گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 53 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیوتَ النَّبِی إِلاَّ أَنْ یؤْذَنَ لَكُمْ إِلی طَعامٍ غَیرَ ناظِرینَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ یؤْذِی النَّبِی فَیسْتَحْیی مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا یسْتَحْیی مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیماً
سوره احزاب (33) آیه 53
ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردهاید، داخل حجرههای پیامبر نشوید مگر به شما اذن داده شود برای [صرف] غذایی، بدون اینکه [زودتر بیایید و] چشم به راه پخت آن باشید، ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و هنگامی که غذا خوردید پراکنده گردید، و نه اینکه [پس از خوردن] دل به گفتگو بسپارید، زیرا آن [کارتان] پیامبر ص را میرنجاند و از شما شرم میکند و حال آنکه خداوند از [بیان] حق شرم ندارد؛ و هنگامی که از زنان او متاعی میخواهید از پشت پرده درخواستتان از آنها را مطرح کنید که این برای پاک ماندن دلهای شما و دلهای آنها بهتر است؛ و شما را نرسد که رسول الله ص را برنجانید و نه اینکه بعد از او هرگز با همسرانش ازدواج کنید؛ که مسلماً این کارتان نزد خداوند [گناهی] بزرگ است.
شأن نزول
درباره شأن نزول «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ ...» گفتهاند که هنگامی که رسول الله ص با زینب بنت جحش ازدواج کرد، ولیمه داد و اصحابش را دعوت کرد. اصحاب میآمدند و دوست داشتند برای صحبت نزد ایشان بنشینند و بیرون نمیرفتند و با طولانی ماندنشان در منزل ایشان برای حضرت مزاحمت ایجاد میکردند؛ و گاهی هم بدون اجازه وارد منزل ایشان میشدند؛ و چون حضرت نمیخواستند آنها ناراحت شوند و چیزی نمیگفتند.
تفسير القمي، ج2، ص196
مجمع البيان، ج8، ص574
علل الشرائع، ج1، ص65
شأن نزول «وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً: و شما را نرسد که رسول الله ص را برنجانید و نه اینکه بعد از او هرگز با همسرانش ازدواج کنید» چنین است که پیامبر ص پس از درگذشت أبوسلمة و عبد اللّه بن حذافة با امسلمه و حفصه ازدواج کرد، طلحه و عثمان گفتند آیا پیامبر ص با زنان ما ازدواج کند و ما با زنان او ازدواج نکنیم؟ اگر بمیرد ما هم با زنانش ازدواج میکنیم؛ و طلحه عایشه را میخواست و عثمان امسلمه را؛ و آنگاه این آیه نازل شد.
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص598
تفسير القمي، ج2، ص196
مجمع البيان، ج8، ص574
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج3، ص414
الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج2، ص493
این مطلب در بسیاری از کتب اهل سنت (از قول عمر، ابنعباس، سدی و ...) هم آمده است؛ البته در اغلب آنها اسمی از عثمان نیامده، اما اسم طلحه آمده و در برخی از آنها سخن طلحه چنین شروع میشود: «پیامبر ما را مجبور کرده است که با دخترعموهایمان [= زنان وی] از پشت پرده سخن بگوییم و با زنان ما ازدواج میکند؛ ...»
برخی از منابع اهل سنت که این واقعه با ذکر اسم طلحه صریحا در آنها آمده است:
تفسیر ابنابیحاتم، ج10، ص3150
التفسیر الوسیط للواحدی
البحر المحيط، ج8، ص500-501
الدر المنثور، ج5، ص214
شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج12، ص259 و ج13، ص287
حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است: هنگامی که جبرئیل خدمت رسول الله میرسید همانند یک بنده، در مقابل ایشان مینشست و بر ایشان وارد نمیشد مگر اینکه اذن میگرفت.
