گروه تئاتر و موسیقی: بخش قابلتوجهي از نوستالژي دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامي با موسيقي عجين است، هنوز پس از نزديك به چهار دهه در ايام دهه فجر موسيقي اصليترين داشتههاي آرشيوي صداوسيما براي زنده كردن ياد و خاطره آنروزهاست.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، حماسه، اصليترين وجه موسيقي انقلاب و دفاع مقدس است و به جرئت ميتوان گفت موسيقي در هيچ دورهاي از انقلاب اسلامي به اندازه دوره ابتداي انقلاب و دفاع مقدس برجسته و ممتاز نبوده است؛ دورهاي كه تقريباً تمام سرودها و ترانههايي كه براي ارزشها ساخته ميشد خوب از آب درميآمد و به دلها مينشست، درست برخلاف دهههاي بعد كه با وجود افزايش كمي آثار، كيفيت كارها به شكلي بود كه اغلب چنگي به دل نميزد و همين سبب ميشد تا در حافظه تاريخي مردم جايي نداشته باشد.
مسير موسيقي به سمت ناكجاآباد
سيدمحمد ميرزماني، آهنگساز در اين باره معتقد است: موسيقي پديدهاي دو بُعدي است؛ يك بُعد آن مصرفي و بُعد ديگر فرهنگي است. موسيقي ما در حوزه فرهنگي پيشرفت نكرد و درجا زد. من هشدار ميدهم كه مسير موسيقي ما به ناكجاآباد است. اين موسيقي در حوزه مصرف به جايي رسيده كه ديگر آثار ماندگاري هم ساخته نميشود. در گذشته ما آثار ماندگار زيادي داشتيم. اما الان خوانندگان ما براي مدتي روي صحنه هستند و پس از مدتي فراموش ميشوند. در زمان انقلاب آثار برجستهاي داريم كه از نمونههاي آن «كجاييد اي شهيدان خدايي» است. در حوزه موسيقي دفاع مقدس هم آثاري ماندگار با گيرايي بسيار توليد شد اما در اينجا هم اين رويه ادامه پيدا نكرد. متأسفانه ما ميدان را به دشمن واگذار كردهايم و در حوزه موسيقي شاهد اين هستيم كه اشعار سخيف و سبك با مضاميني سُست و عشقهاي سهبُعدي روي كار آمدهاند.
اين هنرمند به اين اشاره ميكند كه: به نظر من بايد در حوزههاي ارزشي تلاش كنيم تا آثار خوبي توليد كنيم. هنوز آهنگسازان بزرگي مانند احمد پژمان و هوشنگ كامكار و فريدون شهبازيان در ميان ما هستند. در حوزه شعر هم كه استادان بسياري داريم و دستمان پُر است. ما هنرمندان باارزشي داريم كه بايد از آنها استفاده كنيم و اگر اين كار را نكنيم اين هنرمندان از بين ميروند. به نظرم برخي مسائل دست به دست هم داده و مانند يك زنجير عمل ميكنند. ما از طرفي موسيقي را به مردم معرفي نميكنيم، يعني فرزندان ما موسيقي را از ماهواره دريافت ميكنند. ماهوارههايي كه روي پشت بامها هست، بمبهاي خوشهاي است كه فرهنگ ما را نشانه گرفتهاند.
به گفته ميرزماني، دهكده جهاني مرحله نخستش برداشتن مرزهاي فرهنگي بود. براي برداشتن مرزهاي بين كشورها اول بايد مرزهاي فرهنگي را برداشت. الان موسيقي سينماي ما و موسيقي مجموعههاي تلويزيوني ما هويت ندارند. به ندرت ديده ميشود كه مجموعهاي تلويزيوني مانند پايتخت هويت موسيقي داشته باشد. امروزه صدا و سيما قادر به توليد موسيقي نيست، منتظر است كه موسيقي در بيرون منتشر شود و در شوراي نظارت صداوسيما بررسي و بعد هم در تلويزيون پخش شود. كسي هست كه شش ماه كلاس گيتار رفته است، بعد خواننده شده و بعد هم در تلويزيون به عنوان كارشناس موسيقي سخن ميگويد. دولت و سازمان برنامه و بودجه بايد به فكر پدافند فرهنگي باشد و برايش بودجه خوب در نظر بگيرد. اگر ما به توليد برسيم ميتوانيم با آثار سخيف و بيهويت مقابله كنيم، در غير اين صورت ميدان را بايد رها كنيم. توليد آثار هنري و فرهنگي برنامه، تخصص و مديريت ميخواهد. متأسفانه در برخي ارگانها برخيها دور هم جمع شدهاند و به مناسبتهاي مختلف و براساس رويدادهاي روز آثاري را توليد ميكنند، اين كار توليد نيست.
