بخش اعظمي از سينماي ايران همچنان دلمشغول توليد فيلمهاي به اصطلاح اجتماعي از موضوعات و مضامين فرعي جامعه است...
به گزارش بولتن نیوز، در حاليکه بخش اعظمي از سينماي ايران همچنان دلمشغول توليد فيلمهاي به اصطلاح اجتماعي از موضوعات و مضامين فرعي جامعه است، در آن سوي جهان غول کارگرداني هاليوود در تدارك ساخت فيلم ديگري در قالب سينماي استراتژيک امريکاست.
«تکتیرانداز امریکایی» جديدترين ساخته «ايستوود» پس از فيلم «سالي» با بازي «تام هنکس» است؛ فيلمي درباره خلباني که يک جت مسافربري را روي رودخانه هادسن نشاند. این فيلم با بازي بردلي کوپر درباره کريس کايل، تکتيرانداز سابق ارتش امريکاست. کمتر از يکسال پيش بود که رئيس وقت سازمان سينمايي در اظهارنظري عجيب و جنجالي از سينماي ايران و امريکا به عنوان دو جريان اصلي سينماي جهان ياد کرده بود. ادعاي حجتالله ايوبي آنقدر بيپايه و اساس بود که بياختيار واکنش بسياري از صاحبنظران و کارشناسان سينمايي را به همراه داشت؛ اظهارنظري که بيش از پيش بر ناآشنايي وی از عرصه مديريتياش حکايت داشت.
اين ادعا در حالي انجام ميشد که سازمان سينمايي در عمل ابتداي فعاليتهاي خود را در بخشهاي مختلف بر الگوگيري از سينماي مرده، فرتوت و مخاطب خاص فرانسه قرار داده بود. برگزاري جشنواره جهاني فيلم فجر، ساختار مرکز تازه تأسيس موسوم به مدرسه عالي سينما و نيز جنس مجوزهاي ارائه شده به فيلمنامهها و حتي چينش مديران همه و همه نشان از اعتقاد به سينماي مخاطب خاص فرانسه داشت و البته اين گرايش با توجه به سابقه فعاليت طولاني ايوبي در کشور فرانسه به عنوان رايزن فرهنگي زياد عجيب به نظر نميرسيد. فصل اختلاف اصلي سينماي ايران با هاليوود در اين مورد خلاصه ميشود که سينماي امريکا اهتمام جدي به انطباق مضامينش با منافع ملي دارد و مخاطب عام و گسترده برايش محترم است و در مقابل در سينماي ايران همچنان تفکرات پوسيده هنر براي هنر و شعارهايي از اين دست که شأن هنر بالاتر از سياست است، جولان ميدهد. براي همين هم هست که از دل مديريت سينمايي دولت يازدهم فيلم «ابد و يک روز» بيرون ميآيد و «باديگارد» حاتميکيا در حاشيه قرار ميگيرد.
حاتميکيا البته بياعتنا به مديران دولتي در حال ساخت فيلم بعدياش با موضوع داعش و تکفيريهاست، اما طيف زيادي از فيلمسازان ايراني همچنان مشغول توليد ترشحات ذهني خود با بودجههاي دولتي هستند و حجتالله ايوبي هم دو ماهي است که جاي خود را به دیگری داده، اما خبرهايي که از آن سوي جهان يعني کارخانه رؤياپردازي امريکا مخابره ميشود، خبر از اين دارد که مطابق معمول بخش عمدهاي از سرمايه و توان فيلمسازان اين کشور صرف توليد آثاري همگون با منافع ملي اين کشور ميشود. در تازهترين اين موارد کلينت ايستوود قصد دارد در جديدترين پروژه سينمايي خود فيلمي درباره حمله تروريستي سال 2015 به يک قطار سريعالسير در فرانسه بسازد. ورايتي در اينباره گزارش داده: «اين سينماگر کهنهکار در ادامه پروژههاي سينمايي که به قهرمانسازي امريکاييها ميپردازد، اينبار قصد دارد فيلمي درباره ماجراي حمله تروريستي به يک قطار سريعالسير در سال 2015 بسازد، قطاري که در نهايت توسط سه امريکايي متوقف شد.»
اين فيلم اقتباسي از رمان «قطار ساعت 15:17 به پاريس: داستان واقعي يک تروريست» است که نشان ميدهد چگونه سه امريکايي به نامهاي اسپنسر استون، آنتوني سدلر و الک اسکارلاتوس يک تروريست مسلح را در قطار سريعالسير از آمستردام به پاريس در سال 2015 متوقف کردند. اين بازيگر و کارگردان امريکايي در سال ۱۹۹۲، با ساخت فيلم «نابخشوده» که وسترني متفاوت بود نه تنها جايزه گلدنگلوب را براي بهترين کارگرداني کسب کرد، بلکه سه جايزه مهم اسکار شامل جايزه بهترين فيلم، کارگرداني و اسکار نقش مکمل مرد را نيز به خانه برد. وي در سال ۲۰۰۴ نيز با فيلم «عزيز ميليون دلاري» به موفقيت بزرگ ديگري رسيد و چندين جايزه از جمله اسکار بهترين فيلم و بهترين کارگرداني را به کارنامه سينمايي خود افزود. کلينت ايستوود فيلمسازي است که در کارنامهاش ليستي پرتعداد از آثاري به چشم ميخورد که در آنها ردپاي ايدئولوژي امريکايي و تجليل از مليت و پرچم امريکا در منازعات و چالشهاي مختلف تاريخي به چشم ميآيد. «تکتيرانداز امريکايي» درباره جنگ ارتش امريکا در عراق، «پرچمهاي پدران ما» و «نامههايي از ايوجيما» درباره نبرد امريکا با ژاپن در جنگ دوم جهاني جزو آثاري محسوب ميشوند که اين فيلمساز شهير امريکايي براي اداي دين به کشورش ساخته و روانه سينماهاي جهان کرده است.
منبع: روزنامه جوان