بازگشت مغز متفکر ترور به موساد/ پروژه آینده موساد چیست؟

* "یعقوو عمیدرور" نخستین خاخام نظامی که به درجه سرلشکری منصوب شد

بنابر اعلام نتانیاهو، تامیر پاردو پس از 5 سال ریاست بر موساد جای خود را به یوسی کوهن، رئیس کنونی شورای امنیت ملی و دست راست نتانیاهو در امور امنیت ملی می سپرد. درست دو سال و اندی پیش، یعنی 13 آگوست 2013 برابر با 22 شهریور1392 بود که در همین مکان نتانیاهو مراسم تودیع و معارفه کوهن را با سرلشکر یاکوو عمیدرور (رئیس سابق شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی) برگزار کرده بود.

سرلشکر یاکوو عمیدرور به عنوان نخستین خاخام نظامی که توانسته بود به درجه نظامی سرلشکری برسد به عنوان مشاور امنیت ملی نخست وزیر دولت صهیونیستی،  و رئیس شورای امنیت ملی این رژیم، جایش را به رئیس جدید می سپرد.

عمیدرور علاوه بر اینکه به عنوان یک خاخام اشکنازی و یک مقام مذهبی شناخته شده بود توانست خود را به عنوان یک مغز متفکر نظامی و تئوریسین امنیتی نیز جا بیاندازد. سابق بر این وی ریاست دانشکده نظامی ارتش و نیز ریاست دانشکده دفاع ملی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی را نیز از سرگذرانده بود. اما آگوست 2013 زمان آن رسیده بود تا عمیدرور جای خود را به رئیس جدید شورای امنیت ملی بسپارد؛ سرتیپ یوسی کوهن.

 
* "کوهن" مغز متفکر عملیاتهای جاسوسی و تروریستی موساد

تمام فعالان سیستم امنیتی و اطلاعاتی دولت عبری در تل آویو  و بیت المقدس کوهن را بخوبی می شناختند. او چهره ای ناشناس و گمنام نبود اگرچه برای مردم اسرائیل و رسانه ها چهره ای ناشناخته تلقی می شد.

یوسی کوهن طی 20سال گذشته به عنوان سرجاسوس رژیم صهیونیستی و دستگاههای امنیتی آن شناخته می شد و در دو حوزه اطلاعات و عملیات پنهان به مثابه یک نابغه عملیاتی مطرح بوده است. افسران موساد خوب می دانستند که کوهن مغز متفکر بیشتر عملیاتهای جاسوسی و تروریستی سرویس اطلاعاتی موساد بوده است.

 
* راز پنهان ماندن چهره عملیاتی موساد

نام کوهن با تمام عملیاتهای کثیف پنهان و تروریستی موساد طی 20 و اندی سال گذشته آمیخته است. چهره‌ای که همیشه در تاریکی می‌زیست اما در آگوست 2013 از تاریکی به روشنایی قدم نهاد. با این حال چهره وی هنوز هم چندان رسانه‌ای نشده است. تا پیش از اینکه کوهن به ریاست شورای امنیت ملی برسد، دوربین‌های شبکه‌های تلویزیونی اسرائیل بنابر سنت مألوف رئیس شورای امنیت ملی، منجمله یاکوو عمیدرور را در جلسات کابینه کنار دست نتانیاهو نشان می‌دادند، اما از هنگامی که یوسی کوهن به ریاست این شورا رسید هیچگاه در برابر دوربین های خبری دیده نشد. حالا می توان راز این دیده نشدن و ماندن در تاریکی را دریافت.




* مرد شماره 12 رئیس آینده موساد

از همان زمان که کوهن در سال 2013 از پشت میز معاونت تامیر پاردو در موساد به ریاست شورای امنیت ملی برگزیده شد، مطبوعات اسرائیلی اعلام کردند که او رئیس آینده موساد مرد شماره 12 موساد ( کنایه از دوازدهمین رئیس موساد از زمان تشکیل تاکنون) خواهد بود وحالا این پیش بینی محقق شد. او تا یکماه دیگر بر کرسی پاردو خواهد نشست.




*سه ماموریت اصلی "کوهن"

نتانیاهو در کنفرانس معارفه، سه ماموریت اصلی کوهن در موساد را این گونه برشمرد:« مقابله با تهدیدات خارجی که امنیت این رژیم را تهدید می‌کنند، جمع‌آوری اطلاعات و گشودن باب ارتباط با آن دسته از کشورهای مسلمان که با اسراییل رابطه دیپلماتیک ندارند.»


* نقش "کوهن" در جنگ تروریستی پنهان علیه ایران

این تحلیل می کوشد تا از یکسو دلایل و بسترها و ابعاد چنین تحولی را در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی نشان دهد و از دیگر سو، به نقش این تحول و بویژه نقش رئیس پیشین شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی و رئیس کنونی موساد در جنگ کم شدت پنهان تروریستی علیه ج ا ایران از سراوان تا بیروت را به نمایش گذارده و ابعاد اطلاعاتی، عملیاتی و استراتژیک آن را بررسی و تحلیل نماید.



* یوسی "کوهن" کیست؟

سرلشگر یوسی کوهن וסי כהן 54 ساله، متولد 1961 در شهر بیت المقدس است . پدر وی عضو سازمان تروریستی ایرگون بوده است که در تأسیس رژیم صهیونیستی سهمی بسزا بر عهده داشته و متعلق به گروههای افراطی و رادیکال صهیونیستی تلقی می شد و از هاگانا افراطی تر می نمود. کوهن در سال 1982 ازدواج کرده و حاصل آن 4 فرزند است. 3 پسر و یک دختر. پسر ارشد وی یوناتان کوهن فارغ التحصیل فلسفه و اقتصاد از آمریکا و افسر واحد 8200 سازمان اطلاعات ارتش Aman می باشد که به فلج مادرزادی نیز مبتلا است. همسر وی ، "لیا کوهن" سر پرستار بخش انکولوژی در بیمارستان حدسه Haddase شهرک "عین کرم" بیت المقدس است.

یوسی کوهن فارغ التحصیل کالج "یشیوا اتزیون" تحت مدیریت خاخام حییم دراکمن بود. کوهن در جوانی در جامعه جوانان بنی آکیوا نیز عضویت داشته است و تحت تعالیم این جمعیت بوده است. بنی آکیوا ، شاخه جوانان سازمان جهانی میزراخی ( یهودیان شرقی) می باشد و این نشانگر آن است که کوهن خود، از یهودیان شرقی با اصالت خاورمیانه‌ای می باشد. وی در سال 1979 به خدمت ارتش اعزام شد و پس از آن برای استخدام در موساد داوطلب و پس از طی مراحل آن در سال 1983 به عضویت رسمی موساد درآمد.



در طول دهه 1980 در شاخه اروپایی دپارتمان «تصومت» مشغول گردید. در اوائل دهه 1990 در رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه «بار ایلان» فارغ التحصیل شد. در نیمه نخست دهه 1990، وی در طول دهه 1990 در ایستگاه پاریس و سپس در فرماندهی منطقه ای موساد در اروپا فعالیت نمود و در نهایت ریاست منطقه ای موساد ( رئیس شاخه اروپایی تصومت) در قاره اروپا به مرکزیت پاریس را بدست آورد.

 
* "کوهن" دارنده بالاترین نشان امنیتی اسرائیل

در اواخر دهه 1990 به دپارتمان عملیات مخفی موساد (متصادا) منتقل شد . از سال 2002 تا 2005 معاونت دپارتمان عملیات را برعهده داشت و از 2005 تا 2009 به ریاست این واحد رسید. در سال 2005 به ریاست دپارتمان «تصومت» ( سرویس جاسوسی) در موساد رسید. سال 2009 به ریاست دپارتمان عملیات ( متصادا) رسید و از سال 20011 تا 2013به معاونت کل موساد دست یافت. از 2013 تا 2015 ریاست شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی رادراختیار داشت. وی دارنده نشان امنیت ملی بالاترین نشان دولت صهیونیستی نیز هست.



* سوابق حرفه ای و عملیاتی رئیس موساد در هاله ای از ابهام

درباره کوهن بنابه حرفه وی اطلاعات چندانی در دست نیست مضاف بر آنکه وی یک اسرائیلی و عضو ارشد موساد بوده است، این امر شدتی مضاعف می یابد. تنها منابع اطلاعاتی آشکار درباره وی رسانه های صهیونیستی هستند که تحت سانسور سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی بوده و سوابق وی را در حاله ای از اغراق و بزرگنمایی و نیز ابهام اطلاعاتی ارائه می دهند. با این حال با تحلیل و بررسی این اطلاعات می توان به مسائلی دست یافت.

 

* راه نیرنگ پلی به سوی شناخت عملیاتی‌ترین عنصر موساد

نخستین و مهمترین منبع دست اول در برهوت فقدان اطلاعات مستقل درباره کوهن، خاطرات دوست قدیمی و هم دوره ی وی در دوران آموزشی موساد، ویکتور استروفسکی است. خاطرات وی با عنوان راه نیرنگ به زبان فارسی نیز منتشر شده است.

ویکتور استروفسکی مدتها یکی از مامورین اطلاعاتی موساد  اسرائیل بود که بدلیل شکست یکی از عملیات های اطلاعاتی و ربایش سران ساف که در کتاب توضیح می دهد، برای فرار مدیران ارشد موساد مورد اتهام و پیگرد قرار گرفته م لذا از اسرائیل گریخته و به آمریکا فرار کرد و در کشور کانادا مسکن گرفت و خاطرات خود را در آن کشور نوشت .



خاطرات وی سرشار از اطلاعات جالب توجه از ساختار و عملیات های موساد است . استروفسکی در آغاز کتاب نحوه عضو گیری مامورین اطلاعاتی را شرح میدهد . در مباحث بعدی بعد از اینکه فرد مورد نظر پذیرفته شد در معرض آموزشهای فشرده واقع می شود و این آموزشها در چندین مرحله انجام می‌شود تا فرد یا افراد مورد نظر جهت ماموریتهای مهم و سری در تمام جهان آماده شوند.
 

* افشاگری‌های استروفسکی؛ از روابط جنسی در موساد تا تسلیح گروههای یهودی در آمریکا

استروفسکی از جمله باهوش ترین افسران موساد بود ولی وی به دلیل برخی اقدامات موساد و انتقادهای وارد بر آن مجبور به ترک آن شد ودست به افشاگری اقدامات موساد زد این کتاب در سال ۱۹۹۰ جنجالی ترین کتاب لقب گرفت و فروشی افسانه ای داشت تنها در روز اول فروش ۳۲۵ هزار نسخه از آن در آمریکا فروش رفت این کتاب تا مدتهای طولانی پرفروشترین کتاب غیر داستانی بود. از افشاگری های مهم استروفسکی می توان به :چگونگی کشته شدن صدها سرباز آمریکایی و فرانسوی در حمله استشهادی به مقرتفنگداران دریایی آمریکا در بیروت که موساد به خوبی از آن خبر داشت ولی آن را فاش نکرد.



روابط جنسی در موساد که بسیار بی شرمانه بود. مداخلات موساد در سازمان ملل تعلیم و تسلیح گروههای یهودی در آمریکا و اروپا و …  تجارت موساد با تقلب و ترفندهای اطلاعاتی آموزش نیروهای جنگ طلب و تروریستی و ضد اسلامی و …

استروفسکی یکی از 15 پذیرفته شده دوره شانزدهم موساد در فوریه سال 1984بود. این 15 نفر طی دوره ای 2 ساله از 1982 تا 1984 از میان 5000 نفر برگزیده شده بودند.استروفسکی و 14 نفر دیگر . با حذف دونفر از دوره نفرات جدیدی پس از سه هفته به دوره پیوستند؛ یوسی کوهن و دوست وی میشل ام. البته استروفسکی در خاطرات خود از کوهن با نام مخفف یوسی سی Yoosi C نام می برد.


* شخصیت "کوهن" از دیدگاه استروفسکی  

« سه هفته پس از آغاز آموزش، تازه واردی به نام یوسی سی که 24 ساله بود به ما پیوست. او دوست کارآموز دیگری به نام حییم ام بود که 35 سال داشت، (حییم ام) درشت هیکل ، تندوتیز و دارای بینی بزرگی بود، همیشه لبخند نا محسوسی به لب داشت و عربی را به خوبی صحبت می کرد. او ازدواج کرده بود و دارای دو فرزند بود.

