گروه اجتماعی: حجت الاسلام محمد ادریسی در یادداشت پیش رو معتقد است عشق دوبار از دست ندادن است. عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است.جدایی از محبوب نشدن است.بدون عوض با سخاوت بخشیدن است.هرکس غیر او کسی را خواست که جدای از اوست مرده ای بیش نیست.هرکس غیر او طالب دیگری شود محروم است.هرکس در حضور او به چاپلوسی و شیرین زبانی با غیر او بایستد مفلوک است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
نه درحاشیه بلکه در متن بودن یا نبودن ها و تحول ها در روزگار ما، عشق سريع الوصال و سريع الفراق است. در این رهگذر، بیاییم به عشق یکدیگر رحم کنیم. عشق، مشکل آفرین نیست بلکه مونس طلبی است که نا محترم و بیگانه ها را از خودی ها و محترم ها جدا و سینه ها را گرم و زیبا آفرین می شود و نفس را عفیف و فکر را لطیف می کند.
برای بیشتر خواه تمام دنیا هم کم است. عاشقی کار آدمی است و بگذریم از این که عاشقی بازی این زندگیست و یک روز پستانک ، عروسک، بادکنک، توپ و روزی دیگر لباس، ابرو،کفش ، کلاه و روزگاری هم چرخ ، ماشین ، موبایل و روزی هم مدرک و مراد و مرید و... و این قصه همچنان ادامه دارد.
عشاق در روزگار ما پنج فرقه هستند:گروهي از آن ميترسند،عده اي آن را مي پرستند،دسته اي از آن می گریزند ،افرادي هم با آن به هلاكت ميرسند، وبعضي هم از آن بهره مي برند اما افراد بسيار انگشت شماري هستند كه تا به حال آن را ديده و حس كرده اند بهر حال انكار عشق محال است.
جان ستان عشاق خداست که در حدیث قدسی آمده است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه»؛ آنکس که من را خواست ، من را پیدا می کند و آنکس که من را پیدا کرد، من را میشناسد و آنکس که مرا شناخت، من را دوست خواهد داشت وآنکس که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و آنکس که عاشقم شد، من هم عاشق او می شوم و آنکس که من عاشقش شدم، بی واسطه خودم جان ستانش خواهم شد و آنکس که جانش نزد من شد، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم .
ازسيد العاشقين محمد مصطفی(عليه صلوات رب العشاقين ) درباره بهترين انسانهاي عاشق مروي و مشتهر است كه فرمود :
«أفضل النّاس من عشق العباده».
عاشق ترين عاشقان آن انسانی است كه عبادت را عاشق شود.
عبادت يگانه علت مولد سعادت است.عشق ورزی به او در فطرت انسان است. عبادت معاشقه ای با خداست. عبادت دعوتكنندهي انسان به پاك زيستن است. عبادت اولين وظيفه وآخرين وظيفه است. عبادت تمام زندگي ماست.
عشق دوبار از دست ندادن است. عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است.جدایی از محبوب نشدن است.بدون عوض با سخاوت بخشیدن است.هرکس غیر او کسی را خواست که جدای از اوست مرده ای بیش نیست.هرکس غیر او طالب دیگری شود محروم است.هرکس در حضور او به چاپلوسی و شیرین زبانی با غیر او بایستد مفلوک است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
عشقهای سریع الوصال سریع الزوال که پیش از ازدواج اتفاق می افتند بجز نتیجه ی فوران و جوشش احساسات کاذب برخاسته از غریزه و جذب شدن به زیباییهای ظاهری فریبنده که نمی توان حقایق نهفته در پس آنها را اثبات کرد ، چیز دیگری نیستند.
علت سریع الزوال بودن بخش بزرگ این عشقها آشکار شدن تدریجی حقایق منفی نهفته در پس زیباییهای فریبنده ایست که زن و مرد را پیش از ازدواج به یک دیگر جذب می کند ولی پس از ادواج با فراهم نبودن امکان بر قراری تفاهم میان یک دیگر در نتیجه ی نا مساعد بودن شرایط زندگی آنان را از یک دیگر جدا می سازد و غالبا به طلاق می انجامد یا اگر طلاق انجام نگیرد زندگی مشترک زوجین را غیر قابل تحمل می کند.
دنیای مدرن اینگونه عشق را ، بی توجه به اکثر پیامدهای ناگوار آن ، با بی تفاوتی به ضرورت توصیه ی خیر خواهانه پیش از ازدواج به برقرای تفاهم بر مدیرت خردگرای تقسیم مشترکات و مدیرت عقلی تفاوتها گوناگون پس از ازدواج ، ترویج می کند و همچنان به سهم خداوند وسهم توکل به او در مدیریت آینده ازدواج ، علی رغم آثار آشکار مدیرت موفق بی همتای خداوند بر سازماندهی نیازهای حرکت و پیوستگس زندگی موجودات ، کار و باوری ندارد.
دین اصیل الهی عشق پیش از ادواج را تجویز نکرده و اصل بقای ارتباط مشروع موفق بین زن و مرد را بر ازدواج و پیشه کردن مودت و تفاهم مبتنی بر عرف دینی و عرف مثبت و سازنده ی جامعه میان زوجین با توصیه به کار و تلاش مشروط به توکل صادقانه ی بی آلایش به خداوند مهربان توانا پایه ریزی کرده است( آیات وسوره های: 235 بقره ، 32 نور ، 1 نساء ، 189 أعراف ، 6 زمر ، 21 روم ، 19 و 25 نساء ، 39 نجم ، 3 طلاق).
---
عشقهای سریع الوصال سریع الزوال که پیش از ازدواج اتفاق می افتند بجز نتیجه ی فوران و جوشش احساسات کاذب برخاسته از غریزه و جذب شدن به زیباییهای ظاهری فریبنده که نمی توان حقایق نهفته در پس آنها را اثبات کرد ، چیز دیگری نیستند.
علت سریع الزوال بودن بخش بزرگ این عشقها آشکار شدن تدریجی حقایق منفی نهفته در پس زیباییهای فریبنده ایست که زن و مرد را پیش از ازدواج به یک دیگر جذب می کند ولی پس از ادواج با فراهم نبودن امکان بر قراری تفاهم میان یک دیگر در نتیجه ی نا مساعد بودن شرایط زندگی آنان را از یک دیگر جدا می سازد و غالبا به طلاق می انجامد یا اگر طلاق انجام نگیرد زندگی مشترک زوجین را غیر قابل تحمل می کند.
دنیای مدرن اینگونه عشق را ، بی توجه به اکثر پیامدهای ناگوار آن ، با بی تفاوتی به ضرورت توصیه ی خیر خواهانه پیش از ازدواج به برقرای تفاهم بر مدیرت خردگرای تقسیم مشترکات و مدیرت عقلی تفاوتها گوناگون پس از ازدواج ، ترویج می کند و همچنان به سهم خداوند وسهم توکل به او در مدیریت آینده ازدواج ، علی رغم آثار آشکار مدیرت موفق بی همتای خداوند بر سازماندهی نیازهای حرکت و پیوستگس زندگی موجودات ، کار و باوری ندارد.
دین اصیل الهی عشق پیش از ادواج را تجویز نکرده و اصل بقای ارتباط مشروع موفق بین زن و مرد را بر ازدواج و پیشه کردن مودت و تفاهم مبتنی بر عرف دینی و عرف مثبت و سازنده ی جامعه میان زوجین با توصیه به کار و تلاش مشروط به توکل صادقانه ی بی آلایش به خداوند مهربان توانا پایه ریزی کرده است( آیات وسوره های: 235 بقره ، 32 نور ، 1 نساء ، 189 أعراف ، 6 زمر ، 21 روم ، 19 و 25 نساء ، 39 نجم ، 3 طلاق).
از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟گفت:نقطه ای که حول محور قلب جوان میگردد
از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان است
از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟گفت:همپای love
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟گفت:محبت الهیات است
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها عنصری است که بدون اکسیزن میسوزد
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها موضوعی است که میتوان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها میکروبی است که از راه چشم وارد می شود
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر میگذارد
واقعا عشق چیست...؟؟؟
در این زمان واقعا عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است