علل الشرائع، ج1، ص7
2) ابنعباس روایت کرده است: امام حسین ع بر بستر امام حسن ع حاضر شد و ایشان وصیتنامه اش را چنین املا کرد: بنویس: این است آنچه که حسن بن علی ع به برادرش حسین بن علی ع وصیت میکند؛ سفارش میکنم که ... و سفارش میکنم که مرا در کنار جدّم رسول الله ص دفن کنید که من به او و به خانه او سزاوارتر از کسانیام که بدون اینکه از او اذنی گرفته باشند یا مکتوبی از ایشان داشته باشند، در خانهاش وارد شدند در حالی که خداوند متعال در آنچه بر پیامبرش نازل کرده، فرموده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، داخل حجرههای پیامبر نشوید مگر به شما اذن داده شود» پس به خدا سوگند به آنها اجازه نداد که بدون اذنش در زمان زندگیش بر او وارد شوند؛ و بعد از وفاتش هم اذنی به آنها برای ورود به خانهاش داده نشد؛ در حالی که ماییم که به ما اذن داده شده که در آنچه از او به ما به ارث رسیده تصرف کنیم؛ اما اگر آن زن [از دفن من در آنجا] مانع شد، پس تو را به قرابتی که خداوند بین من و تو قرار داده و رَحِمی که ما را به رسول الله متصل ساخته، سوگند میدهم که مبادا حتی به اندازه حجامت کردنی، خونی ریخته شود تا اینکه رسول الله را ملاقات کنیم و شکایت به او بریم و او را از آنچه از جانب مردم بعد از او به ما رسید خیردار سازیم.
الأمالي (للطوسي)، ص159-160
بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، ص272
3) از امسلمه [همسر پیامبر ص] روایت شده است: من و مَیمونَه [= یکی دیگر از زنان پیامبر ص] نزد پیامبر بودیم که ابن اممکتوم میخواست وارد خانه ما شود و این بعد از نزول آیه حجاب [= پرده] بود؛ به ما دستور داد که پشت پرده رویم. گفتیم: یا رسول الله! مگر نه این است که او نابیناست و ما را نمیبیند؟ فرمود: آیا شما دو تن هم نابینا هستید؟ آیا شما او را نمیبینید؟
مكارم الأخلاق (طبرسی)، ص233
عوالي اللئالي، ج2، ص134
تفسیر قرطبی، ج12، ص228
تفسیر ابنکثیر، ج6، ص41
تدبر
1️⃣ ممکن است پیامبر به خاطر حیا و شرمی که دارد در رودربایستی قرار بگیرد و زحمتهای نابجای مومنان را تحمل کند، اما این دلیل نمیشود که خود مومنان هم در آداب معاشرت بیمبالات باشند!
نکته تخصصی درباره اهمیت «آداب» در تربیت اجتماعی
ادب به طور کلی یعنی تنظیم کردن صحیح رفتارهای ظاهری در حالتهای گوناگون، به صورت یک تنظیم درونی؛
انسان مودب کسی است که خود را چنان تربیت کرده که در هر حالتی، ظاهر اعمال او حسابشده و مناسب باشد.
یک مساله مهم در تربیت اجتماعی آن است که ما باید در خود عادات و خصوصیاتی به وجود آوریم که بسادگی و بدون صرف توان زیاده از حد، رفتارهای مناسبی را که باید، انجام دهیم.
آداب اجتماعی همان چیزی است که باید در تربیت کودکانمان هم به آن توجه کنیم تا خلق و خویی مناسب با ابعاد زندگی دینی برایشان پدید آید؛ مانند احترام به قرآن، نحوه سخن گفتن با بزرگتر، لامپ اضافی خاموش، ویا نحوه رفتار با نامحرم.
غالبا درباره اخلاق و ضرورت اخلاقی بودن زیاد سخن گفته میشود؛ اما اهمیت ادب و آداب ظاهری در حفظ و استقرار اخلاق در جامعه، به هیچوجه کم نیست. همین که خداوند در قرآن کریم، چنین به تفصیل ریزهکاریهای آداب معاشرت اجتماعی را گوشزد میکند، برای درک اهمیت آن کافی است.
در واقع، نمیتوان انتظار داشت همه افراد جامعه برای هر کار کوچک و بزرگی، ابتدا تجزیه و تحلیل منطقی بکنند یا به روایات مراجعه کنند یا از مرجع تقلیدشان سوال نمایند! آداب اسلامی باید به صورت یک عادت جاری در میان ما مستقر شود که در این صورت است که میتوان انتظار داشت اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی صحیح و متناسب با دستورهای دینی در جامعه رواج یابد. (برگرفته از ایستاده در باد، ص460-462)
اگر توجه کنیم که خطاب با «یا ایها الذین آمنوا» شروع شده، شاید بتوان نتیجه گرفت که «ايمان، مستلزم رعايت ادب و آداب اجتماعى است.» (تفسير نور، ج9، ص391)
2️⃣ گاه علاقه مردم به شخصی و میل به همصحبتی با او، موجب زحمت برای او میشود. «اگر به دليلى شخصى از روى حيا سكوت كرد، ديگران سكوت را بشكنند و حقّ را بيان كنند و بار خجالت را از دوش او بردارند.» (تفسير نور، ج9، ص393)
3️⃣ رهبران و شخصیتهای برجسته دینی، انسانهاییاند که مبادی آداباند و میکوشند کسی کوچکترین رنجشی از آنان پیدا نکند، اما این دلیل نمیشود که مراجعهکنندگان به آنها، به خاطر اینکه از همصحبتی با آنان لذت میبرند، نسبت به وقت و برنامه آنها بیملاحظه باشند!
آسیبِ این بیملاحظگی بقدری اهمیت دارد که خود خداوند با تعبیر «خدا از بیان حق حیا نمیکند» وارد میدان میشود و به مومنان درباره این رفتارهایشان هشدار میدهد؛ برای زنان پیامبر ص محدودیتهای ویژه تعیین میکند؛ و کسانی را که قصد آزار پیامبر را دارند بشدت تهدید مینماید
نکته تخصصی جامعهشناسی
حفظ حرمت بزرگان دین امری ضروری است؛ اما به نظر شما این حفظ حرمت چگونه باشد؟
برخی بر این باورند که حفظ حرمت آنان به این است که ️آنان ارتباطشان را با افراد جامعه کم کنند و افراد کاملا تحت کنترل با آنها دیدار داشته باشند؛ ️یا اینکه خود آنان در سیاست و مسائل اجتماعی اظهار نظر نکنند تا ابهتشان حفظ شود؛ ️و یا ... ظاهرا این آیه این گونه تلقیها را زیر سوال میبرد. خداوند میتوانست به جای دستورات این آیه، کلاً ورود مردم به خانه پیامبر ص را ممنوع کند؛ یا ایشان را به کنارهگیری کامل از جامعه بخواند، یا با توجه به اینکه نه آن مردم و نه زنان خود ایشان حرمت را نگه نمی دارند، اساساً هر ازدواجی را برای ایشان ممنوع کند تا زمینه سوءاستفاده ها را یکجا نابود کند؛ یا از پیامبر بخواهد به جای پرداختن به مسائل اجتماعی، صرفا از خدا و آخرت صحبت کند و تسبیح بگوید؛ و ...
با این حال، چنین نکرد بلکه اصل ارتباط چهره به چهره مردم با پیامبر ص را باقی نگه داشت و از مردم و همسران و اطرافیان ایشان صریحا خواست که آداب معاشرت با بزرگان دین را رعایت کنند؛ و با توجه به اینکه میدانیم اغلب اینها را رعایت نکردند، اما قرآن کریم عدم رعایت آنها را دلیلی کافی برای کنار کشیدن پیامبر ص ندانست. (اقتباس از ایستاده در باد، ص463-470)
و تاکید کرد که: «در اسلام، مردم عادّى هم مىتوانند به خانه اول شخصيّت دينى رفت و آمد كرده و حتّى مهمان شوند.» (تفسير نور، ج9، ص392)
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com