گروه سیاسی: در بحبوحه کشمکشهای سیاسی و رسانهای، آنچه این روزها بیش از پیش جلب توجه میکند، عملکرد جریان رسانهای دولت و نحوه مواجهه آن با چالشهای درونی و بیرونی است. در این میان، مریم سالاری، دبیر سیاسی روزنامه ایران، با لحنی کنایهآمیز به مسعود پزشکیان تاخته و مدیریت رسانهای دولت را به چالش کشیده است. اما این انتقادات دقیقاً چه مفهومی دارند؟ و آیا آنچه از دل رسانههای دولت بیرون میآید، در نهایت منجر به تقویت دولت میشود یا تبدیل به اسب تروایی خواهد شد که از درون، نهاد اجرایی را تحلیل میبرد؟
به گزارش بولتن نیوز ،اشاره سالاری به نقش نیروهای نزدیک به حسن روحانی در دولت جدید، نکتهای قابل تأمل است. او این طیف را متهم میکند که هم از مزایای حضور در ساختار دولت بهرهمند هستند و هم در مواجهه با چهرههایی چون مسعود پزشکیان، بیرحمانه عمل میکنند. این سخن، بازتابدهنده واقعیتی تلخ در سیاست ایران است: نیروهایی که در دولتهای گذشته قدرت داشتند، حتی اگر از نظر ظاهری تغییر موضع دهند، همچنان بر اهرمهای رسانهای، اقتصادی و اجرایی تسلط دارند.
پزشکیان، که با شعار وفاق ملی و تعامل با حاکمیت به میدان آمد، حالا با هجمههایی از داخل دولت مواجه است؛ هجمههایی که از سوی برخی نزدیکان به جریان اعتدالگرا هدایت میشوند. این تناقض، نشاندهنده آن است که دولت فعلی نهتنها در هماهنگی نیروهای درونی خود ناکام بوده، بلکه مدیریت رسانهای آن نیز به حدی متزلزل است که بستری برای رقابتهای مخرب درونگروهی شده است.
یکی دیگر از محورهای انتقاد سالاری، ضعف جریان رسانهای دولت است. او این بدنه را "اسب تروای دولت وفاق" مینامد؛ عبارتی که به روشنی نشاندهنده نگرانی از نفوذ نیروهایی در بدنه رسانهای دولت است که ممکن است در نهایت، به تضعیف آن منجر شوند. اما سؤال اساسی این است: آیا این ضعف رسانهای، بهطور ناخواسته فرصت را برای مخالفان دولت فراهم میکند؟
در دنیای سیاست، رسانهها نهتنها ابزار انتقال پیام دولت هستند، بلکه میدان نبرد اصلی افکار عمومی نیز محسوب میشوند. اگر جریان رسانهای یک دولت دچار آشفتگی شود، نهتنها قادر به دفاع از سیاستهای اجرایی نخواهد بود، بلکه زمینهساز بحرانهای جدید نیز خواهد شد. به نظر میرسد که دولت پزشکیان در این عرصه با چالشی جدی مواجه است؛ چالشی که میتواند در نهایت به از دست رفتن حمایت عمومی و افزایش فشارهای داخلی و خارجی منجر شود.
نکتهای که بیش از سایر بخشهای سخنان سالاری جلب توجه میکند، این است که او رئیسجمهور را متهم میکند که تحت تأثیر جریانهای داخلی، در حال سوق یافتن به سوی مذاکراتی است که هدف نهایی آن، "نابودی توان هستهای ایران" خواهد بود. این گزاره، حاوی دو لایه مهم است:
1. هراس از قدرت نظامی آمریکا: اشاره سالاری به ترس از آمریکا، یادآور گفتمانهایی است که در دورههای مختلف، از جمله دوران حسن روحانی، در فضای رسانهای کشور مطرح شده است. تجربه نشان داده است که هر زمان این گفتمان در بدنه اجرایی و رسانهای کشور پررنگ شده، نتیجه آن امتیازدهی در مذاکرات و عقبنشینی در حوزههای استراتژیک بوده است.
2. مقایسه با زلنسکی: سالاری، بهطور ضمنی، از رئیسجمهور خواسته است که مانند ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در برابر آمریکا به زانو درنیاید. این قیاس، از نظر سیاسی، بسیار سنگین است و نشاندهنده آن است که بخشی از جریانهای رسانهای اصولگرا، نسبت به رویکرد احتمالی دولت در مذاکرات هستهای، نگران هستند.
آنچه از سخنان سالاری برمیآید، تصویری متناقض از وضعیت کنونی دولت پزشکیان است. از یک سو، جریانهایی که در دولت گذشته نفوذ داشتهاند، همچنان بهدنبال حفظ قدرت خود هستند و از سوی دیگر، رسانههای دولتی که باید در مسیر تقویت گفتمان رسمی دولت حرکت کنند، دچار شکافهای عمیق شدهاند.
مسأله اصلی این است که آیا دولت میتواند بر این چالشها غلبه کند، یا اینکه اسب تروای رسانهای، پاشنه آشیل آن خواهد شد؟ همچنین، آیا پزشکیان حاضر است به راهی قدم بگذارد که پیش از او، دولتهای دیگری نیز تجربه کردهاند و در نهایت به نتیجه مطلوب نرسیدهاند؟ پاسخ به این پرسشها، آینده سیاسی دولت وفاق را تعیین خواهد کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com