به گزارش بولتن نیوز، سقوط تاریخی قیمت نفت WTI آمریکا در بازار فیوچر به بشکهای منفی 40 دلار قطعا تکاندهندهترین خبر از تاثیر شیوع ویروس کرونا بر بازار جهانی نفت بود. در این بین هرچند بازار جهانی نفت کابوس قیمت منفی را گذرانده است اما همچنان کارشناسان معتقدند که تحولات ناشی از شیوع کرونا تاثیرات فراتر از کاهش قیمت بر بازار نفت خواهد گذاشت به طوریکه گمانهزنی درباره پایان عصر نفت به عنوان یکهتاز انرژی جهان در محافل کارشناسی مطرح شده است.
در این بین برای بررسی تحولات اخیر بازار نفت و چشمانداز این بازار در جهان پساکرونا با عباس ملکی، استاد دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف به گفتگو نشستیم.
ملکی در حال حاضر محقق ارشد در پروژه سیاستگذاری انرژی در مرکز مطالعات بینالمللی در دانشگاه ام آی تی و دانشیار سیاستگذاری انرژی در گروه سیستمهای انرژی، دانشکده مهندسی انرژی در دانشگاه صنعتی شریف، و سردبیر فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی وابسته به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
*کارنامه نسبتا موفق اوپک در ایمنسازی بازار جهانی نفت
فارس: به نظر میرسد اوپک جایگاه خود را در مدیریت بازار نفت از دست داده است و نیاز به یک نهاد بینالمللیتر برای مدیریت بازار وجود دارد، آیا احتمال از بین رفتن ساختارهای فعلی اوپک و اوپکپلاس و گروه G20 و تجمیع همه تولیدکنندگان بازار نفت تحت یک عنوان وجود دارد؟
ملکی: از ابتدای ماه مه 2020، توافق 23 کشور متشکل از 13 کشور عضو اوپک و 10 کشور غیرعضو موسوم به اوپک پلاس، اجرایی شد. اوپک که در ماه آوریل مجموعا 30.79 میلیون بشکه در روز تولید میکرد، متعهد شد که بیشتر از 20.60 میلیون بشکه در روز تولید نکند. عربستان سعودی مطابق این توافق باید تولید خود را 8.49 میلیون بشکه در روز برساند. آخرین باری که عربستان از این مقدار کمتر تولید کرده در سپتامبر 2019 و حمله موشکی به تاسیسات نفتی در عبقیق بوده است.
وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو و غیر عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در دهمین نشست فوقالعاده خود از طریق وبینار در ۱۲ آوریل (۲۴ فروردین ماه) متعهد شدند تولید روزانه خود را از اول ماه مه (۱۲ اردیبهشت ماه) ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در ماههای مه و ژوئن کاهش دهند. همچنین کشورهای تولیدکننده نفت اوپک و غیراوپک حاضر در توافقنامه همکاری در این نشست توافق کردند پس از پایان دو ماه، به مدت ۶ ماه از یکم ژوئیه تا ۳۱ دسامبر سال ۲۰۲۰ روزانه ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه کاهش عرضه داشته باشند و در بازه زمانی یکم ژانویه ۲۰۲۱ تا ۳۰ آوریل ۲۰۲۲ بهمدت ۱۶ ماه نیز روزانه ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه تولید خود را کاهش دهند.
حال وزرای نفت و انرژی کشورهای اوپک پلاس قرار است در 10 ژوئن (21 خرداد) مجددا از طریق مجازی با یکدیگر ملاقات نموده و وضعیت بازار را بررسی نمایند. این تاریخچه را از آن نظر گفتم که به این نتیجه برسم که اوپک در حال کار کردن است. اگر کشوری مانند ایران در این سازمان به وضعیت ضعیفتری رسیده است، این دلیل نمیشود که این سازمان در انتهای کار باشد.
