از همان دوران كودكي تا همين الان هم كه بزرگ شدهام، هميشه فكر ميكنم شبها كسي زير تختم پنهان شده است.
خلاصه تصميم گرفتم به يك روانپزشك مراجعه كنم. آشناي يكي از دوستانم روانپزشك بود. پيش او رفتم و مشكلم را گفتم. روانپزشك گفت: «بايد يك سال هفتهاي يك جلسه ويزيت بشي تا درمانت كنم.»
ويزيت هر جلسه پنجاه هزار تومان ميشد. هم هزينهاش زياد ميشد و هم خيلي وقتگير بود. چند ماه بعد كه رفته بودم به دوستم سري بزنم، روانپزشك هم آنجا بود. پرسيد: «پس چرا نيومدي؟»
گفتم: «خب، جلسهاي پنجاه هزار تومان، براي يك سال خيلي زياد بود. يك نجار من رو مجاني معالجه كرد.»
پزشك با تعجب گفت: «عجب! ميتونم بپرسم اون نجاره چطور تو را معالجه كرد؟»
گفتم: «به من گفت اگه پايههاي تختخواب را ببُري ديگه هيچكس نميتونه زير تختت قايم بشه!»
منبع: راهکار مدیریت