گروه اجتماعی ـ علیرضا حسینی: همسر دوم جانبازی که حدود شش سال آخر زندگی جانباز شهید (جانباز متوفی از دید بنیاد شهید) در کنار وی زندگی کرده است؛ بعد از گذشت بیش از پنج سال از تاریخ شهادت، با توجه به داشتن حکم دادگاه مبنی بر اثبات زوجیت دائم این خانم با این جانباز متوفی به خاطر لجبازیهای یک کارشناس بنیاد شهید و گزارش دروغ وی، هنوز حقوق قانونی (میبایست حقوق بین دو زوجه این جانباز تقسیم شود) محقق نشده است.
بولتن نیوز، در گزارش اول با عنوان «بنیاد شهید چرا در مقابل حکم قاضی تمکین نمیکند (1)» مطالب را به اطلاع عموم رساند و با توجه به وعدهای که داده بود و همچنین درخواست مکرر مخاطبان، گزارش دوم را که مبتنی بر تحقیقات میدانی و تماسهای مسئول رسانهای بنیاد شهید با بولتن نیوز و تحقیقات کامل صورت گرفته، گزارش دوم را به شرح زیر به سمع و نظر خوانندگان خود میرساند.
تماس مسئول امور رسانهای بنیاد شهید با بولتن نیوز
بعد از گذشت چند روز از انتشار گزارش، از روابط عمومی بنیاد شهید تماس گرفتند و خیلی مؤدبانه اعلام کردند که کاش قبل از کار رسانهای کردن روی این موضوع، گزارش را به ما میدادید و ما تلاش میکردیم مشکل این خانم قبل از رسانهای شدن، حل شود.
توضیحات کلی در خصوص پیگیریها در ظرف پنج سال گذشته و وضعیت این خانم داده شد و عنوان گردید: الآن که رسانهای شده است، شما مشکل این خانم را حل کنید تا طی گزارشی ضمن تشکر از بنیاد شهید برای احقاق حق یک مظلوم، پایان یک پرونده را اعلام کنیم؛ اما...
بهجای اینکه بنیاد شهید پیگیر ماجرا باشد، خبرنگار بولتن نیوز ظرف سه ماه گذشته بارها با این مسئول امور رسانهای بنیاد شهید تماس گرفت و خواستار جوابیه آنها شد که در آخرین تماسها موضوع بسیار عجیبی عنوان گردید که بعداً متوجه شدیم چه خباثتی توسط یک کارشناس و چه تهمت زشتی برای ندادن حقوحقوق این خانم مطرحشده است.
مسئول امور رسانهای بنیاد شهید گفت: درزمانی که این خانم ادعا میکند همسر این جانباز بوده است، هنوز حکم طلاق این خانم از همسر اولش صادر نشده است!
ادعای این موضوع یعنی یک اتهام سنگین به یک زن مؤمنه و حتی اتهام به یک جانباز عزیز که از رزمندگان جبهههای نبرد در مقابل دشمن بعثی بود. بااینکه این موضوع برای ما بسیار ناراحتکننده بود، با نهایت ناراحتی از همسر جانباز درخواست کردیم فتوکپی شناسنامه و فتوکپی حکم طلاق خود را از همسر اول در اختیار ما قرار دهد؛ ایشان هم فوراً مدارک را برای ما ارسال کردند. این مدارک نشان میداد تاریخ طلاق دقیقاً سه سال قبل از ازدواج با این جانباز متوفی بوده است.
مدارک برای مسئول امور رسانهای بنیاد شهید ارسال شد و در همانجا برای ایشان پیامی ارسال کردیم به مضمون زیر:
«با عرض سلام خدمت خواهر بزرگوار اجرتان با صاحب این روزها، مدارک ارسالی امشب در خصوص حکم اولیه دادگاه و حکم تجدیدنظر در خصوص اثبات زوجیت خانم ... همسر شرعی و قانونی و دائم جانباز متوفی ... معروف به ... است و نامه بنیاد شهید کل به منطقه 15 بنیاد شهید خدمتتان تقدیم میگردد. لطف کنید و زحمت بکشید هر چه سریعتر پاسخ بنیاد را به بولتن نیوز اعلام فرموده تا پاسخ بنیاد را در سایت اعلام کنیم.