در عین حال باید گفت که هر ساختاری برای یک منظور و یا هدفی ساخته می شود. نهادهایی که منعطف ترند، مدت طولانیتری میتوانند باقی بمانند. به نظر من اوپک به کار خود ادامه خواهد داد. اوپک در ایمنسازی حداقل منافع مشترک کشورهای عضو از 1960 تاکنون نسبتا موفق بوده است. بدون وجود اوپک تولیدکنندگان کوچک مانند نیجریه، ایران، لیبی و ونزوئلا نمیتوانستند و نمیتوانند در برابر فشارهای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان عمدهای مانند آمریکا، روسیه، چین، ژاپن، و اتحادیه اروپا مقاومت کنند. به نظر من قطر در خروج از اوپک به مشورتهای شرکت های آمریکایی گوش کرده و با عجله این سازمان را ترک کرد. نقش اوپک در بازار نفت همچنان موثر است. اما در مورد اوپک پلاس باید گفت که این یک ابتکار بوده و نهاد یا سازمان خاصی نیست. بنابراین زمانی که به هدف خود برسد، شاید دیگر موضوعیت نداشته باشد.
در مورد این که نیاز برای یک سازمان بینالمللی جهت تدبیر انرژی در جهان هست، در این نیاز شکی نیست. به همین جهت هم کشورهای توسعهیافته، آژانس بینالمللی انرژی را به وجود آوردند که به نظر من یکی از موفقترین فعالیتهای دستهجمعی بشری است.
اما این که یک نهاد بینالمللی هم مصرفکنندگان و هم تولیدکنندگان را در یک جا به عنوان عضو داشته باشد، به نظرم بعید است. چون رقابت در این میان نقش زیادی دارد. هر چند که برخی از جلسات در این زمینه در چارچوب دیالوگ بین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان مثلا در 1995 در اصفهان و در 2019 در ریاض وجود داشته است.
* ذات اقتصاد نئولیبرالیستی آمریکا با همکاریهای بینالمللی در بازار نفت سازگار نیست
فارس: به نظر شما آمریکا و روسیه در قبال تجمیع همه تولیدکنندگان ذیل یک ساختار واحد چه موضعی را اتخاذ میکند؟
ملکی: روسیه و آمریکا در حال حاضر دو تولید کننده عمده نفت متعارف و غیرمتعارف میباشند و هر دو مصرفکننده هم هستند. بنابراین باید منافع ملی بالای سر تولید و مصرف نفت را در دو کشور مورد ارزیابی قرار داد. روسیه از منابع سرشار نفت و گاز این کشور به عنوان اهرمی در جهت تقویت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور گسترده استفاده میکند. از 2014 و پس از اشغال شبه جزیره کریمه، روسیه با تحریم غرب روبرو شد. از آن زمان روسیه در روابط انرژی خود با جهان محتاطانه عمل میکند. در ساخت خط لوله گازی نورد استریم 2 که گاز روسیه را مستقیما به آلمان میرساند، آمریکا علاوه بر روسیه شرکتهای آلمانی و سوئیسی پیمانکار این خط لوله را نیز تحریم کرد.
روسیه به فناوریهای جدید حوزه نفت و گاز به شدت وابسته است و به همین دلیل در بازار انرژی با آمریکا سرشاخ نمیشود. همچنین اولویت روسیه فعلا در بهرهبرداری از دو حوزه شمالگان و دریای خزر علاوه بر حوزههای سیبری شرقی و غربی است. در 6 مارس 2020، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه اصول اساسی حاکم بر سیاستهای فدراسیون روسیه در ارتباط با قطب شمال را تصویب کرد. تنش مابین روسیه و دیگر همسایگان قطب شمال در سالهای اخیر در زمینه چگونگی استفاده از منابع طبیعی به خصوص نفت و گاز بالا رفته است.
در سپتامبر 2019 معاون وزیر انرژی روسیه گفته بود که پروژه نفتی جدید قطب شمال به رهبری روسنفت، بزرگترین تولیدکننده نفت روسیه، نیاز به حدود ۱۰ تریلیون روبل (۱۵۷ میلیارد دلار) سرمایهگذاری دارد. به گفته معاون نخست وزیر روسیه دولت روسیه با یک بسته معافیت مالیاتی برای کمک به توسعه قطب شمال موافقت کرده است. در دریای خزر نیز شرکتهای نفتی بینالمللی با روسیه کنار نیامدهاند. به نظر میرسد هجوم شرکتهای آمریکایی به دریای خزر برای توسعه منابع آن از بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و از ابتدای 1992 علاوه بر درنظرداشتن منافع شرکت، دارای انگیزههای ژئوپلتیکی نیز بوده است.
