کد خبر: ۳۳۸۵۶۳
تاریخ انتشار:
تحلیل CNN از استراتژی شکست خورده آمریکا در غرب آسیا:

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

بنظر می رسد واشینگتن پس از سال ها مداخله در غرب آسیا به ناموفق بودن استراتژی مداخله گرایانه خویش در منطقه پی برده است، هزینه های سنگین نظامی در کنار تلفات انسانی دستاورد قریب ده سال مداخله غرب در منطقه غرب آسیا است
گروه بین الملل: چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟سال های بحرانی در غرب آسیا در حالی سپری می شود که آینده صلح همچنان در غبار فرو رفته است. آتش بس لغزان سوریه، بحران فراگیر اقتصادی در کشورهای عربی منطقه، بحران ثبات سیاسی در مصر، بحران امنیت در ترکیه و... از مسائلی است که در آستانه سال جدید کشورهای منطقه با آن ها دست به گریبان می باشند. بخش قابل توجهی از انتخابات ریاست جمهوری 2016 در آمریکا با آینده غرب آسیا گره خورده است، اذعان به شکست رویکرد آمریکا در منطقه در طول سال های اخیر از سوی نامزدهای فعلی انتخابات آمریکا، امری قابل توجه است. بنظر می رسد واشینگتن  پس از سال ها مداخله در غرب آسیا به ناموفق بودن استراتژی مداخله گرایانه خویش در منطقه پی برده است، هزینه های سنگین نظامی در کنار تلفات انسانی دستاورد قریب ده سال مداخله غرب در منطقه غرب آسیا است. در ایام انتخابات نامزدهای فعلی انتخابات آمریکا با بیان نادرست بودن این استراتژی به پیشواز کاخ سفید می روند اما اینکه تا چه حد پس از به قدرت رسیدن رویکرد فعلی را تغییر دهند امر مشخصی نیست!
خبرگزاری CNN در تحلیل خویش از وضعیت غرب آسیا اشاره به تداوم استراتژی جنگ طلبانه آمریکا در طول سال های پیشین دارد که در دوران بوش بطور جدی آغاز و در دوران اوباما نیز تداوم یافته است. در کنار این رویکرد، راه سوم دست برداشتن از رویکرد مداخله گری در غرب آسیا است. نویسنده اشاره دارد به این که در حوادث اخیر غرب بخصوص آمریکا در حال جدال برای بدست آوردن چیزی است که از ابتدا به او تعلق نداشته است. این رویکرد جدید می تواند زمینه ای برای بازاندیشی نقش آمریکا و همچنین دولت های عربی در منطقه باشد که امروز بیش از همیشه نیاز به آن در خود این کشورها احساس می گردد. پایگاه خبری بولتن نیوز ترجمه این متن را برای خوانندگان در ادامه قرار داده است:

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

CNN: با گوش دادن به مناظره هاى رياست جمهورى آمريكا، به خصوص در جناح جمهورى خواهان، فكر خواهيد كرد كه عدم وجود رهبرى ايالات متحده است كه باعث مشقات شكست، خشم و نابسامانى خاورميانه شده است." جِب بوش" مى گويد: اوباما هيچ استراتژى در خاورميانه ندارد.
"ماركو روبيو" رئيس جمهور را متهم مى كند كه او همه چيز را در ذهن بسيارى از آمريكايى ها بدتر مى كند.
 " تد كروز" به نوبه خود مى گويد كه هرج و مرج در سوريه يك نتيجه مستقيم از سياستهاى شكست خورده اوباماست.  
حتى "هيلارى كلينتون" كه تا حد زيادى از سياستهاى رئيس جمهور حمايت مى كند به طور ضمنى با انتقاد از رئيس جمهور گفت: هدف ما جلوگيرى يا مهار كردن داعش نيست، بلكه شكست اوست. او همينطور به طور مداوم براى منطقه پرواز ممنوع در سوريه، مسئله اى كه رئيس جمهور اوباما رد كرده است، فشار مى آورد.