در ضمن در خصوص مطلبی که دیروز فرمودید که بنیاد از ثبت استعلام کرده و به شما اعلام کردهاند تاریخ طلاق خانم ... از همسر اولشان به نام ... سال 89 است با توجه به تاریخ طلاق که در شناسنامه این خانم قیدشده و طلاقنامه در تاریخ 17/ 7 / 82 جسارتا این یک دروغ و افترای بزرگ بوده است و ان شاء الله این خبر اشتباهاً به شما دادهشده باشد ولی اگر اشتباهاً این خبر به شما داده نشده باشد و از عمد و با قصد تخریب این خانم جعلشده باشد و به شما اعلام گردیده فردی که این استعلام را به شما اعلام کرده به جرم تهمتی بزرگ که به یک زن مسلمان زده است که معنای گزارش ایشان، این است که خانم ... درحالیکه شوهر داشته به همسری مرد دیگری (...) درآمده مستوجب حد شرعی بوده و باید با وی قاطعانه برخورد قضایی شود. خواهشمند است پیگیری بفرمایید
به نظر میرسد، شخصی در بنیاد شهید در طی همه این سالها درصدد جلوگیری از احقاق حق این خانم بوده است و بهتر است به حراست بنیاد این موضوع را اعلام بفرمایید.
خواهر بزرگوار جسارت بنده را ببخشید از دید بنده این یک بیعدالتی است و ما که شیعه حضرت علی (ع) هستیم از داغ چنین ظلم و افترای بزرگ به یک زن مسلمان اگر دق کنیم کار شاقی نکردیم.»
سپس قرار شد روابط عمومی بنیاد شهید بعد از ارسال کامل مدارک به ما جوابیه بدهد که متأسفانه هنوز جوابی ندادهاند.
حضور در بنیاد شهید و پیگیری میدانی
بعد از گذشت یک ماه و اندی برای پیگیری موضوع بهاتفاق همسر دوم این جانباز متوفی به بنیاد شهید مراجعه کردیم و با یکی از مسئولین مرتبط در حضور کارشناس آن مجموعه مدارک را ارائه دادیم که آنها ضمن دیدن مدارک فرمودند با توجه به این مدارک و حکم قاضی میبایست حقوق این خانم جاری شود.
اما با بررسی اتوماسیون اداری نامهای را یافتند (بدون آنکه به ما نشان بدهند) که خیلی برایشان جای تعجب داشت و در آن نامه دو سه مورد دروغ توسط کارشناس حقوقی بنیاد شهید که مسئول این پرونده بوده است اعلامشده بود. اولین دروغ و تهمت همان تاریخ طلاق بود که با توجه به مدارک مستند یک تهمت به شمار میرود؛ دومین دروغ این بود که مدارکی دال بر اثبات زوجیت به بنیاد شهید ارائه نشده است؛ این موضوع هم دروغ محض بود، چراکه حکم قاضی به بنیاد شهید تحویل دادهشده بود و با پیگیری همان کارشناس دو وکیل برای همسر اول گرفته بودند تا ضمن اعتراض بهحکم قاضی کاری کنند که در دادگاه تجدیدنظر حکم قاضی تغییر کند که در دادگاه تجدیدنظر حکم قاضی اول تأیید و اعتراض همسر اول تأیید نشده بود و همین موضوع و حکم اثبات زوجیت مجدداً به بنیاد شهید اعلامشده بود.
سومین دروغ این بود که این خانم از دو - سه سال پیش دیگر پیگیری نکرده است و لاجرم پرونده مختومه اعلامشده است که دروغ سوم برای این بود که همین کارشناس به این خانم گفته بود شما دیگر پیگیری نکن تا ما خودمان به شما جواب بدهیم که جوابی هم به این خانم ندادند و این خانم به علت مشکلات مالی حتی توان رفتوآمد به تهران و پیگیری خود را نداشت.
آن مسئول و آن کارشناس بنا بر ادعاهای موجود در نامه یافت شده، گفتند که دیگر نمیشود کاری کرد. مجدداً به حقوقی بنیاد شهید مراجعه کردیم و به یکی دیگر از کارشناسان حقوقی که مرد جوانی بود مدارک را ارائه کردیم متأسفانه برخورد ایشان بسیار بد بود و با دیدن مدارک خیلی صریح اعلام کردند ما حکم قاضی را قبول نداریم و اینگونه درخواستها زیاد داریم و ما نمیتوانیم هرکسی بیاید بگوید همسر دوم شهید و یا جانباز است حقوق برای وی جاری کنیم.
به ایشان گفته شد اولاً هرکسی که اثبات زوجیت کرده و حکم قاضی داشته باشد و یا مدارک دیگر که تأییدکننده اثبات زوجیت وی است قانوناً میتواند از حقوحقوق مساوی با همسر اول برخوردار شود اما ایشان با صراحت و تندی میگفت ما هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم و بنیاد شهید توجهی به این احکام ندارد!
البته با مسئولین دیگر هم صحبت کردیم و آنها هم همین نظر را داشتند و دوستانی هم گفتند تنها راهحل این قضیه یا دستور مستقیم خود مسئول بنیاد شهید است و یا اینکه از بنیاد شهید به دیوان عالی کشور شکایت کرد و آنها با توجه بهحکم قاضی بنیاد شهید را مکلف به پرداخت حقوحقوق قانونی این خانم کند تا بنیاد شهید مجبور شود؛ البته میگفتند تا چنین کارشناسانی در بنیاد شهید هستند سنگهای دیگری سر راه میاندازند که این خانم نتواند به حقش برسد.
متأسفانه بعد از یک روز پیگیری متوجه شدیم این سیستم دچار مشکل است و ظاهراً پروندههای دیگری هم مثل این خانم دست این کارشناسان است که با همین دروغها و تهمتها جلوی دادن حقوحقوقشان گرفتهشده است.
پیشنهاد بولتن نیوز برای حل اینگونه مشکلات
به نظر میآید یک مجموعه مردمنهاد از وکلا باید تشکیل شود که برای رضای خدا و احقاق حق اینگونه مظلومانی پروندههای اینچنینی را تا حصول نتیجه پیگیری نماید و اجازه ندهند کارشناسان و یا حتی مسئولینی با دروغ و یا سنگاندازی حقوحقوق کسانی را که جز خدا یاوری ندارند از بین ببرند.
حرف آخر
امروز بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب متأسفانه بنیاد شهیدی که با حکم امام راحل مکلف به رسیدگی به خانوادههای شهدا و ایثارگران شده بود و افتخارش نوکری و خادمی خانوادههای آنها است، بعضاً با حضور بعضی کارشناسان با برخوردهای چکشی و پروندهسازی و یا موارد دیگر بسیاری از حقوق آنها را از بین میبرند و یا اصلاً حقوقی به آنها نمیدهند که لازم است مسئول محترم بنیاد شهید یک گروه ویژه از بازرسین مجرب که هیچ ارتباط دوستانه با این کارشناسان نداشته باشند را مأمور رسیدگی به تخلفات و کوتاهیها نموده و در جهت احقاق حق چنین خانوادههایی تلاش نمایند.
در پایان ما بازهم منتظر جوابیه رسمی بنیاد شهید خواهیم ماند هرچند معتقدیم در این روزهای سخت برای مردم شریف ایران بسیاری از مسئولین در مقابل تخلفات و کمکاریها و اعتراضات به بیعدالتیها سکوت را پیشه خودکردهاند تا اعتراضات مشمول امور زمان شده و از خاطرهها برود اما نصیحتی دوستانه به همه مسئولین عزیز داریم که بترسید از آه مظلومی که جز خدا یاوری ندارد که آه مظلوم دودمان بر باد میدهد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شاید خدا از سر تقصیراتشان بگذرد
با سلام
بله متاسفانه بنیاد شهید بجای احقاق حق و برخورد با کارشناسی که بویی از انسانیت نبرده و حق یک زن مظلوم را از بین برده کلا سکوت کرده است و دیگر تماسی هم نگرفتند کاش ما قدرت اجرایی داشتیم و می توانستیم حق مظلومی را بگیریم چکار می توانیم بکنیم جز یک فعالیت رسانه ای
اما ما به خاطر رسالتی که بر دوش داریم به کار رسانه ای خود در این موضوع و موضوعات مشابه ادامه خواهیم داد حداقلش این است که در پیشگاه الهی روسفیدیم که از حقوق یک مظلوم دفاع کردیم و بدا به حال آنها که این ظلم به پای آنها نوشته شده است