دولتهای آمریکا همیشه از حضور شرکتهای نفت و گاز آمریکایی در دریای خزر و فاصلهاندازی بین روسیه و ایران حمایتهای سیاسی و حتی مالی میکردند. اکنون مشخص شده که دریای خزر برای آمریکا مانند گذشته اهمیت استراتزیک نداشته و خطوط لوله نفت و گاز به سمت چین، وزن سیاسی این بخش را برای اروپا و آمریکا کمتر کرده است. برخی از شرکتهای بزرگ آمریکایی در این دریا ورشکست شدهاند مانند پنزوایل، برخی در حال خروج هستند مانند شورون، و برخی ضررهای تا 50 میلیارد دلار متحمل شدهاند مانند اکسون موبیل. بنابراین هر گونه حرکت همگرایانه ما بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان نفت در سطح جهانی با نظر مثبت روسیه روبرو میشود.
اما در مورد آمریکا باید گفت که ذات اقتصاد نئولیبرالیستی با همکاریهای بینالمللی چندان سازگار نیست. به خصوص اگر این همکاری مربوط به کالاهایی باشد که جنبه اقتصادی و مالی دارند. حتی در قوانین آمریکا، سازمانهایی مانند اوپک به عنوان کارتل شناخته شده و قوانین سختی در جهت مقابله با کارتل و تبانی در بحث حقوقی و قضایی آمریکا وجود دارد. ضمن اینکه ایالات متحده بیتوجه نسبت به نگرانیهای زیست محیطی سرسختانه رای به اضافه کردن تولید نفت شیل تلاش میکند. اراضی، آبها و منابع طبیعی وسیعی در آمریکای شمالی تحت تاثیر حفاریهای شیل آلوده شدهاند.
اما دولت ترامپ بدون توجه به این تهدیدات به حمایت از تولید نفت شیل ادامه میدهد. در حال حاضر نفت خاورمیانه اگر چه ارزانترین نفت جهان است، اما دیگر تنها منبع قابل اتکا نیست. نکته دیگر منافع چین است که آمریکا مایل نیست به راحتی چین در همه ابعاد اقتصادی، مالی و سیاسی به اهداف خود برسد. آمریکا بدیلهای متعددی برای نفت خاورمیانه دارد. بنابراین آمریکا از تحرکات همگرایانه مابین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان حمایت نمیکند.
* آرایش جنگی مثلث قدرت بازار جهانی نفت پس از شیوع کرونا و بیثباتی بازار
فارس: در تحولات اخیر سیاست و اهداف ۳ کشور عربستان، آمریکا و روسیه در بازار نفت چیست؟ به نظرتان کدامیک از این ۳ کشور قدرت کمتری در اداره بازار به نفع خود دارند و به اصطلاح آسیبپذیرترند؟
ملکی: به نظر میرسد که علیرغم ضررهای متعددی که کشورهای متکی به نفت مانند قزاقستان، نیجریه، عراق و ونزوئلا متقبل شدند، یک کشور از قبال مسائل مربوط به کرونا و کم شدن تقاضا به امتیازاتی دست یافت. عربستان سعودی به لحاظ آینده پژوهی به وضعیت قابل قبولی رسید. قیمت پایین نفت برای کشوری که اگر قیمت نفت 80 دلار باشد، کسری بودجه نخواهد داشت، رنج آور بود. در اولین فصل سال 2020 عربستان 9 میلیارد دلار کسر بودجه به بار آورد. وزیر دارایی عربستان هفته گذشته اعلام کرد که عربستان ناچار است که هزینه هایش را کمتر کرده و بخشی از پروژههای مربوط به چشمانداز 2030 را با تاخیر اجرا نماید.