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

هيچكدام از اينها نبايد باعث تعجب شود. در هر حال امسال انتخابات رياست جمهورى آمريكا است و يك غير آمريكايى نمى تواند كسى را سرزنش كند يا از كسى انتقاد كند. اما چه كسى يا چه چيزى واقعاً مسئول دولت ناراضى از امور در خاورميانه ی آشفته است؟
در اينجا برخى از إمكانات قابل قبول وجود دارد. شما مى توانيد يكى را انتخاب كنيد اما من روى شماره سه به عنوان  ريشه واقعى مشكلات فعلى شرط  مى بندم .

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

١) باراك اوباما ؛
وارث دو مورد از طولانى ترين و در عين حال بى فايده ترين جنگهاى تاريخ آمريكا ! رئيس جمهورى كه انتخاب شده بود تا آمريكا را از اين مهلكه ها نجات دهد نه اينكه به درگيرى تازه ترى بكشاند. گزينه هاى او هيچكدام مناسب نبودند. اما در عراق او خيلى زود به سمت راه خروج رفت، در سياستهاى فرقه اى محور شيعه " نورى  المالكى " نخست وزير پيشين عراق را پذيرفت و خود در هر دو زمينه نظامى و سياسى استعفا داد و عراق را ترك و با سياستهاى ناكارآمدشان به حال خود رها كرد.
در سوريه، رئيس جمهور بيش از حد ريسك گريز بود و خط قرمزهايى براى بشار اسد در عدم استفاده از سلاح شيميايى قرار داد و او نپذيرفت، شعارهايش مبنى بر اينكه " اسد بايد برود" بيشتر از حدى بود كه او بخواهد جدى بگيرد و انجامش دهد.
رشد داعش را دست كم گرفت و در دادن يك پاسخ به اندازه كافى قوى نظامى شكست خورد.

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

رئيس جمهور در ليبى موفق به پيگيرى نتيجه تلاش هاى هشت ماهه ايالات متحده براى خلاصى از " معمر قذافى" كه براى إيجاد ثبات در كشور انجام شده بود، نشد.
در نهايت سياستهاى او در بهار عربى و توافق نامه هسته اى ايران باعث شد تا متحدان ديرين آمريكا يعنى اسرائيل ، عربستان سعودى و مصر را از خود براند و آنها آمريكا را بدون داشتن هيچگونه روابط مورد نياز براى حفظ منافعشان ترك كنند.
و حالا كه او در آخرين سال رياست جمهورى خود مى باشد، آمريكا نه مى ترسد، نه احترامى دارد و نه تحسين مى شود كه در جايى كه بايد باشد، هست.

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

٢) جرج دبليو بوش؛
رئيس جمهور پيشين، دستانى را كه رئيس جمهور امروز با آنها معامله مى كند، شكل داده است. گرچه اوباما ضعيف بازى كرد، بوش هم تا حد زيادى  روند اختلالات خاورميانه را تسهيل كرد. با هر استاندارد و استدلالى حمله به عراق تصور اشتباه و بدى بود، آمادگى بد و اقدام فاجعه آميز بود و اين كشور آماده بحرانهايى شد كه امروز در عراق و سوريه مى بينيم. حتى اگر بتوان نماى رويى اين جنگ را اينگونه توجيه كرد كه قرار بود صدام صاحب سلاحهاى كشتار جمعى شود اما پشت روى اين جنگ يعنى تلاش براى تبديل عراق به يك حكومت دموكراتيك طرفدار غرب نمى توانست باشد. ما كشور را با نيروهاى ناكافى گرفتيم، با يك سوءتفاهم تاسف برانگيز از نيروى پوياى فرقه اى بين شيعه و سنى، اهداف خيالى اى كه هرگز قابل دست يافتن نبودند. در واقع استاندارد واقعى براى قضاوت پيروزى احتمالاً اين بود كه آيا هرگز مى توانيم پيروز شويم؟  نه اينكه كى مى توانيم برويم؟ و البته چه چيز پشت سرمان باقى مى گذاريم؟

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

اما آنچه كه پشت سر گذاشته شده بود تحريك شورشيان سنى بود كه نتيجه اش ساخت واژه " داعش" شد و تمايل انحصارى و تسليم شدن شيعه كه احتمالات مضحكى را براى حكومت در حال كار و آشتى شيعه و سنى خواهد ساخت. اگر ريسك گريزى اوباما بخشى از فاجعه در حال حاضر باشد ، آمادگى جرج بوش براى خطر كردن هم همينطور بود.

٣) خاورميانه هرگز متعلق به ما نبوده كه حالا از دستش بدهيم؛
" كمال صليبى"، مورخ لبنانى، يكبار هشدار داد: قدرتهاى بزرگ با دخالت در امور قبائل كوچك، خود در معرض خطر هستند، واقعيت اين است كه نومحافظه كاران و حالا هم آزادى خواهان با مداخله خود تنها آماده اين هستند كه به آمريكا ضربه اى محكم براى از دست دادن موقعيتش، أوكراين، عراق يا سوريه، بزنند .

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

مسؤليت اصلى شكستها و عقب نشينى ما با مردم محلى است و نمى توانيم شرايط را كنترل كنيم و متاسفانه اين واقعيت نمى تواند جلوى آمريكا را در ادامه كارهايش و رفتار كودكانه اش با عربها را بگيرد، انگار كه پاسخ تمام مشكلات آنها در دست غرب است.
مشكل اساسى در برخی از کشورهای این منطقه که امروز نیز در چالش بحرانها قرار دارند، عبارت است از فقدان: رهبرى، نهادهاى انتخابى، حكومت دارى خوب، برابرى جنسيتى، پاسخگويى و بالاتر از همه رغبت بخشى از همسايگان براى سرباز زدن از پذيرش مسؤليت خود در نقص عملكردشان كه دست از سرزنش كردن آمريكا، سازمان سيا ، مسكو و يا اسرائيل بر نمى دارند.
مطمئناً ما بخشى از مشكل هستيم اما به هيچ وجه نمى پذيريم كه مسئوليت اصلى اشتباهات حاصله بر گردن ماست و حقيقت اين است كه هيچ رهبرى در آمريكا قصد ندارد منطقه اى را پايدار كند كه شامل قبائل زيادى با پرچمهاى مختلف و رهبران منتخب است، عرب و رهبران مسلمانى كه نمى خواهند به اندازه كافى براى سلب مشروعيت افراط گريان خود و فضاهاى خالى كه به بدى اداره مى شوند و يا اصلاً اداره نمى شوند، تلاش كنند.

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

اين همه بدان معناست كه شما مى توانيد اوباما، بوش و همه آنهايى را كه مى خواهيد و همينطور رئيس جمهور بعدى را مقصر بدانيد اگر اينكار به شما احساس بهترى مى دهد.
اما فقط به خاطر داشته باشيد كه هيچ پيروزى دائمى در منطقه رخ نخواهد داد تا زمانى كه كليد حل مشكلاتش در دست مردم محلى اش است.
خواننده مشهور آمریکایی حق داشت كه مى گفت اگر مى خواهيد موفق شويد، از نگاه كردن در آينه شروع كنيد !

چه کسی غرب آسیا را از دست داده است؟

و در حاليكه رهبران ايالات متحده نياز به يك نگاه صادقانه به خودشان دارند، رهبران مفروض در سرزمينهاى عربى براى يك معاينه گسترده تَر و انتقادى از خودشان بسيار تاخير داشته اند. چرا كه اگر آنها اين كار را انجام دهند به نتيجه خوبى خواهند رسيد و آن اين است كه " ما مشكل را ديديم  و مشكل خود ما هستيم."

منبع:
سی ان ان
By Aaron David Miller
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین