندان هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه تکلیف گرا باشد ماهیت گرا و محور مدار است. در واقع ورود فائزه هاشمی رفسنجانی به اتفاقات سیاسی – اجتماعی – فرهنگی و گاهاً امنیتی بر این امر دلالت دارد که او بدون توجه به استفاده از عناوین و اصطلاحات مورد استفاده، تنها به موضوعی می اندیشد که می تواند در مسیر تیتر کردن او به عنوان شخصیتی جریان ساز کمک کند. از این رو مصاحبه او با روزنامه شرق با عنوان«خیانت می کنند، می گویند پرستو بود» نیز در همین قالب محتوایی می گنجد.

به گزارش بولتن نیوز، واقعیت این است که فرآیند برندسازی هاشمی رفسنجانی از خود در این روزها در فضای سیاسی – اجتماعی کشور، ابزاری کلیدی در خدمتِ، بخشی از جریانات سیاسی است که هاشمی رفسنجانی را نه بواسطه سخنان، اظهارات و فعالیت هایش بلکه به سبب نسب و جایگاه موروثی او به عنوان دختر هاشمی رفسنجانی به شخصیتی رسانه ای تبدیل کرده است. به عبارت روشن تر اینکه اگر چه فائزه هاشمی هر از چند گاهی توسط رسانه های وابسته به جریان شناخته شده لیبرال که پدر معنوی آنها هاشمی رفسنجانی فقید بود، رسانه ای می شود، اما باید توجه داشت این رفتار رسانه ای، سیاستی است که در نفسِ عمل، شخص را به ابزاری در خدمت منافع جریان یا مرام قرار می دهد.

از این رو فائزه هاشمی در روند مذکور که یک پروژه تاریخی در قالب فشار نرم از داخل برای تحت فشار قرار دادن نظام سیاسی است به مهره ای در درون زمین بازی جریانات مذکور تبدیل شده است. با این حال هاشمی رفسنجانی، مطمئناً به این موضوع واقف است و با علم به نقشی که در روند مذکور می تواند ایفا کند، تلاش دارد ضمن تأمین مطالبات جریاناتی که به دنبال استحاله نظام سیاسی هستند، جا پای پدری بگذارد که روند مذکور را در قالب رهیافت های سازمانی در دورن حاکمیت رهبری می کرد و مرکز ثقلی برای راهبرد استحاله سازی محسوب می شد.

جالب اینجاست که هاشمی رفسنجانی هر زمان که در ارتباط با مسائل و موضوعات اظهار نظر می کند، تلاش دارد با ارجاع سیاسی به عقبه فکری – نسبی خود، فضای موجود را در دست بگیرد. بدان معنا که وی با اشاره به این موضوع که به خاندانی تعلق دارد که عَلم و پرچم تغییرات در باورها و انحراف در ارزش های انقلابی جامعه را بر عهده دارد، از یکسو تلاش دارد خود را دنباله رو مسیر مذکور معرفی کند و از سو ی دیگر درصدد است با این بسترسازی فامیلی زمینه های مصونیت سیاسی را برای خود در از این طریق فراهم کند و در صورت برخورد با آن از سوی نهادهای مسئول، جامعه را وارد کارزار مواجهه گرایی با نظام سیاسی به نفع خود و همفکرانش کند و گفتمانی را در دورن جامعه حول خود به عنوان دختر هاشمی رفسنجانی راه بیندازد.

اما شق دیگر ماجرای تلاش رسانه ای هاشمی رفسنجانی این است تا با روند اتهام زنی ها و سم پاشی های کلامی در جهت مسموم سازی افکار عمومی، به تطهیر جریانی بپردازد که عقبه موروثی آن در سیاست، به شمار می رود. بطوریکه حیات و ممات زندگی سیاسی خود را وابسته به دوام و قوام آن می داند.

با توجه به آنچه گفته شد، شایان به ذکر است که چشم انداز نظری و عملی جریان هاشمی نسب ها و هاشمی مسلک ها، دور زدن جامعه برای رسیدن به منافع فردی و گروهی شان است. اینکه بر طبل دغدغه های اجتماعی می کوبند موضوع تازه ای نیست که مختص به زمان حال و آینده باشد، بلکه راهبردی است که در زمان های گذشته، حال و آینده کاربرد خاصی خودش را دارد که با تاکتیک های متنوع دنبال می شود. از این رو سیبل کردن مردم و دغدغه های مرتبط با آنها، عنصری است نمادین در مسیر رسیدن به آنچه که غایت مورد نظرشان است.