کد خبر: ۳۲۷۳۹۴
تاریخ انتشار:

جشنواره در حکم یک اُبژه؛ مهمانی در میلاد به صرف نسکافه و عکس سلفی

جشنواره کانّه یک مهمانیِ بزرگِ ۱۰ روزه است. دقیقا هم اقتضائاتِ یک مهمانی را دارد! لای پرانتز بدکی هم نیست که فی‌‍المثل توی ذهن بیاوریم بعضی پوشش‌ها و رفتارها را که پیش و بیش از آنکه رنگ و بوی حضور در یک مکان عمومی را داشته باشد و رنگ و بوی حضور در یک دورِ همی را دارد!
به گزارش بولتن نیوز،مکتبی هست در ارتباطات که «ارتباطات آیینی»‌اش می‌خوانند. جان می‌دهد برای تحلیل و بررسی جشنواره اگر البته خود نقطۀ عالم‌پنداری سینماروها و سینمادوست‌ها اجازه دهد و به تریج قبای رفقای جشنواره‌پرست هنری و رسانه‌ای‌مان برنخورد! گارد نگیرید! اجمالا معروض شویم که منظور ارتباط‌چی‌های آکادمیک از آیین در این عبارت، دین و ارزش‌های دینی یا چیزهایی از این دست نیست.

حضرات و اساتید، هر رفتاری را که در قالب یک نظم تکرار می‌شود و اقتضائاتی دارد را آیین می‌نامند. فی‌المثل اگر وقتی مردم از یکدیگر می‌پرسند: «امروز حالت چطوره؟!» توقعِ شنیدن چیزی را دارند مانند: «خوبم؛ تو چطوری؟!» کسی دنبال شنیدن پاسخ‌هایِ پرطمطراقِ تفصیلی با کلی اطلاعات پزشکی و فشارِ خون شما نیست و چه بسا طرف مقابل با نگاهی عاقل اندر سفیه، از پاسخ دادن طفره رود!. این را می‌‌گویند یک نظم نمادین در احوال‌پرسی!

حالا این‌ها را گفتیم که این را مدعی شویم: «جشنوارۀ فیلم فجر وجهی از ارتباطاتِ آیینی میان جماعت سینماروهای ایرانی است!» تو جشنواره می‌روی که تشویق کنی و عکس از خودت و رفیقت بگیری و بفرستی روی اینستاگرام شخصی‌ات و کلاس اجتماعی برای خودت بخری و گعده بگیری!

جشنواره کانّه یک مهمانیِ بزرگِ 10 روزه است. دقیقا هم اقتضائاتِ یک مهمانی را دارد! لای پرانتز بدکی هم نیست که فی‌‍المثل توی ذهن بیاوریم بعضی پوشش‌ها و رفتارها را که پیش و بیش از آنکه رنگ و بوی حضور در یک مکان عمومی را داشته باشد و رنگ و بوی حضور در یک دورِ همی را دارد! یعنی که یعنی!

دقیقا روی همین حساب است که گوشِ کسی به حرف‌ها و صحبت‌های منتقدین، بدهکار نیست. اینکه می‌گویم بدهکار نیست نه به آن معنا که حرف جدی زده نمی‌شود؛ نه! برایند نظام ارتباطی و رسانه‌ای را منظور دارم که اگر معدل بگیری‌اش، اصلا این حرف‌های جدی گم است لابلای آن همه نور فلاش‌ها و شاتر دوربین‌ها و سلفی‌های جورواجور پوشش‌های جورواجورتر و مصاحبه‌ها و شوخی‌ها و الخ! آمده‌ایم جشنواره که 10 شب دور هم باشیم و همدیگر را تحسین کنیم! اصلا همه برای تحسین کردن می‌آیند!

در این گعدۀ سالانه آنچه به جایی نرسد فریاد منتقدینی است که بعضا شاید فقط خودشان، خودشان را جدی می‌گیرند! وسط این همه هیاهو و رفت و آمد و شوخی‌های فلان بازیگر آقا و بهمان بازیگر خانم و ژست‌های آن‌چنانی جلوی لنز دوربین‌های خبرنگاران کسی چه توجهی دارد که حضرات منتقدین در خصوص فرم و محتوای فیلم‌ها چه می‌گویند یا دوربین روی دست گرفتن در فلان پلان را حرفه‌ای می‌دانند یا نه!

این یعنی در این آیینِ اجتماعیِ سالانه، دور هم بودن مهم‌تر است از ارزیابی فنی و محتوایی فیلم‌ها! همه باید این‌گونه باشند و اگر کسی یا کسانی این‌گونه نباشند مطرود همۀ جشنواره‌روهای حرفه‌ای و کسانی قرار می‌گیرند که هر ساله در این مهمانی شرکت میکنند. تو وقت پایت رفت روی فرش قرمز باید در قالب این مهمانیِ 10 روزه در بیایی والا مطرودی! دقیقا روی این حساب است که وقتی مسعود ده‌نمکی یا هر فردی دیگری که سابقا از این گعده بیرون بوده و با «اخراجی‌های1» به جشنواره می‌آید از همه سیلی می‌خورد؛ ابراهیمِ حاتمی‌کیایی که در یکی دو سال گذشته حرف‌هایی زده در شان این مهمانی نبوده هم مشمول همین قاعده است و قس علی هذا! 

پی‌نوشت: یادم باشد در مورد این «آیینِ روی فرش قرمز رفتن» در میلاد هم چیزکی بنویسم! خودش یک اُبژۀ مطالعاتی است!

 

تلگرافی از فیلم‌های شب دوم

جشن تولد(عباس لاجوردی): علیرضا رام نورایی، احمد کاوری، سوریه، انهدام محیرالعقول‌گونه و چند ساعتۀ شهر، انفجار، تکفیریِ آدم‌خوار(!)، سالنِ خلوت، ضرب‌المثل فارسی تویِ دهن بازیگر عرب انداختن، کلاشینکف، زیرنویس، کماندوها در ویرانه، باز هم سالن خلوت، ملغمه!

دلبری(سیدجلال اشکذری): هنگامه قاضیانی، آتیلا پسیانی، عروسی، قطع نخاع، فیلم یا کِش، معمایِ چهار مرتبه پلک زدن، دامادِ خاطره‌باز، کِش، پژو 206، اورژانس، تاخیر، ترافیک، باز هم کِش!

آخرین بار کِی سحر را دیدی؟(فرزاد موتمن): ندیدم‌ش؛ فیلم را می‌گویم!

منبع: خبرگزاری نسیم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین