گروه سیاسی- حجتالاسلام محسن قنبریان طی یادداشتی پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی نوشت: دراین یادداشت اول چند غلط مشهور، تصحیح می شود بعد فرضیه مورد قبول طرح می شود و در آخر بالاترین و کمترین مشارکتها به شکل نقطه ای و هم نمودار سینوسی تحلیل میشود:
تصحیح چند غلط مشهور:
رد صلاحیت ها و میزان مشارکت:
به گزارش بولتن نیوز، مجلس دوم برای اولین بار شرط اعتقاد به اسلام و التزام عملی به ولایت فقیه برای نامزدها لحاظ شد. گروه های متعددی مثل مجاهدین خلق و حزب توده و...با آن رد صلاحیت شدند. نهضت آزادی هم بدین خاطر اعتراض کرده، انتخابات را تحریم کرد. اما مشارکت نسبت به مجلس اول، ۱۲درصد رشد کرد!
مجلس چهارم، نظارت استصوابی ظهور کرد. در بدو امر ۷۰نفر از جناح چپ از جمله برخی نمایندگان مجلس سوم، رد صلاحیت شدند. اما جنجال برسر نظارت استصوابی، کمتر از ۲درصد در مشارکت عمومی اثر داشت!
جالب تر اینکه تهران بعنوان مرکز سیاسی جریان حذف شده، مشارکتی بالای ٨۲درصد را رقم زد!
شرایط نمایندگی و رد صلاحیت ها در میزان مشارکت عنصر تعیین کننده ای نبوده است.
دولتهای دموکراسی خواه و میزان مشارکت:
دولتهای مدافع توسعه سیاسی و شعار دموکراسی نتوانسته اند مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی را افزایش دهند بلکه از قضا مشارکت در این دولتها کاهش معنادار یافته است!
در دولت اصلاحات:
مجلس ششم(سال۷٨) از مجلس پنجم(سال۷۴)، کاهش ۴درصدی و مجلس هفتم(سال٨۲) با افت شدید ۱۹درصدی نسبت به ششم مواجه شد!
فاجعه بارتر شورای شهردوم تهران بود که کلا ۱۲درصد مشارکت شکل گرفت! (احیای شوراها، ابتکار جنبش اصلاحات بود که باید برایش برنْد می ماند!)
دولت روحانی:
مجلس دهم(سال۹۴) از مجلس نهم(سال۹۰)، کاهش مشارکت داشت. مجلس اخیر نیز پایین ترین مشارکت(۴۲/۵درصد) را ثبت کرد!
کمترین مشارکت های پارلمانی با میزان ۵۱درصد و ۴۲درصد در دولت هایی با شعار جمهوریت و آزادی و دموکراسی بوده است!
گرانی و تورم و میزان مشارکت:
این نیز عامل تعیین کننده نیست. بیشترین مشارکتها در دوره های تورم و تحریم بوده است!
رکورد مشارکت مجلس، در دوره پنجم است با بیش از ۷۱درصد. تورم در این سالها ۴۹درصد و باز در رکورد تورم است!
مجلس نهم، رتبه دوم میزان بالای مشارکت(نزدیک با مجلس دوم) را دارد با حدود ۶۴درصد. تورم در این سالها ۲۰تا۳۰درصد بود و تحریم های گوی طلایی و نقره ای آمریکا هم شروع شده بود!
فتنه و میزان مشارکت:
فتنه ها و درگیری های خیابانی معمولا کدورتها و مشکلاتی پیش می آورد که ممکن است موجب قهر کردن برخی با صندوقها شود. اما نگاه به ادوار گذشته روشن می کند این هم عامل تعیین کننده در کاهش مشارکت نیست!
مجلس نهم، دو سال بعد از اعتراضات خیابانی ٨٨ وحواشی آن برگزار شد؛ اما رکورد دوم(یا سوم) بالاترین مشارکت پارلمانی پس از انقلاب را با حدود ۶۴درصد رقم زده است!
فرضیه مقبول: ضعف یا قوت پیشران های نظام انقلابی!
مقدمه۱: ساخت حقیقی و حقوقی نظام:
همانطور که ما یک بدن داریم و یک روح که در اتحاد باهمند؛ نظام سیاسی نیز یک پیکره دارد که قانون اساسی، مجلس، دولت، قضائیه، شورای نگهبان، انتخابات و... است. اینها را "ساخت حقوقی" می گویند.
یک هویت حقیقی، معنا و مضمون که در حکم روح برای نظام سیاسی است هم دارد؛ که "ساخت حقیقی" نام می گیرد. این هویت حقیقی، همان "آرمانهای انقلاب" است. عدالت، کرامت انسانی، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری وبرابری، آزادی، پیشرفت، ایستادگی مقابل بیگانه و استقلال و...(۱).
پیشران های اجتماعی-سیاسی برای ساخت حقیقی:
گاه ممکن است عضوی از بدن، لمس شود؛ دندانی پوک شود؛ عضوی علیل شود. این وقتی است که حضور روح در آن اعضاء کم شده است.
اجزاء یک نظام سیاسی(ساخت حقوقی) هم چنین است. ممکن است مجلسی نامش، شورای اسلامی باشد؛ اما واقعا شورا یا اسلامی نباشد! دولتی در نام اسلامی باشد اما با بقیه سلاطین فرقی نکند! شورای نگهبانی باشد اما نگهبانیِ واقعی از قانون اساسی و شریعت اسلام در برنامه های توسعه و قوانین نکند! دستگاه قضائی باشد، اما گردن کلفت ها را به عدل نگیرد و ضعیف کشی کند! و...
در همه این موارد آن نهادها و ساخت های حقوقی از هویت انقلابی خود خالی شده اند و مثل دندان پوک مانده اند.
پیشران های اجتماعی-سیاسی برای ما، گروه های فعال انقلابی و ناظران بصیر مردمی در بدنه انقلابند که کارشان دمیدن روح در اعضاء تنبل و لمس شده است. بدنه فعالی که از لایه های "فکر" تا "فرهنگ عمومی" و از آنجا تا "گفتمان های سیاسی" و "جنبش های اجتماعی-سیاسی" را برعهده میگیرند. ساخت حقیقیِ، سازه های حقوقی نظام را دنبال می کنند و از کلیشه شدنشان جلوگیری می کنند.
برای آرمانهای اصیل مردم انقلابی، "طرح و نظریه"، همراه با "نقد و اعتراض" دارند. "کیش شخصیت" ندارند. "وفادار به ارزشها" هستند. لذا لازم شد از منتخب خود هم می گذرند. از جریانات سیاسی کهنه شده، رد شده وآنها را متناسب با موقعیت میدان، نو و بالنده می کنند.
فارغ از ارزش گذاری و قضاوت که: کدام پیشرانِ "نظام انقلابی" بوده اند وکدام پیشرانی برای "استحاله نظام" به نظام های موجود دنیا بوده اند؛ می توان این جریانات وجنبش ها را پیشران اجتماعی-سیاسی ۴دهه معاصر خواند:
-جنبش اسلام مترقی(قرائت حزب جمهوری و مٶتلفانش از اسلام که همراه با آزادی و جمهوریت و...است)
-جنبش دوم خرداد و جریان اصلاحات(که دنبال اسلامیزه کردن جامعه مدنی، توسعه سیاسی و... بود)
-جریان عدالتخواهی دهه ٨۰و۹۰ که از احیای آرمانهای انقلاب تا قرائتی نیمه منسجم بنام مکتب ایرانی را در خود داشت.
-و...
با این مقدمات فرضیه مقبول ما این است که :
هر وقت پیشران های اجتماعی-سیاسی قوی ای در جامعه به سمت ساخت حقیقی و هویت انقلاب اسلامی شکل گرفته، مشارکت افزایش یافته است. و هروقت این پیشران ها دچار انحراف از ساخت حقیقی و "توازن آرمان ها" شدند یا دچار تسامح شده با ساخت حقوقیِ کلیشه شده، ساخت و پاخت کردند؛ قوت خود را از دست داده و بدنه مردم را از دست می دهند. در این صورت مشارکت مردم رو به کاهش میرود چون پیشران های مناسب را نمی یابند.
این را نباید صرفا به نظام حزبی تقلیل داد یا با آن یکی گرفت. نظام حزبی در ذات خود ایستایی و ماندنِ مدید در دوقطبی کاذب را دارد. اما این پیشران ها، انقلابی، جهشی و نو شونده اند، حتی اگردر مقطعی خود را با حزبی نشان دهند.
احزابِ ثابت، خود بهترین مثَل برای ساخت های حقوقی اند که نیاز به روح و هویت نو دارند.
تببین آماری مشارکت های گذشته با این فرضیه را در ستون بعد بخوانید
تحلیل افزایش و کاهش مشارکتها:
تحلیل نمودار سینوسی ۱۱ انتخاب:
اگر آمار مشارکت یازده دوره را کنار هم قرار دهیم، نموداری پیدا میشود:
دور دوم(سال۶۳) رشد مشارکت است(۶۴درصد). سپس تا دور چهارم(سال۷۱) سیر نزولی مشارکت طی میشود(از ۶۴درصد به ۵۹درصدو۵۷درصد)!
دوره پنجم(سال۷۴) جهش مشارکت(۷۱درصد) اتفاق می افتد. دوباره تا دور هشتم(سال٨۶)، سیر نزولی مشارکت را شاهدیم.(٦۷درصد و ۵۱درصدو۵۱درصد)!
دوره نهم(سال۹۰) باز جهش مشارکت(۶۴درصد) را داریم و دوباره تا دوره یازدهم افت مشارکت(۶۱درصدو ۴۲درصد)!
تولد، رشد، توقف یا انحراف سه پیشران یادشده با میزان مشارکت نسبت مستقیم دارد:
دهه ۶۰، موج اسلامی کردن نظام سیاسی و رقابت با اندیشه های الحادی و التقاطی، مشارکت بالا می آفریند.
حدود ده سال ایستائی و کشمش هایی که برای جامعه، فردی و قبیله گی جلوه می کند؛ افت مشارکت را موجب میشود(تا مجلس چهارم).
روشن تر شدن تفاوتها و تمایزهای گفتمانی گذشته و دیالکتیک بین "پیشرفت و سازندگی" با "آزادی و جمهوریت"، مشارکت بالای مجلس پنجم را موجب میشود که کمی بعد نقطه شروع جنبش اصلاحات می شود.
حدود ده سال پیشران اصلاحات بخاطر عدم استفاده درست از آزادی در مسیر عدالت و هم انحراف به گفتمانهای بیگانه و غیر بومی، افت مشارکت را به همراه می آورد. البته رقیب هم طرح تازه و پیشرانی ندارد و محافظه کار مانده است.(مجالس ششم وهفتم)
آشکار شدن آثار توسعه اقتصادی با رشد حاشیه نشینی در شهرها، زمینه "خیزش عدالت خواهانه و مبارزه با تبعیض" میشود. اتفاقی که در ٨۴ بروز می کند. البته بخاطر نداشتن تشکیلات سازمان یافته کشوری، مجلس این جریان متاخر تر می رسد. مشارکت بالای مجلس نهم، پدیده ای، کاملا شبیه پدیده دولت نهم است: روی کار آمدن چهره های نو (۱۶۹ نماینده٘ اولی و رای نیاوردن ۱۱۰نماینده مجلس!). این مثالی گویا از آمدن حاشیه به متن است که با آن پیشران اتفاق افتاد.
تحلیل نقطه ای مشارکتها:
مجلس دوم با رشد ۱۲درصدی:
جریانات الحادی و التقاطی با شرط اعتقاد به اسلام و التزام عملی به ولایت فقیه حذف میشوند. پیشران اجتماعی-سیاسی نیروهای انقلاب، اسلامی کردن نظام سیاسی و حفاظت از استقلال کشور در مقابل صدام است. لذا حامل هویت انقلاب برای پیکره ظاهری نظام است؛ پس مشارکت بالایی را رقم میزند.
مجلس پنجم با رشد ۱۳درصدی:
باوجودی که بار دوم است نظارت استصوابی اعمال میشود وبرخی حذف شده، برخی گروه ها انتخابات را تحریم کرده اند؛ مشارکت، رکورد ۷۱درصدی میزند!
شعار طیفی ادامه سازندگی و پیشرفت است وبه تهاجم فرهنگی وحمله به استقلال فرهنگی کشور توجه می دهند. طیف دیگر شعار جلوگیری از انحصار طلبی جناح حاکم و سوء استفاده از نهادهای قانونی دارند.
پیشرفت و استقلال و هم آزادی ومنع انحصار، همه از آرمانهای انقلاب است وظرفیت رقابتی گسترده را می آفریند. برای آن شعارها مصادیقی در میدان هست؛ لذا هرکس بسته به تشخیصش از میدان و اولویت آرمانی اش، طیفی را رٲی داده و نتیجه ای شکل می گیرد .
مجلس نهم با رشد ۱۰درصدی:
پیشران آمدن از حاشیه به متن و چالش با محافظه کاری موجود در جناح های موجود، ظرفیت مشارکت بالا را موجب میشود. چه آنهایی که می خواهند از طریق مجلس کارآمد، دولت و رئیس آنرا کنترل کنند ومانع استمرار بناپارتیسم شوند(۲)؛ چه آنهایی که از مجلس بهانه گیر علیه دولت بیزارند و دنبال تغییرند؛ وبخصوص نیروی آزاد شده ی حاشیه، برای نشستن در متن و جابجایی نخبگان؛ پیشران قدرتمندی است که مجلسی مثل دولت نهم را رقم میزند: آدم های نو وتازه وبی سابقه در نظام سیاسی.
کاهش ۱۹درصدی مجلس هفتم:
گفتمان اصلاحات با مشغول شدن با غیر اولویت ها بخصوص در مجلس ششم، از توده مردم فاصله گرفت و برای اقلیت نحبگان روشنفکر شد. رقیب او نیز هیچ طرح تازه ای نداشت و محافظ پیشا اصلاحات ماند!
این مواجهه، کمترین ظرفیت برای مشارکت حداکثری داشت. مردم مطالبه خود و ارتکازشان از آرمانهای انقلابشان را در هیچ طرف ندیدند؛ پس بیش از ۵۱درصد به میدان نیامدند!
کاهش مشارکت ۱۹درصدی در انتخابات مجلس یازدهم!
اینبار برای اولین بار پس از انقلاب به زیر ۵۰درصد سقوط کرد(۴۲درصد)!
کاهش مشارکت ۱۹درصدی در انتخابات یازدهم!
اینبار برای اولین بار پس از انقلاب به زیر ۵۰درصد سقوط کرد(۴۲درصد)!
از آخرین پیشران اجتماعی-سیاسی (عدالتخواهی و آمدن حاشیه در متن و چالش های رقیبش) بیش از یک دهه می گذرد. آورده ی دولت اعتدال گرایان به حسب اجتماعی در حد یک گفتمان هم نیست؛ بلکه تاکتیکی جدید برای همان گفتمان "صلح در بیرون، دموکراسی در خانه" است. همین هم در عمل موفقیت چشمگیری نیافت.
بیشترین تعطیلی کارگاه ها و اعتراض های کارگری را در این دوره داریم که جز بی جوابی یا سرکوب جوابی ندارند! اعتراضات عمومی تری در دی۹۶ و آبان۹٨ شکل می گیرد که باز بدون جواب می ماند. به فتنه خیابانی کشیده شدن توسط بیگانه و سرکوب آنها توسط نظام، پاسخ معترضین نمیشود.
ساخت حقوقی ای مثل مجلس، از ساخت حقیقی، فاصله ی معنا دار گرفته است: "نه شوراست و نه اسلامی"!
-تصویب برجام در ۲۰دقیقه، بخاطر توافق سه نفر (فقط یکی در مجلس و رئیس آن) بود.
- رئیس مجلس جای ۲۹۰نماینده در مصوبه ی بنزینیِ سران می نشیند. همین دو نمونه ی چالش برانگیز برای "مجلس شورا" نماندن، مجلس کافی است!
-فساد اقتصادی نمایندگان که موجب رد صلاحیت جمع بزرگی از آنها شد، "اسلامی" بودن آنرا هم زیر سؤال برد!
رئیس جمهور از شنود، رفراندام، حق انتقاد(حتی از معصوم)، ترس از جرم شدن جمهوریت و... می گوید اما طرفدارانش هم اینها را جز برای فرار از مسئولیت هایش نمی گیرند. لذا هیچوقت پشت سر او موجی مثل دهه۷۰ با خاتمی راه نمی افتد!
اصلاح طلبان نیز از "گفتمان" و "جنبش اجتماعی" به "توجیه گر" دولتی ضعیف تنزل کرده اند. آدم های در صحنه و درون نظامشان واقعا اصلاح طلب نیستند و فقط از نام آن بهرمندند. و بیرونی ها یا اپوزیسیون و برانداز شده اند یا منفعل و بی طرح و برنامه مانده اند. پس با افت شدید اعتماد عمومی مواجه اند.
اصولگرایان با شعب مختلفشان از قالیباف تا محصولی هیچ حرف و طرح تازه ای نیاورده اند. نقد و اعتراضشان هم "تبعیضی" و هم "تاکتیکی" و فقط از دولت روحانی است.
- برای تجمعات آزاد، تضمین بالاتر جمهوریت و شورا بودن مجلس هیچ سخن جدی ندارند.
- عدالت و مبارزه بافساد جز استفاده ابزاری برای زدن رقیب هیچ وزنی در گفتمان آنها ندارد.
-قالیباف رسما خود را تکنوکرات می داند و فرقش با تیم روحانی به عُرضه و پرکاری اش است نه تفاوت طرح توسعه اش!
- محصولیِ میلیاردر با وزیران میلیاردر روحانی تفاوت جوهری در فقر و غنی ندارد.
-پایداری هم جز غلط گیری های اعتقادی از حزب مشارکت تا جریان مشایی هنری از خود نشان نداده است!
احمدی نژاد هم پس از چندبار عَرضه خود و نزدیکانش در انتخاباتها و رد شدنشان، سکوت پیشه کرد. اقلا رسما و علنا لیستی نداد و طرح ونقدهای منتشره خود را در گفتمانی انتخاباتی عرضه نکرد.
نیروهای مستقل، عدالتخواهان جوان و... نیز، هم بهانه تخریب داشتند و هم آدم شاخصی پای آنها نایستاد.
از سال قبل با برخی روحانیون انقلابی ارتباط می گرفتند؛ اما یکباره آقایان همراه کارشناسان سمت خدا، پشتوانه معنوی لیست اتحاد شدند تا نقش تَکرار خاتمی را بیافرینند! محافظه کاری را بر آفرینش جریانی تازه، ترجیح دادند.
همه اینها موجب شد یک پیشران قوی اجتماعی-سیاسی به سمت توازن آرمانهای انقلاب شکل نگیرد.
معترضین آبان، آدم خود را در صحنه سیاسی نبینند. کارگر و کارخانه دار و دانشجو و... کمتر نامزد خود را بیابند. این صرفا بخاطر رد صلاحیت اصلاح طلبان نیست که بود آنها هم مثل نبود، بود.
اعتراضات آبان از قضا ظرفیت بالایی برای مشارکت می بود؛ اگر معترضین می دیدند مشارکت انتخاباتی شان، بدون فتنه خیابانی شدن، مطالبه حقوق شان می کند. به حسب نظر سنجی ها ۱۵درصد کاهش مشارکت بخاطر همین اعتراضات جواب نگرفته است.
اما ترجیح داده شد خلاف مشهورات و حرفهای تکراری چیزی گفته نشود و فقط از عکس و یاد سردار دلها برای مشارکت بیشتر استفاده شود!
برای جهش مشارکتی دوباره نیازمند پیشرانی اجتماعی-سیاسی قوی هستیم؛ که مسائل عینی جامعه را در راستای ارزشها و آرمانهای انقلاب معنا کند. نقد و اعتراض روشن و همه جانبه(نه تبعیضی وجناحی) و طرح وبرنامه کامل داشته وبا آدمهایی منطبق بر آن آرمانها عرضه اش کند.
............................................
۱. ر.ک:کتاب صورت و سیرت انقلاب اسلامی
۲.مقاله ۱٨خرداد آری، ۱٨برومر نه از سعید حجاریان وهم مصاحبه با آوا ارگان رسمی انجمن فرهنگ وسیاست دانشجویان دانشگاه شیراز ش ۶۴ص۹
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com