گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 57 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است:
إِنَّ الَّذینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً
سوره احزاب (33) آیه 57
ترجمه
البته کسانی که خدا و رسولش را میآزارند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفتآور آماده نموده است.
شأن نزول
ضحاک و مقاتل از بنعباس روایت کردهاند که آیه «قطعا کسانی که خدا و رسولش را میآزارند ...» مربوط به زمانی است که منافقان به زبانشان [پیامبر ص را چنین آزار دادند و] گفتند [حضرت] محمد ص از ما فقط میخواهد که اهل بیتش را بپرستیم! «پس خدا فرمود «خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده» با آتش، «و برایشان آماده نموده است عذابی خفتآور» در جهنم.
مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج3، ص210
حدیث
1) در دهها منبع از منابع اهل سنت روایتی آمده که همگی آن را کاملا صحیح دانسته اند که: عمرو بن شاش می گوید با علی ع به یمن رفتیم و من آنجا از او دلخور شدم و وقتی به مدینه برگشتیم در مسجد از او شکایت کردم که خبرش به گوش پیامبر ص هم رسید. فردای آن روز وارد مسجد شدم و رسول الله را در میان اصحابش دیدم. تا مرا دید نگاه تندی به من کرد و گفت: عمرو! به خدا سوگند مرا آزار دادی! گفتم: به خدا پناه میبرم از اینکه شما را اذیت کرده باشم! فرمود: بله، اذیت کردی؛ هرکس علی ع را برنجاند مرا اذیت کرده است.
مسند احمد، ج25، ص321؛ مصنف ابنابیشیبه، ج6، ص371؛ صحیح ابنحبان، ج15، ص365؛ الثقات ابن حبان، ج3، ص273؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص131؛ الطبقات الکبری، ج1، ص514؛ تاریخ الکبیر (بخاری)، ج6، ص307؛ تاریخ ابنابیخیثمه، ج1، ص375؛ معجم الصحابه (ابنقانع)، ج2، ص201؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص501؛ الشریعة (للآجری)، ج4، ص2059؛ مسند الرویانی، ج2، ص450
2) نه تنها در بسیاری از کتب شیعه (مثلا:تفسير القمي، ج2، ص196 )، بلکه در معروفترین کتب روایی اهل سنت از رسول الله ص روایت شده است: فاطمه پاره تن من است، کسی که او را آزار دهد مرا اذیت کرده است.
صحیح مسلم، ج4، ص1093؛ صحیح بخاری، ج5، ص21 و 29 ؛ فضائل الصحابه (احمد بن حنبل)، ج2، ص755؛
3) از امام صادق ع روایتی طولانی نقل شده که در فرازی از آن، جریانات زمان پیامبر ص را توضیح میدهند تا بدینجا میرسند که چگونه عدهای شایعهای ساختند و پیامبر ص شبانه همه را فراخواند و در مقابل همگان فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است، هر که او را برنجاند مرا آزار داده است و هر که مرا برنجاند خدا را آزار داده است؛ و هر که بعد از مرگم او را برنجاند مانند کسی است که در زندگیم او را اذیت کرده باشد؛ و هر کس در زندگیم او را برنجاند مانند کسی است که بعد از مرگم او را اذیت کرده باشد.
[یعنی اینکه اذیت او همانند اذیت من است در زندگی و بعد از مرگم یکسان است؛ سپس امام صاد ق ع به جریاناتی که بعد از شهادت رسول الله ص رخ داد اشاره میکنند تا بدانجا که ابوبکر و عمر با واسطه قرار دادن امام علی ع اجازه تشرف خدمت حضرت زهرا س مییابند]
ابوبکر گفت: ای دختر رسول الله! ما برای جلب رضایت تو و دوری از خشم تو اینجا آمده ایم و از تو میخواهیم که ما را ببخشی و از آنچه از ما به تو رسید درگذری.
حضرت زهرا س فرمود: من هرگز یک کلمه هم با شما سخن نخواهم گفت تا به دیدار پدرم بروم و از شما دو نفر نزد او شکایت خواهم کرد و از کاری که کردید و آنچه در حق من مرتکب شدید.؛ سپس رو به حضرت علی ع کرد و فرمود: من با این دو هیچ سخنی ندارم مگر اینکه از آنها در مورد چیزی که از رسول الله ص شنیدهام سوال کنم و آنان اعتراف کنند که آیا آن را از رسول الله ص شنیدهاند یا خیر؛ و آنگاه تصمیمم را میگیرم.
آن دو گفتند: قبول است. ما هم قول میدهیم که جز سخن حق نگوییم و اگر شاهد بر مطلبی بودیم اعتراف کنیم.
فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم: آیا به یاد دارید که رسول الله در تاریکی شب به خاطر شایعهای که در مورد علی ع رخ داده بود شما را از منازلتان بیرون کشید؟
گفتند: بله.
فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا از پیامبر ص شنیدید که فرمود: فاطمه پاره تن من است، هر که او را برنجاند مرا آزار داده است و هر که مرا برنجاند خدا را آزار داده است؛ و هر که بعد از مرگم او را برنجاند مانند کسی است که در زندگیم او را اذیت کرده باشد؛ و هر کس در زندگیم او را برنجاند مانند کسی است که بعد از مرگم او را اذیت کرده باشد.
