گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه های 1 و 2 سوره لیل پرداخته شده و در آن آمده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى
وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى
سوره لیل (92) آیه 1 و 2
ترجمه
به نام خداوندی که رحمتش فراگیر و همیشگی است؛ سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند. و سوگند به روز، هنگامی که جلوه تجلی کند؛
شأن نزول
روایت شده است که مردی درخت خرمایی داشت که شاخههای آن بر سر خانه مرد فقیر عیالواری سایه انداخته بود و گاه خرماهای وی در خانه آن شخص میریخت. وی نزد صاحب درخت رفت و گفت که اجازه بده بچههای من از این خرماهایی که خودش در خانهام میافتد بخورند. وی امتناع کرد. او به نزد رسول الله گلایه کرد. پیامبر ص وی را خواست و این درخواست را مطرح کرد او قبول نکرد. به او فرمود: آیا حاضری این درخت را به ازای درختی در بهشت به من بدهی. قبول نکرد و گفت من خرمای این درخت را خیلی دوست دارم و نیازی به درخت در بهشت ندارم. یکی از مسلمانان آنجا بود سراغ آن مرد رفت و گفت آیا حاضری درختت را به من بفروشی؟ و بالاخره به قیمت چهل درخت (یا طبق برخی نقلها به ازای یک نخلستان) آن درخت را خرید و به پیامبر هدیه کرد و پیامبر ص هم آن درخت را به صاحب آن خانه بخشید و این سوره نازل شد که مقصود از «کسی که تقوا پیشه کند و اعطاء کند» این شخصی است که آن درخت را خرید و «کسی که بخل ورزد و احساس بینیازی کند» صاحب آن درخت بود.
درباره اینکه این شخص که آن درخت را خرید، چه کسی بوده روایات مختلف است:
برخی همانند واحدی (از علمای اهل سنت) ابتدا روایت فوق را از ابنعباس نقل کردهاند که وی نامی از این شخص نیاورده است؛ سپس روایت دیگری از عبدالله بن عمر نقل کرده، که این آیه را درباره ابوبکر میداند که بلال را از امیه خرید و آزاد کرد. (اسباب نزول القرآن، ص477-479)
مرحوم طبرسی، روایت اول واحدی را به عنوان شأن نزول آیه از او نقل میکند (مجمع البيان، ج10، ص759-760).
حمیری در روایتی از امام رضا ع همین واقعه را با اندکی تفاوت نقل کرده، که این شخص را ابوالدحداح انصاری معرفی کرده است. (قرب الإسناد، ص355-356)
فرات کوفی نیز همین واقعه را با اندکی تفاوت در دو روایت، یکی از امام سجاد ع، و دیگری از موسی بن عیسی انصاری، نقل کرده که هر دو وی را امیرالمومنین معرفی کردهاند. (تفسير فرات الكوفي، ص566-567).
برخی از اهل سنت، روایت ابنعباس (یعنی اصل داستان) را نقل میکنند ولی آن را ضعیف شمرده و مدعیاند دو آیه مذکور درباره ابوبکر و ابوسفیان نازل شده است (الدر المنثور، ج6، ص358)
حدیث
1) از امام صادق ع در تاویل آیات این سوره روایت شده است: «سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند» حکومت ابلیس است تا روز که قیامتی رخ دهد و آن همان روز قیام قائم (عج) است؛ «و سوگند به روز، هنگامی که جلوه تجلی کند» همان قائم (عج) است هنگامی که قیام کند و «پس کسی که اعطا نمود و تقوا پیشه کرد [= خود را نگهداشت]» یعنی خودش را به حق داد و از باطل خود را نگه داشت «پس برایش میسر میکنیم آسانی را» یعنی بهشت را؛ «و کسی که بخل ورزید و احساس بینیازی کرد» یعنی خود را از حق بازداشت و با [پیوستن به] باطل، از حق احساس بینیازی کرد «و تکذیب نمود نیکویی را» یعنی ولایت علی بن ابیطالب ع و امامان پس از ایشان را «پس برایش میسر میکنیم سختی را» یعنی آتش جهنم را...
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص781
2) از رسول الله ص روایت شده است: حضرت علی ع در آسمان، مانند خورشید در روز برای زمینیان است؛ و در آسمان دنیا مانند ماه در شب برای زمینیان است؛ خداوند به اندازهای فضیلت به علی ع عطا فرموده که اگر بین همه اهل زمین تقسیم شود همه را در برخواهد گرفت؛ و به اندازهای به او فهم عطا فرموده که اگر قسمتی از آن بر کل اهل زمین تقسیم میشود همه را شامل خواهد شد...
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص110
تدبر
1️⃣ «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى»
چرا به روز سوگند یاد کرد؟
الف. نه فقط برخی از مکانها (مانند مسجد و …) بلکه زمانها هم قداست دارند که خدا به آن سوگند میخورد. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۵۰۵)
ب. روز ظلمت شب را کنار میزند؛ که اگر نبود مخلوقات نمیتوانستند درصدد تامین معیشت خود برآیند (مجمعالبیان، ج10، ص579)
ج. همان گونه که شب عرصه راز و نیاز با خداست و راهی به سوی آسمان است؛ روز هم عرصه کار و تلاش و انجام وظایف اجتماعی است و این هم راهی به سوی آسمان است.
2️⃣ «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى»
توجه شود: تنها به «روز» سوگند یاد نکرد و نفرمود «والنهار» بلکه به روز، آن هم در هنگامی که تجلی میکند و خود را نمایان میسازد، سوگند یاد کرد؛ چرا؟
لحظات آغازین صبح، لحظاتی است که گویی دنیا زیر و رو میشود. تا دقایقی پیش همه چیز در تاریکی فرو رفته، بهیکباره ظرف مدت چند دقیقه همه چیز، روز نمایان میشود و با نمایان شدنش، همه چیز را نمایان میسازد.
سوگند خوردن به این لحظات شاید هشداری است به اینکه ببینید خداوند چقدر سریع همه چیز را میتواند زیر و رو کند؛ توجه به این نکته هم هشداری است به اینکه به اقبال این دنیا دل نبندید و مغرور نشوید؛ و هم تسلیتی است که به ناملایمات زندگی دنیا شما را دلسرد نکند؛ چرا که خدایی که ظرف چند دقیقه این عرصه عظیم را از ظلمت به نور وارد میسازد، برایش کاری ندارد که وضع شما را در مدتی کوتاه زیر و رو کند.
تاملی با خویش
زندگی ماشینی در اتاقهای دربسته به ضمیمه بهرهمندی از صنعت برق و روشنایی، نهتنها نظم بیولوژیک خواب و بیداری ما را به هم زده، بلکه اساساً با ما چنان کرده که چندان روز و شب را جدی نمیگیریم؛ نه شب شدن شب را متوجه میشویم و نه گسترده شدن روشنایی روز را!
با این حال، بد نیست گاهی سر به آسمان بلند کنیم و در این عجایب عالم – که به خاطر تکرار هر روزه برایمان عادی شده – اندکی بیندیشیم و موقعیت خود در عالم را فراموش نکنیم.
3️⃣ «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى»
روز موقعیتی است که همه چیز در آن آشکار میشود؛ از این رو، بعید نیست این سوگند، نه تنها سوگند به یک موقعیت زمانی (روز در برابر شب) بلکه به یک موقعیت معنوی و حقیقی در عالم هم باشد، مانند روز ظهور و قیام مهدی ع یا روز قیامت؛ بویژه، اگر آیات 4 به بعد (جواب قسم) را در نظر بگیریم که درباره تنوع انسانها و عاقبتهای متنوعی است که بدان میرسند، این احتمال تقویت میشود.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com