لشكر فرهنگي و نظامي بايد با هم كار كنند
سعيد بيابانكي، شاعر انقلاب و منتقد ادبي نيز در نشستي كه روز گذشته با عنوان گفتمان موسيقي دفاع مقدس در خبرگزاري تسنيم برگزار شد در اينباره اينگونه اظهارنظر ميكند كه: اين درست است كه هشت سال جنگ تحميلي خيلي از زيرساختهاي ما را خراب و خسارات بسياري به ايران وارد كرد اما با اين حال، ژانر هنري، فرهنگي و ادبي دفاع مقدس را هم به ما بخشيد. الان 30 سال از جنگ گذشته اما هنوز شعر و موسيقي اين ژانر زنده است. اينها نشان ميدهد كه فرهنگ دفاع مقدس هنوز پويا و زنده است. در زمان جنگ ما يك رسانه داشتيم كه آن هم راديو تلويزيون بود. جالب اينكه راديو در زمان جنگ از تلويزيون جلوتر بود. الان همين صداوسيما رقيبان بسياري دارد كه مهمترينش همين فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي و البته شبكههاي ماهوارهاي است. پس از جنگ بر اثر بمباران تبليغات ذهن موسيقايي مردم ما به شدت تغيير كرده است. كسي باورش ميشد كه سرود «بهمن خونين جاويدان» با شعر دكتر همافر به آرم انقلاب تبديل شود. اين سرود را تعدادي جوان دور هم جمع شدند و خواندند؛ اتفاقي كه آن زمان رخ ميداد و الان خبري از آن نيست، در آن زمان اين كارها دلي و خودجوش شكل ميگرفت اما الان اينگونه نيست.
اين هنرمند ميافزايد: متأسفانه برخي گمان ميكنند كه تنها داشتن نيروي نظامي قدرتمند براي كشور كافي است. اين تصوري است كه بسياري از كشورها به آن معتقدند، در حالي كه لشكر فرهنگي هميشه كار اصلي را انجام ميدهد. در خاطرات آقاي آهنگران هست كه در خيلي از شبهاي عمليات كه به معبر مين برخورد ميكردند كسي جرئت جلو رفتن نداشت اما آقاي آهنگران با 10 دقيقه نوحهخواني كاري ميكرد كه رزمندگان براي جلو رفتن سرودست ميشكستند. اين نشان از تأثير شعر و موسيقي دارد. در حوزه مديريت موسيقي ما به جايي رسيدهايم كه كل موسيقي را به بخش خصوصي واگذار كردهايم، در حالي كه هر چيزي خصوصيسازياش خوب نيست. موسيقي خصوصي يعني موسيقي تجاري. الان آقايي تا ديروز در بازار علوفه بوده و امروز تصميم به حضور در بازار موسيقي گرفته است. اين آقا هر خوانندهاي كه بخواهد را با تبليغات به ستاره تبديل ميكند و از همين خوانندهها درآمدهاي بسياري كسب ميكند. صداوسيما هم به اين ستارهپروري دامن ميزند.
تعريف به روزي از موسيقي انقلاب وجود ندارد
مصطفي محدثي خراساني، شاعر، ترانهسرا و منتقد ادبي نيز در اينباره معتقد است: نهادهايي كه تعهدي در خود احساس ميكنند و ميخواهند به اين ماجرا ورود كنند و گسستِ به وجود آمده در فرهنگ و هنر دفاع مقدس را جبران كنند، متأسفانه تعريف به روزي از موسيقي و شعر دفاع مقدس ندارند، تا ميخواهند فراخواني بدهند با همان كدها و تعريفهاي چندين سال پيش وارد ميشوند. تعريف اين ارگانها به دليل گسستي كه در اين زمينه وجود دارد، به روز نشده است. به نظرم بايد نگاه ما به اين مسئله از سمت موضوع محوري به سمت موضع محوري بيايد. متأسفانه مديران ما با همين ظاهر ماجرا قانع ميشوند. گاهي ديدهام كه برخي از شركتها، متوليان فرهنگي را قانع ميكنند تا آثارشان را حمايت كنند. جالب اينكه آثار اين شركتها به عنوان اثر انقلابي منتشر هم ميشوند. يكي از بركات برگزاري چنين نشستهايي، مسائلي است كه مهمانان عزيز بيان ميكنند و انگيزه لازم براي اجرايي كردن اين ايدهها را به ما ميدهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com