یوسی همراه حییم در لبنان در واحد 504 خدمت کرده بود ( واحد 504 یک واحد کوچک شبیه به موساد در ارتش اسرائیل که درباره چگونگی عبور از مرزها اطلاعات گردآوری می کند.شدت اقدامات و جنایت وحشیانه آنان به حدی است که حتی در اسرائیل هم از این واحد نظامی صهیونیستی دادخواستهایی به دادگاههای آن رژیم ارائه شده است. درباره حوزه فعالیت این واحد از ارتش رژیم صهیونیستی یکی از مسئولان این بخش گفته است که اینان در عمق (کشورهای عربی) فعالیت و تحقیق می کنند و همچنین در عمق پایتختهای این کشورها از جمله در تونس، لبنان، سوریه و لیبی فعالیت دارند.  این واحد جاسوسی رژیم صهیونیستی از 60 سال پیش تاکنون و حتی قبل از سال 48 در این کشورهای عربی عملیات زیادی انجام داده است.)  و قبل از اینکه وارد دوره ما شود در اورشلیم یک دوره 6 ماهه زبان عربی را گذرانده بود. ازدواج کرده بود و همسرش بزودی وضع حمل می کرد. یوسی یهودی مؤمنی بود که همیشه یارمولکا (عرق چین مخصوص یهودیان در زبان ییدیش) بسر می گذاشت، اما آنچه بیش از هرچیز دیگر در وی قابل تشخیص بود بی باکیش در مقابل زنان و فعالیت جنسی زیادش بود. گویی به هنگام مواجهه با زنان در وجودش مغناطیسی نهفته است و او از این امتیاز به خوبی بهره می گرفت.» ( استروفسکی، 1370، 95)

دوره شانزدهم موساد که استروفسکی و کوهن آنرا تجربه می کردند دوره ویژه ای در تاریخ موساد محسوب می شود. این دوره ای بود که موساد با گذر از سالهای پرچالش دهه 1960 و 1970 میلادی تحولی اساسی در آموزش های خود پدیدآورده بود تا نسل نوینی از جاسوسان نخبه را برای آینده موساد رقم بزند. نسلی که بعدها از آن با نام نسل چهارم موساد یاد می شود.

کوهن و استروفسکی در زمانی به موساد ورود کرده بودند که رژیم صهیونیستی دوران اشغال ( 1948-1968) ، دوران استقرار ( 1968-1973) و دوران تثبیت ( 1973 – 1982) را طی کرده بود و قدم به دوران گسترش و توسعه می‌نهاد و با اشغال لبنان روند جدیدی را در راهبرد امنیت ملی خود گشوده بود.

دورانی که با کنار رفتن نسل سیاسی چپ گرایان اسرائیل، راست گرایان افراطی لیکودی قدرت را به دست گرفته بودند و می‌رفتند تا برای همیشه با چپ گرایی در اسرائیل وداع کرده و دوران تازه ای از توسعه گرایی آمیخته با اسطوره ها و مضامین مذهبی را به سیاست و گفتمان سیاسی مسلط در رژیم صهیونیستی مبدل کنند. اینگونه بود که پدران بنیانگذار دولت صهیونیستی چون داوید بن گورین و لوی اشکول و مادر بزرگ یهودیان ، گلدامایر به راست گرایان پیرو مکتب مشت آهنین ژاپوتینسکی می‌دادند. مناخیم بگین بر جای داوید بن گورین می نشست و آریل شارون بر کرسی وزارت جنگ اسلاف خود، موشه دایان و اسحاق رابین تکیه می داد.

 
* ماجرای افشای حساب بانکی رابین و تاثیر آن بر انتقال قدرت به راست گرایان افراطی

این زمانی بود که در موساد نیز از این تحولات متأثر می شد . ناخوم آدمونی در سال 1982 و پس از یورش به لبنان به جای سرلشکر اسحاق خوفی می نشست. موساد به آرزوی خود رسیده بود. قدرت به راست گرایان افراطی رسیده بود. چیزی که موساد همیشه دنبال آن بود. برای همین هم بود که در سال 1977 با انتقال خبر وجود حساب بانکی مشترک رابین و همسرش لیا رابین در آمریکا ( در آن زمان داشتن حساب بانکی در خارج از فلسطین اشغالی برای دولتمردان صهیونیست منع قانونی داشت)  به دان مارگالیت، خبرنگار هاآرتص انتشار آن موجب استعفای رابین و روی کارآمدن مناخیم بگین و لیکود شده بود.

استروفسکی و یوسی کوهن در زمان ریاست ناخوم آدمونی وارد موساد شدند . آدمونی از 1982 تا 1989 بر مسند ریاست موساد تکیه داشت. دورانی که نسل چهارم جاسوسان و مدیران ارشد اطلاعاتی موساد در آن پرورش یافتند. دورانی که از نظر سیاسی بسیار هم پرآشوب و بود عرصه داخلی اسرائیل صحنه رفت و آمد دولت‌ها شده بود. دولت بگین 1981-1983 ، دولت اسحاق شامیر 1983-1984، دولت شیمون پرز 1984-1986 و دولت شامیر 1986-1990. درانتهای این دوران بود که آدمونی کرسی ریاست را به شابتای شاویت سپرد.



میدراشا نام دانشکده موساد بود که برگرفته از نام مدارس تلمودی یهود در دوران کهن و قرون وسطی است. ساختمانی دو طبقه در شمال تل آویو . وقتی از تقاطع گالیلوت در شمال تل آویو بزرگراه سامریه را به سمت راست پیش می روی، بزرگراه از میانه دو مجتمع عبور می کند، در سمت چپ آن مجتمع تفریحی کانتری کلاب است که در اواخر دهه 1970 فلطسینی ها در آن عملیات گروگانگیری انجام دادند و در روبروی آن  و سمت راست بزرگراه، میدراشا قرار دارد. کمی آنسوتر ، بعد از بزرگراه 20 ، کمپ موشه دایان قرار دارد که مجمعه مدیریت اطلاعات نظامی، دانشکده امنیت ملی، مرکز جمع آوری اطلاعات نظامی، آموزشکده اطلاعات نظامی و مخابرات اطلاعات درآن است.




* آهارون شرف افسر عملیات قالیچه سلیمان

ریاست دانشکده موساد در این زمان بر عهده آهارون (آراله) شرف یکی از افسران قدیمی موساد بود. وی در سالهای 1984 تا 1985 در عملیات قالیچه سلیمان (خروج هزاران فلاشای اتیوپیایی به فلسطین اشغالی) مشارکت داشت. شرف در سال 1990 به ریاست واحد بتزور موساد برگزیده شد که مسئول سازمان آموزش زبان عبری، دفاع از خود، و مهاجرت مخفی به اسرائیل است . آراله شرف طی سالهای 1995 تا 2000 ریاست دپارتمان « تول» ( ارتباطات خارجی موساد) را عهده دار شد.



استروفسکی نخستین برخورد شرف را اینگونه روایت می کند : « کمی بعد صدای قدمهایی از بیرون شنیده شد و سه نفر وارد کلاس شدند. یکی کوتاه قد، هیکل دار و دارای سیمایی سبزه بود، دیگری مسن تر و متشخص تر به نظر می رسید و سومی آدمی بود با متجاوز از 190 سانتیمتر قد، موهایی بلوند، حدود 50 ساله، دارای عینکی با قابهای چهارگوش و طلایی و ملبس به شلوار و گرمکن ورزشی. او به تندی به آن سوی میز رفت و دو نفر دیگر در انتهای میز نشستند.

او گفت : « اسم من آهارون شرف است. رئیس آکادمی هستم. به موساد خوش آمدید. نام کامل آن HaMossad leModiʿin ve leTafkidim Meyuḥadim ( تشکیلات اطلاعات و وظائف ویژه) است. شعار ما این است : « بجنگ، از راه نیرنگ ... این آکادمی یک تشکیلات بی نظیر است. شما در جریان آموزش از نو ساخته خواهید شد وخودتان به پیشرفت کار کمک خواهید کرد. همه شما در این مرحله برای کارهای اطلاعاتی صرفاً ماده خام به حساب می آیید. از طرف دیگر، پس از فارغ التحصیل شدن به صورت بهترین نیروهای اطلاعاتی جهان در خواهید آمد. طی این دوره معلمی در کار نخواهد بود. تعدادی از مأموران ما مدتی از وقت خود را وقف آموزش شما کرده اند و طی این مدت به صورت مربی در آکادمی به سر خواهند برد. سپس به سرکار خود بر می گردند. آنها شما را به عنوان همکاران و رفقای آینده خودشان آموزش می دهند نه به عنوان کارآموز». ( استروفسکی، 84-85)

 

منبع: دفاع پرس/ بخش اول