گفتند. بله.
فرمود: الحمد لله! سپس فرمود: خدایا تو را شاهد میگیرم و ای کسانی که اینجایید شاهد باشید که این دو مرا در زندگیم و هنگام مرگم اذیت کردند؛ و به خدا سوگند از این پس دیگر با آنان سخن نخواهم گفت تا به ملاقات پروردگارم بروم و از آنچه این دو در حق من کردند به درگاه او شکایت برم.
اینجا بود که ابوبکر فریاد واویلا سر داد و گفت: کاش مادرم مرا نزاده بود؛ اما عمر گفت: واقعا جای تعجب است از مردم که چگونه تو را به سرپرستی خود برگزیدند در حالی که بقدری نادانی که به خاطر غضب یک زن ناراحت میشوی و به خوشنودی او خوشحال میشوی؟ مگر عصبانی شدن یک زن چه اهمیتی دارد؟! و بلند شدند و بیرون رفتند ...
علل الشرائع، ج1، ص186-187
تدبر
1️⃣ در آیه قبل از مومنان خواست که بر پیامبر صلوات بفرستند و کاملا تسلیم او باشند. در این آیه سرنوشت کسانی که به آزار و اذیت خدا و رسولش اقدام میکنند، لعنت الهی در دنیا و آخرت و عذاب خوارکننده دانسته است.
شاید از این تقابل بتوان نتیجه گرفت: هر قدر که زندگی ما برای خدا و رسول خدا آزاردهنده باشد، تسلیم و سلام ما بر او کمتر است. به تعبیر دیگر، اگر واقعا تسلیم او هستیم معنا ندارد که باعث اذیت او شویم. (ایستاده در باد، ص486)
2️⃣ واضح است که خداوند منزه است از اینکه کسی بتواند به او آزاری برساند. این کنار هم ذکر کردن خدا و رسول، از باب احترام گذاشتن به رسول است که مقام و شأن ایشان را به ما گوشزد کند تا نشان دهد با توجه به رسالت رسول و اینکه خداوند او را فرستاده است، کسی که قصد آزار رسول دارد در واقع به قصد آزار خداوند حرکت کرده است (المیزان، ج16، ص339).
به تعبیر دیگر، بندهى مخلص به جايى مىرسد كه رنجاندن او، رنجاندن خدا مىشود. (تفسير نور، ج9، ص397)
3️⃣ اذیت خدا و رسول، حرکت کردن در مسیری خلاف خواست خداست؛ و کسی که در مسیر خلاف دستورات الهی حرکت کند، طبیعی است که خود را از رحمت خداوند محروم کرده است، برای همین مشمول «لعنت خداوند» میشود. (لعنت در لغت، به معنای دور کردن از رحمت است) (ایستاده در باد، ص486)
4️⃣ این آیه از آیات مدنی است و درباره عدهای از منافقان – که ظاهرا مسلمان بودند – نازل شده است. این تعبیر نشان میدهد که عدهای از انسانها – که حتی ظاهرا مسلمان هستند – به وضعیتی میرسند که در دنیا توسط خود خداوند مورد لعنت قرار میگیرند! و اگر خدا کسی را لعنت کند، حتما لعن او جایز، بلکه واجب میشود! پس، یکی از ضابطههای لعن کردن، این است که شخص اقدامی کند که منجر به آزار رسول الله شود.
نکته اجتماعی
وجوبِ (چه رسد به جوازِ) یک حکم (مثلاً لعن کردن)، غیر از این است که در هر شرایطی میتوان به انجام آن اقدام کرد.
مثلا یکی از اموری که مانع انجام یک حُکم مباح، و حتی واجب، میشوند، تزاحم است؛ یعنی اینکه یک واجب مهم تری در کار باشد که انجام آن اولویت داشته باشد.
به عنوان نمونه، شیعه براساس سخنان صریح رسول الله ص، باور دارد که حکومت حق حضرت علی ع بود؛ با این حال، حضرت علی ع به خاطر حفظ اصل اسلام، با کسانی که بناحق حکومت را به دست گرفتند مدارا کرد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
چون خرد گرایی برای هرگونه تبلیغ و برای تاثیر گذاری ودرک موضوعات تبلیغ بر اذهان افراد و گروه های مختلف انسانی در جوامع بشری و برای تشویق انسانها به جدی گرفتن این موضوعات و پایبندی به آنها جاذبه ایجاد می کند خداوند حکیم و دانای مطلق برای دست یافتن به فهم و درک دین الهی در قرآن کریم بشر را به تفکر و تدبر و تعقل و ژرفا نگری روشمند در آیات خود در قرآن کریم و در کل جهان هستی فرا خوانده است.
یکی از روشهای ضروری مهم و مؤثر و مثبت و سازنده ی اثبات الهی و علمی بودن آیات قرآنی که در بر گیرنده ی بایدها و نبایدهای هدایت بخش رفتاری هستند این است که خشم و خوشنودی خداوند از هر چیزی را که در قرآن بیان گردیده با تحلیلهای علمی مبتنی بر علوم مختلف ذی ربط که تاثیر و آثار گوناگون اثبات پذیر آن چیز را آشکار می کنند برای مردم در تفسیر قرآن بازبانی رسا و به فراخور سطوح مختلف دانش اقشار جامعه تشریح و تبیین نمود.