به گزارش بولتن نیوز، دکتر میثم مهدیار، در رابطه با کلیت بحران کم آبی در ایران گفت: در 20 سال گذشته میزان بارندگی در کشور سیر نزولی داشته و یکی از دلایل اصلی خشکسالی ها کاهش نزولات آسمانی است، اما مسئله کم آبی تنها به میزان بارندگی خلاصه نمی شود و می توان به جرات گفت قسمت عمده خشکسالی ایران مربوط به سوء مدیریت منابع آبی است.
وی مدیریت ناپایدار منابع آب را علت عمده بحران آب دانست و گفت: باید از منابع آبی به گونه ای استفاده کرد تا برای نسل های آینده نیز باقی بماند اما متاسفانه مصرف آب در حوزه های مختلف اعم از کشاورزی، صنعتی، شهری و... به گونه ای افزایش داشته که در می یابیم هیچ نگاهی به آینده کشور و فرزندانمان نداشته ایم و حتی صداهایی که گویای احساس خطر برای آینده آب سرزمینمان بوده را نشنیدیم.
این جامعه شناس افزود: مهم ترین نقطه بحرانی در این زمینه موضوع کشاورزی است چرا که بیش از 80 درصد منابع آبی کشور را این مسئله به خود اختصاص داده و استفاده غیر بهینه آب در کشاورزی قسمت عمده آب را هدر داده است.
مهدیار گفت: علت ایجاد بحران در کشاورزی به پیشینه های تاریخی این صنعت برمی گردد چرا که از دهه 30 و 40 که طرح امریکایی اصلاحات ارضی و اصل چهار ترومن در ایران اجرا شد و بزرگترین ضربه را به کشاورزی ایران زد و از طرفی دیگر اصل چهار ترومن مدیریت سنتی منابع آبی و اقلیمی ما را به کلی از بین برد .
وی خاطرنشان کرد: همچنین بدون توجه به شرایط اقلیمی، تاریخی و دانش های فناوری های سنتی در حوزه مدیریت آب، از تکنولوژی های جدید غیر بومی استفاده شد که تقریبا نقطه آغازین بحران آب در این زمان کلید خورد، علاوه بر آن با توسعه سد سازی ها این روند ادامه و تشدید شد.
به گفته این جامعه شناس، طرح آمریکایی اصلاحات ارضی و نوع آبیاری های غیر بهینه زمین های کشاورزی دو عاملی هستند که قسمت عمده منابع آبی کشور را هدر دادند از طرفی دیگر می توان به منابع آب زیر زمینی در قسمت هایی که غیر بهینه بوده اشاره کرد. همچنین شهرها و کارخانه ها در مناطق کویری توسعه پیدا کردند و قسمت عمده آب های زیر زمینی را در فلات مرکزی ایران هدر دادند.
وی تاکید کرد: تبعات این دسته از رخداد ها بی شک منجر به خشکسالی در فلات مرکزی ایران می شود که در ادامه این بحران، بسیاری از مردم روستاهای خود را تخلیه کرده و به حاشیه نشینی پنهان روی بردند که همین فاکتور نیز آسیب های اجتماعی زیادی را برای کشور رقم زد.
مهدیار، کاهش سطح آب های زیر زمینی را در فلات مرکزی ایران مسبب نشست برخی از زمین ها دانست و پیامد آن را نیز غیر قابل سکونت و کشت شدن اعلام کرد.
این جامعه شناس ادامه داد: هیچگاه مسئولین تصمیم جدی برای ایجاد روش های جدید بهینه آبیاری در حوزه کشاورزی نگرفتند. ما هرگز هزینه ای در بهینه سازی روند آبیاری در نظر نگرفته ایم در صورتی که هزینه های گزاف تری را در قبال این عدم برنامه ریزی متقبل شده و خواهیم شد. برای مثال برخی از روستاها از سکنه خالی شدند، بسیاری کشاورزان کار خود را از دست دادند و شاهد آسیب های اجتماعی زیادی در این رابطه بودیم که برای حل آنها هزینه های گزافی را متقبل شدیم.
وی گفت: گروه های اجتماعی، سیاستمداران ، کشورهای همسایه و همچنین مسئولین و مردم همگی در رخداد بحران آب نقش دارد. ترکیه و افغانستان با ساختن سد بر روی رودخانه های مرزی قسمتی از آب های سطحی ایران را به کشور خودشان منحرف کردند برای مثال خشک شدن رودخانه هیرمند در سیستان و بلوچستان ناشی از سدهای ساخته شده توسط افغانستان است.
مهدیار بحران آب را موضوع یک دولت و سازمان و نهاد ندانست و گفت: آب و کمبود آن هنوز به عنوان مسئله ای جدی در ذهنیت ایرانی ها نقش پیدا نکرده است و بر این باوریم که آب همیشه بوده و خواهد بود.
وی مسئله انتقال آب و شیرین سازی آب دریا را نیازمند بررسی های زیادی دانست و گفت: موضوع شیرین کردن آب دریای خزر و خلیج فارس یک طرح عمرانی است که نیازمند دقت و بررسی تبعات آن دارد چرا که ما در دوره ای از تکنولوژی سدسازی استفاده کردیم و بیش از 500 تا 600 سد در کشور راه اندازی شد که همین موضوع باعث از بین رفتن اقلیم ها و بوم ها گردید؛مانند خشک شدن دریاچه ارومیه.
این جامعه شناس تاکید کرد: اگر همین روند کاهشی بارندگی و مصارف بیش از اندازه آب در حوزه های مختلف ادامه پیدا کند قطعا بحران کم آبی شدید تر شده و قسمت های بیشتری از کشور را درگیر بحران می کند و به عبارتی دیگر در 4 الی 5 سال آینده جنگ های آب جدی تری را شاهد خواهیم بودیم، همچنین رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به شکاف ها وارد موضوع شده است و به بهانه انتقال دانش های آبیاری در صدد است مسائل سیاسی و رقابت های قومی و شهری جدید را رقم بزند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com