در 2019 نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی عربستان حدود 24 درصد بوده است که نرخ پایینی است. همچنین وزیر دارایی گفت که تاکنون 32 میلیارد دلار از منابع ارزی این کشور هزینه شده است. اکنون بانک مرکزی عربستان دارای ذخائری حدود 474 میلیارد دلار است. اما عربستان سعودی با ایجاد ظرفیت اضافی برای خود، آینده خود را تامین کرده است. زمانی که اقتصاد مجددا به کار افتد، قیمت نفت بالا خواهد رفت و این عربستان سعودی است که با ظرفیت 12 میلیون بشکهای خود میتواند نظرات خود را به دیگر کشورهای عضو اوپک دیکته کرده و دلارها را جارو کند. به تازگی عربستان و کویت برای تولید مشترک از منطقه موسوم به بیطرف به توافق رسیدند.
در مورد روسیه باید گفت که منافع ملی روسیه همخوانی با کاهش قیمت نفت ندارد. هرچند که ممکن است کاخ کرملین از این حربه برای بیرون کردن رقیب از بازار و دامپینگ استفاده کند. در ماه گذشته دو خبر از مسکو رسید. اول این که وزیر انرژی روسیه گفت که روسیه ممکن است که به میز مذاکره با عربستان سعودی بازگردد. در عین حال خبرگزاری روسیه اعلام کرد که که روسیه با عربستان هیچ گونه تماسی نداشته و بر روی هیچ مسئله ای توافق نکرده است.
اما واقعیت آن است که روسیه در این میان تمایل داشت که هم با آمریکا و هم با عربستان سعودی به تفاهم برسد. با آمریکا به دلیل این که روسیه همچنان از تهدید آمریکا به تحریم کامل صنایع نفت و گاز روسیه هراس دارد. با عربستان به دلیل این که روسیه از هر کشور دیگری بیشتر نیازمند دلارهای نفتی برای تامین بودجه دولت است. به همین دلیل بالا رفتن قیمت نفت، هدف نهایی روسیه است، هرچند این هدف را به ظاهر در حالتی غیرشفاف دنبال میکند.
پوتین در جلسه با صاحبان صنایع نفت و گاز روسیه اظهار داشت که روسیه در ماه مارس آمادگی کامل داشت تا کاهش قابل توجهی در تولید به همراهی آمریکا و عربستان بدهد، اما متاسفانه این عربستان بود که با تمدید توافق موافقت نکرده، تخفیفهای اضافی بر روی نفت خود داده و باعث افت قیمت نفت گردید. پوتین گفت که برای روسیه هر بشکه نفت به قیمت 42 دلار مناسب است.
رئیس جمهور آمریکا رهبران عربستان سعودی را در هفتههای گذشته تهدید کرده بود که اگر مقدار تولیدی نفت خود را کاهش ندهند، نیروهای آمریکایی مستقر در عربستان از این کشور بیرون کشیده خواهند شد. ترامپ به محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در دوم آوریل گفته بود که در صورت عدم کاهش تولید نفت سعودی، رئیس جمهور آمریکا در برابر کنگره که در حال گذراندن یک قانون در مورد خروج نیروهای آمریکایی از سعودی به دلیل فاجعه جنگ یمن است، مقاومت نخواهد کرد.
نمایندگان عضو حزب دمکرات در دو مجلس قانون گذاری آمریکا همیشه با رفتار عربستان سعودی در رهبری ائتلاف علیه صنعا مشکل داشتند. اما این بار برخی از نمایندگان عضو حزب جمهوریخواه نیز به همتایان دمکرات در پیگیری محدود کردن نیروهای آمریکایی در سعودی ملحق شدند. نمایندگان جمهوریخواه موافق این طرح بیشتر از مناطقی که نفت و گاز شیل آمریکا از آن مناطق تولید و یا ذخیره و منتقل می شود، هستند.
*در پساکرونا چین مصرفکننده نفت باقی خواهد ماند ولی اروپا نه
فارس: سیاست چین و اروپا در قبال تحولات بازار نفت در پساکرونا چیست؟
ملکی: اقتصاد چین از همین امروز در حال روشن کردن موتور خود میباشد. آمارها حاکی از افزایش واردات مواد اولیه و حاملهای اولیه انرژی به چین نسبت به ماههای گذشته است. در شش ماه اخیر برای اولین بار یک کشتی نفت خام آمریکا به ظرفیت 1.3 میلیون بشکه در میانه ماه مه به پالایشگاهی خصوصی در چین تحویل داده میشود. انتقال نفت خام در چارچوب توافق تجاری اخیر آمریکا و چین است که مطابق آن مقرر شد چین مقدار 18.5 میلیارد دلار از کالاهای بخش انرژی را از آمریکا با معافیت از برخی از تعرفهها خریداری نماید.
از طرف دیگر مجددا تقاضا برای واردات سنگ آهن به چین در ماه آوریل نسبت به ماه مارس 11.4 درصد افزایش یافت. همچنین واردات زغال سنگ چین 35 درصد در آوریل امسال نسبت به آوریل سال قبل افزایش داشته است. واردات نفت خام چین نیز در ماه آوریل نسبت به ماه مارس افزایش یافته است. در ماه مارس واردات نفت خام چین 9.68 میلیون بشکه در روز و در ماه آوریل 9.84 میلیون بشکه در روز بوده است. بنابراین چین مصرف کننده عمده نفت خام باقی خواهد ماند.
اما در اروپا فعالیتها برای کم کردن اتکای به نفت به خوبی پیش میرود. پروژه اتحادیه اروپا برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تا آخر سال 2020 در حد 20 درصد به نتیجه خواهد رسید. همچنین اروپا در استفاده از گاز طبیعی نیز جدی است. خطوط لوله شوروی از طریق اوکراین، سوث استریم، نورد استریم، ترک استریم در حال کارکردن است. بنابراین چین همچنان به بازار نفت بعنوان یک مصرفکننده نگاه کرده و به قیمت حساس است. اروپا به تدریج از بازار نفت فاصله میگیرد.
* جایگاه نفت خام در سبد انرژی دنیا بلامعارض باقی میماند
فارس: آیا دوران پساکرونا را میتوان پایان عصر نفت نامید؟
ملکی: به نظر من این گزاره درست نیست. شواهد متقنی که دوران نفت پایان یافته و یا اهمیت نفت کمتر شده باشد به صورت کلی وجود ندارد. نفت در شریان اقتصاد جهانی همچنان جاری است. به خصوص در بخشهایی مانند حمل و نقل همچنان حرف اول را میزند. به نظر من در کشور ما برخی از مدیریت صنایع نفت و گاز عاجزند، به همین دلیل سعی در کم رنگ جلوه دادن منابع طبیعی ایران به خصوص نفت و گاز دارند. در حالی که کشورهای دیگر با منابع کمتر از ایران از طریق توسعه صنایع نفت و گاز خود به رشد اقتصادی چشمگیر رسیدهاند.
نفت و انسان هر دو با یکدیگر بر روی کره زمین پیدا شده و به تکامل خویش ادامه دادند. البته تلاش برای یافتن انرژیهای نو نیز ادامه خواهد یافت. اما هنوز بخش وسیعی از کشورها از زغال سنگ برای تولید برق و یا حرارت استفاده میکنند. در زغال سنگ فناوریهای جدید این امکان را فراهم کرده است که گازهای گلخانهای این ماده تا اندازه زیادی کمتر شود. در 2019 تنها یک میلیارد تن زغال سنگ از طریق کشتی برای مصرف در همان کشورهای پیشرفته و کشورهای با اقتصادهای نوظهور جابهجا شده است.
نفت در ادامه زندگی بشر همراه او خواهد ماند. به نظر من اگر کشورهای پیشرفته به اندازه ایران و دیگر کشورهای مسلمان منابع نفتی داشتند، آنگاه تبلیغات علیه نفت بسیار کمتر بود. علیرغم استفاده وسیع از گاز طبیعی و همچنین تلاش برای بیشتر کردن تولید انرژیهای تجدیدپذیر، موقعیت نفت خام بلامعارض باقی مانده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com